زبان فارسی، زبان جهان دانش

استاد فریدون جنیدی: نمونه‌های فراوان از نوشته‌های ایرانی در زمینه‌های گوناگون دانش جهانی برجای مانده‌است که نشان از توانایی زبان فارسی برای بازکردن دشواری‌های رشته‌های دانش دارد اما پرسش این است که آیا زبان فارسی را توان آن هست که زبان دانش امروز جهان نیز شود!

بحثی درباره‌ی صرف فعل در زبان علمی فارسی

دکتر محمد حیدری ملایری- زبان علمی فارسی در گرایش جدید خود بسوی توانایی و غنای بیشتر … معادل اصطلاحهای واضح علمی را می‌سازد. از اینرو، تنها معنایی که مثلا به مصدر «آبیدن» در علم داده شده این است: «ترکیب کردن با آب».

دیدگاهِ انگلس درباره‌ی زبان، دبیره و ادبِ پارسی در نامه‌اش به مارکس

گزارش و گردانش بزرگمهرِ لقمان: از این چند هفته‌ای که خویشتن را درگیرِ نمایشهای اوشَسْتَریان (مشرقیان) کرده‌ام برایِ یادگیریِ زبانِ پارسی بهره برده‌ام. از زبانِ عربی گریزانم، از رویِ بیزاریِ ذاتی‌ام از زبانهای سامی، و از آن ‌روی که بی زمان نهادنِ بسیار، پیشرفت در آن شدنی نیست. در سنجش با آن، زبانِ پارسی بسیار آسان است. برایِ یادگیریِ پارسی بیشینه سه هفته زمان گذاشته‌ام. دریغا وایتلینگ پارسی نمی‌داند که اگر می‌دانست زبانِ جهانیِ آرمانی‌اش را می‌یافت.

بدون فرتور

هفت فرنود مهادین (دلیل اصلی) ناسازگاران با پالایش زبان پارسی

* زبان تازی، گرفتار کالبدهاست و اندیشه را نیز ناگزیر در همان مرز گرفتار کرده. * سازه‌های زبان تازی، گویایی سازه‌های زبانهای هندواروپایی را ندارند. * واژگان تازی به انگیزه نبودن نوآوری هر کدام با چند چم بار شده‌اند که زبان را گنگ کرده.

رویارویی زبان فارسی با دنیای مدرن در گفت‌وگوی لقمان با آشوری

مسعود لقمان: داریوش آشوری با گذر از کنش‌های سیاسی، اجتماعی، ادبی و فلسفی، اکنون در «خانه‌ی‌ وجود»، یعنی عرصه‌ی زبان، به سر می‌برد و از دهه‌های پیش کوششی خستگی‌ناپذیر را برای بالا بردن سطح گفتمانی درباره‌ی مباحث زبانی در ایران آغاز کرده که کتاب‌هایی چون «فرهنگ علوم انسانی»، «بازاندیشی زبان فارسی» و «زبان باز» دستاورد این کوشش‌ها و کنش‌هاست. در دنباله، گفت‌وگویم را با داریوش آشوری درباره‌ی زبان، مدرنیت و چالش زبان فارسی با دنیای مدرن می‌خوانید.

اندر چرایی سَره‌گویی و سَره‌نویسی

دکتر میرجلال الدین کزّازی- وام‌واژه‌های درشتناک و ناهموار و گوش‌آزار، بافتار نازک و دلاویز و آهنگین زبان پارسی را می‌پریشند و زنگ و آهنگ خنیایی آن را زیان می‌رسانند. آسیب‌های دیگر که از این رهگذر به دیگر سامانه‌های زبان همچون سامانه گردانشی (صرفی و نحوی) و ماناشناختی (معنی‌شناختی) می‌رسد، نهان است و دیرپیدا و زبان را از درون می‌فرساید و می‌پوساند.

بدون فرتور

چرا باید واژگان پارسی را به کار ببریم؟

کورش جنّتی- زیستن در جهان امروز، نیازمند زبانی ست که با ویژگی‌های این جهان نوین سازگار باشد. رویکرد سنتی به زبان، پاسخگوی نیاز زبانی ما در رویارویی با این جهان نوین نبوده و نیست. بنابراین یا باید با پایفشاری بر روش‌های ترادادی و کهنه، بیینده‌ی ناکارآمدی و مرگ آرام زبانمان، دست کم در زمینه‌ی دانش و فناوری باشیم یا با پذیرفتن راهکارهای نوین و هتا گاه ترادادشکن، تلاش کنیم زبان پارسی را از پرهون (دایره) کوچک زیستی خود بیرون آوریم.

آیینه‌ی زبان پارسی

در این جستار بیژن رفیعی سرشکی «کارکرد ریشه‌ها و واژه‌های زبان پارسی در زبان‌های دیگر»، «ویژگی‌های زبان پارسی»، «سادگی زبان پارسی» و چرایی «پاسداری از زبان» را بیان می‌کند و در پایان می‌گوید: «امروزه مردمان جهان در پی پاسداری از زبان خود هستند و نیاز این کار را دریافته‌اند. برماست که نیاز به ارزش نهادن و پاسداری از زبانمان را دریابیم و با برنامه‌ریزی‌های زمانبندی شده زبان پارسی را از این گونه‌ی ناگوار به درآوریم.»

توانمندی‌های زبان پارسی

«پرفسور محمود حسابی» در این جُستار به روشنی نشان می‌دهد که توان واژه‌سازی زبان پارسی، بیش از ۲۲۶ میلیون واژه است و اگر آمیخته‌‌های دیگر را بخواهیم به شمار بیاوریم، شمار واژه‌‌هایی که می‌تواند پدید آید مرزی ندارد و این در حالی است که زبان‌ عربی، بیشینه توان ساختن دو میلیون واژه را دارد.