تکیه کارواژه در زبان پارسی
پارسیانجمن: جستار تکیه کارواژه[=فعل] نوشتهی دکتر حسین سامعی شش بخش دارد که در آن به ساختمان کارواژه در پارسی و نیز دستورهای تکیه کارواژه پرداخته میشود.
پارسیانجمن: جستار تکیه کارواژه[=فعل] نوشتهی دکتر حسین سامعی شش بخش دارد که در آن به ساختمان کارواژه در پارسی و نیز دستورهای تکیه کارواژه پرداخته میشود.
داریوش آشوری: گرایش به زنده کردن و دوباره به کار گرفتن واژههای فارسی تنها یک مسالۀ ذوقی نیست بلکه به نیاز ما به داشتن زبانی زایا نیز مربوط میشود و زبان زایا میباید دستگاه زایندهاش کار کند، و برای این کار باید به مایههای خود تکیه داشته باشد و آنچه را از بیرون میگیرد از آن خود کند.
پارسیانجمن: دانش ریشهشناسی با واژه سروکار دارد و شاخهای از زبانشناسی تاریخی به شمار میآید. در جستار «ریشهشناسی و زبان فارسی» دکتر احمدرضا قائممقامی به ابزارهای ریشهشناسی میپردازد و اینکه ریشهشناس به چه چیزهایی باید ابزارمند باشد و چگونه باید آواشناسی و دگرگونیهای آوایی و همچنین دگرگونیهای معنایی و پیکرهی زبانی را در نگر آورد و همچنین توانایی شناخت وامواژهها را داشته باشد.
پارسیانجمن: جدانویسی یا پیوستهنویسی واژههای آمیخته[=مرکب] و جدامد[=مشتق] یکی از دشواریهای دبیرهی پارسی است. «فرهنگ املایی خط فارسی» که به کوشش دکتر علیاشرف صادقی و زهرا زندی مقدم فراهم شده پاسخی است بر این دشواری. آنان با پیروی از «دستور خط فارسی» فرهنگستان کوشیدهاند تنها واژههایی را که جدانویسی یا پیوستهنویسی آنها بایسته است آیینمند سازند و شیوهی نگارش واژههای دیگر را به نویسندگان وانهادهاند.
داریوش آشوری: دیدهای ناسیونالیستی و مکانیستی تا کنون در بازگرداندن زبان فارسی به سر خانۀ اصلی واژگان و دستور خود خدمتهای گرانبها کردهاند و حال نوبت آنست که مساله را جدیتر و دقیقتر به راهنمایی اهل علم در زمینۀ زبانشناسی دنبال کنیم، اما طبیبانه دست بر نقطههای دردناک و حساس بگذاریم و در جهت نشانهشناسی بیماریها و درمانشناسی آن گامی برداریم.
پارسیانجمن: «واژههای برابر فرهنگستان ایران» گزارش پیراسته و گستردهتر «واژههای نو» فرهنگستان ایران است که پیشتر در پارسیانجمن در دسترس خوانندگان نهاده شده بود. این نِبیگ[=کتاب] دربردارندهی نزدیک به پنج هزار واژهای است که فرهنگستان نخست در زمینههای گوناگون دانشی یا همگانی برگزیده یا برساخته است.
کورش جنتی: بهتازگی فرهنگستان شماری از واژههای پارسی را در کتابهای درسی جایگزین واژههای بیگانه کرده است. کاری بایسته که اگر میخواهیم زبان پارسی زبان دانش باشد باید بسیار پیشتر از این و با گستردگی بیشتر انجام میشد. چنان همیشه بسیاری از سر ناآگاهی و شماری آگاهانه و از سر ستیز با زبان پارسی و ایرانگی، این کار درست را دستاویزی برای تاختن به فرهنگستان قرار دادهاند.
داریوش آشوری: پریشانی «جهان» ما سبب پریشانی زبان ما شده است و بازسازی و چه بسا زیر-و-زبر شدن این جهان و افت-و-خیزهایِ سختِ این دگرگونیها، ناگزیر افت-و-خیزهای سخت در زبان پدید میآورد. مراد یک اصل هستیشناسی است که انسان و زبان و جهان سه چیز و یک چیزند و هر یکی در رابطه با آن دو دیگر معنادار است.