
«زردشتنامه»، سرودهای به پارسی سره، چاپ شد
پارسیانجمن: «زردشتنامه»، سرودهی «مهراسپند آتبیان»، دانشمند تاجیکستانی، به پارسی سره چاپ شد.
پارسیانجمن: «زردشتنامه»، سرودهی «مهراسپند آتبیان»، دانشمند تاجیکستانی، به پارسی سره چاپ شد.
استاد جلال متینی در این جستار نوآوریهای بیرونی در ساختِ واژههای دانشیِ پارسی را برمینمایند و نیز میافزایند که این نوآوریها با بیرونی و پورسینا و دیگر دانشمندانِ ایرانیِ پس از اسلام آغاز نشدهاند و بیگمان ریشه در زبانِ پارسی به روزگارِ هخامنشیان (پارسه/ پارسیِ باستان) و ساسانیان (پارسیگ/ پهلوی) دارند.
پارسیانجمن: پیوندِ آذربایگان با زبانِ پارسی، چونان دیگر سرزمینهای ایرانی، پیوندِ ریشه و تنه است که چیستی و چهبودش در پیوستگی با پارسی است. در این میان، نویسندگانِ آذربایجانی، چونان احمدِ تبریزی سرایندهی شهنشاهنامه، از دیرزمان تا امروز، از سرآمدانِ پارسینویسی و پارسیسرایی بودهاند.
بدرالزمان قریب که در یکم شهریورماه ۱۳۰۸ در تهران زاده شده بود، امروز (هفتم امرداد ۱۳۹۹) درگذشت. او استاد دانشگاه تهران و هموند پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب پارسی بود که زندگی خویش را در خدمت به فرهنگ و زبانهای ایران باستان، به ویژه زبان سغدی، و نیز گسترش زبان پارسی سپری کرد.
پارسیانجمن: استاد زندهیاد حسین گلگلاب افزون بر این که کارهایی ارزنده در گیاهشناسی، چامهسرایی، خنیا و … از خود به یادگار نهاده، واژههایی بسیار ـ به ویژه در زمینهی گیاهشناسی، همچون کاسبرگ، تخمدان، جلبک، گلسنگ ـ نیز ساخته است. در توژ زیر که ساختهی هومن ظریف است با زندگی و کارهای استاد گلگلاب بیشتر آشنا شوید.
یدالله ثمره، زبانشناسِ نامدار، استادِ پیشینِ دانشگاهِ تهران، نخستین سرپرستِ انجمنِ زبانشناسیِ ایران و هموندِ پیوستهی فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی، در ۸۶ سالگی درگذشت. او زندگیِ خویش را در خدمت به زبانِ پارسی سر کرد و در زمینهی آواشناسی و واجشناسیِ زبانِ پارسی و دیگر گویشهای ایرانی یادگارهایی ارجمند از خویشتن به یادگار نهاد.
زندهیاد محسن ابوالقاسمی در نزدیک به چهل سال آموزگاری دانشجویانی بسیار پرورد و نبیگها(کتب) و نوشتههایی ارزنده از خویش به یادگار گذاشت. او آغازگرِ شیوههای نوینِ آموزش در رشتهی زبانهای باستان بود و درایشی(تأثیری) ماندگار در روندِ آموزشِ زبانهای باستانی و همچنین دستورِ زبانِ پارسی در ایران داشت.
استاد شهریار: «کانونِ زبانِ پهلوی آذربایجان بوده، مرکزِ ایران آذربایجان بوده، کانونِ نژادِ آریا، دروازهی شرق، دروازهی غرب، همه، آذربایجان بوده است.» این گفتهها نشاندهندهی آگاهیِ تاریخیِ شهریار است. او به نیکی از این راستیِ تاریخی آگاه بود که زبانِ آذربایجان پیش از ترکتازیِ ترکان گویشی از زبانِ پارسی با نامِ پهلویِ آذری بوده و بر همین پایه است که به روشنی گوید که «آذربایجان کانونِ زبانِ پهلوی بوده است».
استاد نیساری در بخشی بزرگ از زندگیِ دراز و پربارِ خود به گسترشِ زبان و ادب و دبیرهی پارسی پرداخت و ایرانیان و پارسیزبانانِ جهان را از دانشِ سرشارِ خود بهرهمند ساخت. روانِ او شاد باد که خدمتی ماندگار به زبانِ پارسی کرد.
تقی ارانی: «آذربایجان … از ازمنهی قدیمه مسکنِ اقوامِ آریاننژاد و یکی از مهمترین مهدهای تمدنِ ایرانی بوده … بدبختانه پس از حملهی وحشیانِ مشرق … در قسمتِ عمدهی آذربایجان اهالی زبانِ خود را فراموش نموده به زبانِ ترکی متکلم شدهاند. ترکیزبان بودنِ بعضی از قسمتهای ایران باعثِ اشتباهِ برخی مردمانِ بیاطلاع (پانترکیستها) شده بدون اینکه این قبیل اشخاص قدری صفحاتِ تاریخ را ورق زده از حقیقت مطلع شوند فورا ادعا میکنند که این قوم ترک هستند … گویا نمیدانند که یک نفر آذربایجانی ترکشدن را برای خود ننگ میداند.»