شب دیریاز زبان فارسی در افغانستان

عباس سلیمی آنگیل: در آغاز سال ۱۴۰۱ خورشیدی، شاهد یک چرخشگاه دیگر در سرنوشت زبان فارسی هستیم. دندان‌های واپس‌گرایان قومی و دینی در افغانستان بر گلوی زبان فارسی نشسته است. در واپسین روزهای سال ۱۴۰۰ خورشیدی، گروه طالبان واژهٔ «دانشگاه» را از سردر دانشگاه بلخ زدودند. مسئله فقط واژهٔ دانشگاه نیست، زبان فارسی و فارسی‌زبانان از هر نظر زیر فشار انسان‌ستیزانهٔ طالب‌ها قرار دارند؛ از کوچ اجباری و راندن و آواره کردن هزاره‌ها تا کشتار و آوارگی پنجشیری‌ها.

زبانِ پارسی و بنیاد داستانهای میهنی (شاهنامه‌ها)

جاوید اشکانی: بگاهی که داریوش سوم هخامنشی در سال ۳۳۱ پیش از زایش مسیح کُشته آمد بدست اسکندر گجسته، کشته شدنِ او یک «مرز تاریخی» برای زبانهای ایرانی بشمار آید، زیراک ز مرگ او تا سال ۸۶۷ ترسایی -یعنی دوره میانه‌ی زبانهای ایرانی – تا روزگاری که رادمان پور ماهک (یعقوب لیث صفار) به فرمانروایی بخشهای خاوری ایران رسید و زبان پارسی را بنیاد کار خویش ساخت، هزار سال گذشت. پیش از آن دوره «پارسی باستان»، و پس از آن دوره «پارسی نو» نامگذاری گردید.

درباره‌ی «زبان مادری» در ایران و آموزش آن

پارسی‌انجمن: این سخنرانی آگاهاننده‌ی «عباس سلیمی آنگیل» بر دو بنیاد استوار است: نخست، بر برساخته بودن «قوم» و «قوم‌گرایی» در ایران پای می‌فشارد و در این‌باره روشنگری می‌کند. دوم، استدلال می‌کند که اگر بر این پایه باشد روزی نهادهای سیاسی در مسئله «آموزش زبان مادری» دخالت کنند باید «شهرمحور» بودن آن را در پیش چشم داشته باشند، وگرنه چنین طرحهایی به نابودی و از میان رفتن سدها زبان و گویش ایرانی آن هم در زمانی کوتاه خواهد انجامید.

زبانِ پارسی در آستانه‌ی تازش و سه سده‌ پس از آن

پارسی‌انجمن: علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس، در نشستِ زبانِ پارسی در سه سده‌ی نخستِ پس از تازش، در آغاز، به نامِ زبانِ پارسی و خاستگاهِ آن پرداخت و گفت که خاستگاهِ زبانِ پارسیِ دری استانِ خراسانِ کهن نیست. نامِ این زبانِ پارسی است و همان‌گونه که از این نام برآید، خاستگاهِ پارسی استانِ پارس است.

سیاستِ آموزشِ رسمی و تک‌زبانه‌‌ به پارسی در زمانِ مظفرالدین‌ شاهِ قاجار

پارسی‌انجمن: بر پایه‌ی دستورنامه‌ی «وزارتِ معارف» که در زمانِ مظفرالدین شاهِ قاجار و به فرمانِ ‌او نوشته شده، زبانِ آموزشیِ همه‌ی دانشها و همه‌ی آموزشگاههای سرتاسرِ ایران‌زمین در آن روزگار هم «پارسی» بوده است و در این میان، زبانِ بیگانه‌ی آموزشیِ نیز فرانسه.

زبان آذربایجان (۲): بنخان‌شناسی زبان آذری

پارسی‌انجمن: در بخش پیشین این جستار استاد زنده‌یاد منوچهر مرتضوی تبریزی به زبان کهن آذربایجان، آذری، که گویشی از پارسی بوده و از زمان صفویه بدین سو جایش را ترکی گرفته است، پرداخت. در بخش دوم به بنخان‌شناسی یا منبع‌شناسی زبان آذربایجان، تا زمان نوشته شدنِ این جستار، سالِ ۱۳۵۳، پرداخته شده است.

زبان آذربایجان (۱)

دکتر منوچهر مرتضوی تبریزی: سرزمین آذربایجان از روزگار دیرین دستخوش پیشامدهای کمرشکن و آماج تیر حوادث بوده ولی هیچ یک از این پیشامدها و حوادث به اندازه تغییر زبان ایرانی این سرزمین و غلبه زبان بیگانه بر زبان آذری تأثرانگیز و پراهمیت نبوده است.

زبان فارسی در عراق: از صفویه تا صدام

حمدی ملک: من در بغداد به دنیا آمدم. در خانواده‌ای که متهم به داشتن بنیادهای ایرانی می‌شد و در روزگاری که دلارهای نفتی عراق به یاری جنون قدرتِ صدام حسین آمده بود تا او را دچار توهم کند …

باباجان غفورف: «فرهنگ تاجیکستان و ایران دارای ریشه بزرگ یگانه‌ای است» (۲)

باباجان غفورف: فرهنگ تاجیکستان و ایران دارای ریشه بزرگ یگانه‌ای است، تنها شاخه‌های جداگانه‌ای دارد. به همین دلیل هنگامی کسی از تاجیکان به سرزمین شما می‌آید بی‌شک خود را در خانه‌ی خویش احساس می‌کند. هنگامی که به ایران آمدم خود را در سرزمین نزدیکی یافتم.

باباجان غفورف: «فراموش کردن فارسی شدنی نیست» (۱)

سیروس علی‌نژاد:‌ این گفت‌وگو نزدیک پنجاه سال پیش انجام شده است، زمانی که باباجان غفورف سیاستمدار و دانشور تاجیک (۱۹۷۷-۱۹۰۹) برای نخستین و واپسین بار به ایران آمد. آن زمان او ۶۴ ساله بود و دو سه سال پس از آن شنیدم که گویا در خود تاجیکستان درگذشت.