زبان دیوزدگی

دکتر محسن حافظیان- داریوش آشوری، نویسندۀ «زبان باز»، از «واپس‌ماندگی زبان فارسی»، از «زبان فارسی نمونه‌ای از همۀ زبان‌های جهان سوم» و «کاستی‌ها و لنگی‌ها و گنگی‌هایش» می‌گوید. زبان و اندیشۀ به کار رفته در این کتاب را «غرب‌زده» نمی‌گویم؛ چراکه این اصطلاح را دیگر روشنفکران «مدرن» ما دوست نمی‌دارند و کهنه‌اش می‌پندارند و توانش هم در این باره اندک و نارساست. زبان و اندیشۀ این کتاب زبانِ آشفتۀ دیوزدگی است، همین.

همزباني و بي‌زباني

«همزباني و بي‌زباني» نام كتابي به خامه‌ی شيوا و شيرينِ شاعر هم‌روزگار افغانستانی «محمدكاظم كاظمي» است. این کتاب نخستین‌بار در سال 1382 به چاپ رسید و پس از نایابی آن، در زمستان 1390 بازچاپ شد.

زبان پارسی در هیولاشهر تهران!

شهربراز- امروزه مردم به پیروی از الگوهای غلط رفتاری و خودباختگی، به جان زبان پارسی افتاده‌اند و در این میانه رقابت و چشم هم چشمی‌ای است که بیا و بین! به ویژه در «هیولاشهر» تهران منظره‌های زشت و چندش‌آوری به چشم می‌خورد که دل را می‌آزاد.

هنر سره‌گویی

گفتار و نوشتار سره باید همراه با زیبایی، استواری، شیوایی و رسایی باشد. سره‌گویی و سره‌نویسی هنری است همسنگ و همتراز با سرودن چکامه‌های زیبای پارسی. سره‌گویی تنها این نیست که واژه‌های بیگانه را با برابرهای پارسی آن جایگزین کرد، در سره‌گویی باید بهترین واژه‏‌ای را از میان برابرهای پارسی برگزید که با آهنگ و سامه‌ نوشته همخوانی داشته باشد.

بدون فرتور

چرا باید واژگان پارسی را به کار ببریم؟

کورش جنّتی- زیستن در جهان امروز، نیازمند زبانی ست که با ویژگی‌های این جهان نوین سازگار باشد. رویکرد سنتی به زبان، پاسخگوی نیاز زبانی ما در رویارویی با این جهان نوین نبوده و نیست. بنابراین یا باید با پایفشاری بر روش‌های ترادادی و کهنه، بیینده‌ی ناکارآمدی و مرگ آرام زبانمان، دست کم در زمینه‌ی دانش و فناوری باشیم یا با پذیرفتن راهکارهای نوین و هتا گاه ترادادشکن، تلاش کنیم زبان پارسی را از پرهون (دایره) کوچک زیستی خود بیرون آوریم.

پالایش زبان پارسی

محسن شاملو: باید پذیرفت که پالایش زبان پارسی یک نیاز فرهنگی است و باید به یک جنبش همه‌گیر دگریده شود. خواست مردم بسیار ارزنده است و یاریگر دستگاههای کشوری و فرهنگی خواهد بود.

زبان فارسی از آشوب تا سامان

دکتر جلیل دوستخواه- بر ماست که درهمه‌ی کاربُردهای زبان، بیشترین دقّت را به خرج دهیم و از هرگونه آشفته‌کاری و بی‌بند و باری در گفتار و نوشتار خودداری ورزیم و از راه دادن تعبیرها و ترکیب‌های بیگانه با ساختار و هنجار زبان به بافت آن و عرضه‌داشت گفتارها و نوشتارهای درهم جوش و ملقمه‌وار بپرهیزیم.

بدون فرتور

پیشوند «فرا» برای همه!

در زمینه‌ی واژه‌سازی علمی و فنی نیاز به گسترش دامنه‌ی واژگان زبان پارسی کنونی داریم. نه تنها واژگان بلکه باید وند (پیشوند و پسوند)های بیشتری را هم به دستگاه واژه‌سازی بیافزایم. وگرنه مجبور می‌شویم که برای چند پیشوند به کار رفته در واژه‌های بیگانه، یک پیشوند پارسی را به کار ببریم. …

فارسی شکر است

داریوش آشوری در این جستار می‌گوید که «فارسی شکر است» بازتابي ست کوتاه و گذرا از ماجرایِ درگیریِ بزرگِ تاریخی در فضایِ بیرون از زندان میانِ شکلِ کاربُردیِ فارسیِ دورگه‌یِ آمیخته با عربی در زبانِ دیرینه‌یِ «فضلا» و «علما»یِ سنّتی، از یک سو، و شکلِ کاربردیِ تازه‌یِ آن زیرِ نفوذِ زبانِ فرانسه، از سویِ دیگر.