کورش جنتی: در پارسی میانه برای واژه «سکوت» برابرنهادههایی چون «خاموشی»، «بستهبانگی»، «تُشتی»، «اَگویایی» و … را داشتهایم. در پارسی سدههای نخست، واژۀ «خاموشی» ایواز(فقط) به معنای «سکوت» کاربرد داشته است و واژههای «کشتن» و «نشاندن»، افزون بر معناهای رواگیدۀ(رایج) خود، رسانندۀ معنای «خاموش کردن آتش و افرازه(شعله)» نیز بودهاند. با گذر زمان و اندرش(ورود) وامواژۀ «سکوت» واژۀ «خاموشی» جای خود را به این وامواژه داد و خود برای «آتش» و «افرازه» ویژه شد و جای «کشتن» و «نشاندن» را گرفت:
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن/ تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی (سعدی)
چراغ کیان کشته شد کاش من/ بمرگش چراغ فلک کشتمی (خاقانی)
آتشت را ز جوش بنشاند/ آبی از بهر جوی ما ماند (نظامی گنجوی)
خوشا از دل نم اشکی فشاندن/ به آبی آتش دل را نشاندن (قیصر امینپور)
آنکه بر در میکوبد شباهنگام/ به کشتن چراغ آمده است/ نور را در پستوی خانه نهان باید کرد (شاملو)
اکنون برای کسی که انگیزههای سَرهگرایانه دارد، دو راه انگاشتنی است: نخست کوشش برای بازگرداندن زبان به روزگار پیش از این دگرگونیهای معنایی، و دوم پذیرش این دگرگونیها و یافتن برابرنهادهای برای وامواژۀ «سکوت».
راهکار دوم، سادهتر و شدنیتر است و با سنجیدارهای(ضوابط) واژهگزینی نیز همسویی دارد. با بهرهگیری از دستگاه واژهسازی زبان پارسی میتوان برابرنهادههایی را برای واژۀ «سکوت»، پیشنهاد کرد. پیشنهاد نگارنده واژۀ «اَواکی» است.
«اَواکی» از سه بخش ساخته شده است:
«اَ» (پیشوند منفیساز). این پیشوند را در واژۀ «اَمرداد» (جاودانگی) میبینیم. فرهنگستان نیز با باززیواندن(احیا کردن) این پیشوند واژههای «اَکار» و «اَریخت» را برساخته است.
ریشۀ «واک» به معنای «سخن گفتن» است. این ریشه را در واژههای بسیاری چون آواز، واج، واژه، واق، واکه و پژواک میتوان یافت.
«ی» پسوند نامساز است.
بر این پایه خواهیم داشت:
اَواکی سکوت
اَواک ساکت
اَواکاندن ساکت کردن
اَواکیدن ساکتشدن
اَواکیده سکوتکرده
گفتنی است که محمد حیدری ملایری برای وامواژۀ «سکوت»، واژۀ «بیدنگی» را پیش نهاده است.
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.
در جنؤب ه فارس به آواز ه سگ “وَک” گفته می شود.
وَک
وَکوَک
وَکوَکواکـِرذَن.
زیبا بود با این واژه همرای و همداستانم.
خاموش کردن آتش = انفروزاندن anafruzândan
سکوت = خاموشی