بارگیریِ «زبان و ادبِ فارسی در فرارود»
پارسیانجمن: «زبان و ادبِ فارسی در فرارود» نوشتهی دانشمندِ درگذشتهی تاجیکستانی، زندهیاد رحیم مسلمانیان قبادیانی، است.
پارسیانجمن: «زبان و ادبِ فارسی در فرارود» نوشتهی دانشمندِ درگذشتهی تاجیکستانی، زندهیاد رحیم مسلمانیان قبادیانی، است.
پارسیانجمن: زبانِ کهنِ آذربایجان نوشتهی استاد و. ب. هنینگ* و گردانشِ بهمنِ سرکاراتیِ تبریزی است.
استاد هنینگ در آغاز این جُستار به روشنی گوید: «همه همداستاناند ـ و در واقع هیچگونه تردیدِ جدی در این مورد وجود ندارد ـ که، پیش از ورودِ ترکان، مردمِ آذربایجان و زنجان نیز، همانندِ مردمِ سایرِ مناطقِ ایران، به زبانهای ایرانی گفتوگو میکردند.»
پارسیانجمن: آذربایجان همیشه سرِ ایران و ایران تنِ آذربایجان بوده است. از آن جا که نه سر بی تن و نه تن بی سر تواند زیست، ایران همیشه آذربایجان و آذربایجان همیشه ایران بوده است.
جدای این، از نگاهِ زبان، بر پایهی گواههای استوار و روشنِ تاریخی و زبانشناختی، زبانِ ترکی در آذربایجانی زبانی تازه است و، پیش از آن، آذربایجانیان به گویشِ پهلویِ آذری سخن میگفتند.
پارسیانجمن: برنامهی «واپسین مردانِ تات» به بررسیِ زبانِ تاتی و مردمشناسیِ این زبان و نیز گفتوگویی با یکی از واپسین گویشورانِ این زبان در روستای گلین قیهی آذربایجان میپردازد.
بزرگمهرِ لقمان: اُروَرِ پارسیگ هر چند در برخی از نوشتههای کهنِ پارسی و نیز فرهنگهایی چند دیده شود، لیک در پارسی رواگی چندان نیافته است. این واژه را توان به ریختِ «اُلوَر» در پارسیِ کاشان یافت که به پرتوِ مادی اندر این گویش بر جای مانده است.
این پژوهش به بررسیِ جاینامهای آذربایجان در نوشتههای تاریخیِ روزگارِ صفویه، همچون صفوهالصفا و صریحالملک، میپردازد و نشان میدهد که بیشتر جاینامهای آذربایجان واژههای پارسی بودهاند که سپستر ترکی گردیدهاند و همچنین گواههایی ارزشمند دربارهی دگرگونیِ زبانیِ آذربایجان فرادستِ پژوهندگان مینهد.
پارسیانجمن: در این جستار، نویسنده با بررسیِ گویشِ شهرِ هرات و روستاهای پیرامونش، در آغاز ویژگیِ گویشِ هراتی را در سنجش با گویشِ کابلی برنموده، و همزمان، نشانههای نزدیککنندهی گویشِ هراتی را به گویشِ تهرانی نشان داده است، و در پایان، برپایهی ویژگیهای آواشناسی و صرفی، بدین برآیند رسیده که گویشِ هراتی جداسان از گویشِ کابلی و نزدیک به گویشِ تهرانی است.
پارسیانجمن: «فرهنگِ کرمانی» گردآوریِ زندهیاد منوچهر ستوده است که دربردارندهی بیش از ۴۷۰۰ واژه از گویشِ کرمانی است. همچنین، آیینها، زبانزدها، داستانها و ترانههایی چند از کرمان در این فرهنگ گرد آورده شدهاند.
پارسیانجمن: پژوهشهای تاریخی و زبانشناختی به روشنی نشان میدهند که تا پیش از ترکتازیِ ترکان و مغولان به ایرانزمین، زبانِ آذربایجانیان گویشی از پارسی بوده است که پژوهشگران آن را «پهلویِ آذری» خواندهاند. پهلویِ آذری با آنکه کنون جای خویش را به ترکیِ آذری داده با همهی این واژههایی پرشمار از آن در زبانِ امروزِ آذربایجان بر جای مانده است که نگارندهی «زبانِ آذربایجان»، محمدرضا شعار، کوشیده تا شماری از این واژههای کهنِ پارسی را که در گفتوگوهای روزانهی آذربایجانیان شنیده است در این کار گرد آورد، و فرادستِ پژوهندگان نهد.
پارسیانجمن: آذریگان (آگاهیهایی دربارهی گویشِ آذری)، نوشتهی استادِ زندهیاد دکتر صادق کیا، دربردارندهی پیشگفتار، آگاهیهایی تازه از گویشِ آذری، واژههای آذری در لغتِ فرس و برهانِ قاطع، کهنهترین دستنویسِ لغتِ فرسِ اسدیِ توسی و فهرستِ واژههای آذری است. گفتنی است، آذری، پیش از ترکتازیِ ترکان به ایران و همهگیریِ ترکی در آذربایجان، گویشِ مردمانِ آذرآبادگان بوده است.