بارگیری رایگان «واژه‌های ایرانی در زبان سوئدی»

آذران، حسین (۱۳۸۲)؛ واژه‎های ایرانی در زبان سوئدی؛ نشر بلخ؛ ۲۲۸ رویه.

 

شهربراز: «واژه‎های ایرانی در زبان سوئدی» در سال ۱۳۷۴ خ. / ۱۹۹۵ م. در سوئد نگاشته شده اما چاپ نخست آن به سال ۱۳۸۲ خ. در تهران انجام شده است.

دکتر حسین آذران نخعی در سال ۱۳۰۳ خ. / ۱۹۲۴ م. در شهر اراک زاده شد و در دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانش آموخت و سال‌ها در دبیرستان‌های تهران و کرج و شمیران زبان و ادبیات پارسی آموزش داد و دوره‌ی کارشناسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه تهران به پایان رساند و پایان‌نامه‌ی دکتری خود را در زبان‌شناسی و زبان‌های ایرانی گذراند. وی در کشورهای انگلستان و فرانسه و اسپانیا و ایتالیا و یونان به پژوهش درباره‌ی منبع‌های قدیم ایران‌شناسی و نفوذ فرهنگ باستانی ایران در اروپا پرداخت و در سال ۱۳۶۰ خ. / ۱۹۸۱ م. بازنشسته شد. وی دیوان وحشی بافقی و فروغی بسطامی را گردآوری و ویرایش کرده است. همچنین از آثار دیگر او می‌توان به فهرست‌نامه‌ی دیوان خاقانی، ویرایش گنجینه‌ی نشاط اسپهانی، نامنامه: مجموعه‌ی نام‌های زیبای ایران، گویش‌های تاتی مرکزی ایران، گویش اشتهارد، و حدود چهل مقاله و سخنرانی اشاره کرد.

فهرست گنجانده‌های کتاب چنین است:

– سخن آغاز (فریدون جنیدی)

– پیشگفتار نویسنده

 

– خویشاوندی و همانندی زبان سوئدی با زبان‌های ایرانی

— واژه‌های اوستایی در زبان سوئدی

— واژه‌های پهلوی در زبان سوئدی

— واژه‌های فارسی در زبان سوئدی

— واژه‌های همریشه‌ی «ایرانی-سوئدی»

— واژه‌های مشترک «ایرانی-سوئدی»

— واژه‎های مرکب «ایرانی-سوئدی»

— واژه‌های لاتینی و یونانی و انگلیسی در زبان سوئدی

 

نمایه‌ی واژه‌های فارسی

 

در نگاه نخست به نظر می‌رسد که برخی از پیوندها بیشتر شباهت‌های آوایی و تلفظی باشد و شاید پیوند ریشه‌شناسیک در میان نباشد. برخی از همانندی‌ها هم به خاطر وام‌واژه‌های پارسی و عربی در زبان سوئدی است مانند algebra (جبر)، algorithm (الخوارزمی)، admiral (امیر البحر)، alkohol (الکل) و مانند آن.

برخی موردها هم به نظر من بیشتر شباهت آوایی است و همانندی در کار نیست مانند نام Anita در سوئدی و نام اناهیتا در پارسی. این نام سوئدی شکلی از Anna است که خود از «خَنان» عبری (مانند «حَنّان» عربی) به معنای «مهربان» است و ربطی به اناهیتا ندارد. یا amma در سوئدی به معنای دایه و «عمّه» در پارسی (که مادینه‌ی عَمّ به معنای برادر پدر است).

بررسی کل کتاب نیاز به زمان و فرصت بیشتری دارد. اما در مجموع، این گونه بررسی‌های زبان‌شناسیک بسیار سودمند و لازم‌اند و برای شناخت زبان‌های ایرانی و نیز پیوندهای آنها با دیگر زبان‌های خانواده‌ی هندواروپایی مهم‌اند.

 

«واژه‌های ایرانی در زبان سوئدی» را از «اینجا» (کمتر از ۲ مگابایت) بارگیری فرمایید.

—————————————————

دیگر «نسکهای پارسی‌انجمن»

پارسی سره

پرتو، ابوالقاسم (۱۳۷۷)؛ واژه‌یاب (فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه)؛ سه دفتر؛ چاپ دوم. بارگیری دفتر نخست (۷۲۲ رویه) از«اینجا»، دفتر دوم (۷۴۶ رویه) از«اینجا»و دفتر سوم (۷۲۳ رویه) از«اینجا».

جلالی، تهمورس (۱۳۵۴)؛ فرهنگ پایه (واژه‌های پارسی و بیگانه زبانزد در فارسی کنونی به پارسی سره)؛ کتابخانه‌ی ابن سینا؛ چاپ نخست. بارگیری از «اینجا» (۱۳ مگابایت).

فرهنگستان زبان پارسی (۱۳۹۰)؛ واژه‌نامه پارسی سره. بارگیری از «اینجا» (۲ مگابایت).

واژه‌های نو فرهنگستان ایران (از خردادماه ۱۳۱۴ تا اسفندماه ۱۳۱۹)؛ تهران: دبیرخانه فرهنگستان. بارگیری از «اینجا» (۵ مگابایت).

 فرهنگ

آریان‌پور کاشانی، منوچهر (۱۳۸۴)؛ فرهنگ ریشه‌های هندواروپایی زبان فارسی؛ اصفهان: جهاد دانشگاهی. بارگیری از «اینجا» (۱۰ مگابایت).

افنان، سهیل محسن (۱۹۶۹)؛ واژه‌نامه‌ی فلسفی (ف‍ارس‍ی‌، ع‍رب‍ی‌، ان‍گ‍ل‍ی‍س‍ی‌، ف‍ران‍س‍ه‌، پ‍ه‍ل‍وی‌، ی‍ون‍ان‍ی‌ و لات‍ی‍ن‌)؛ بیروت: دارالمشرق. بارگیری از «اینجا» (۱۰ مگابایت).

امام‌شوشتری، محمدعلی (۱۳۴۷)؛ فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان عربی؛ تهران: انجمن آثار ملی. بارگیری از «اینجا» (۱۶ مگابایت).

حسینی مدنی تتوی، عبدالرشید پسر عبدالغفور (۱۳۳۷)؛ فرهنگ رشیدی به همراه معربات؛ دو پوشینه؛ پژوهش و ویراستاری محمد محمدلوی عباسی؛ تهران: کتابفروشی بارانی. بارگیری پوشینه‌ی نخست از «اینجا» (در ۸۲۱ رویه و کمتر از هشت مگابایت) و پوشینه‌ی دوم از «اینجا» (در ۷۹۹ رویه و کمتر از هشت مگابایت).

عمید، حسن (۱۳۸۹)؛ فرهنگ فارسی عمید. بارگیری از «اینجا» (۶ مگابایت).

خانلری (کیا)، زهرا (۱۳۴۸)؛ فرهنگ ادبیات فارسی؛ بنیاد فرهنگ ایران. بارگیری از «اینجا» (در ۸.۴ مگابایت و ۵۸۰ رویه).

مصاحب، غلامحسین و … (۱۳۸۱)؛ دایرهالمعارف فارسی؛ کتابهای جیبی. دفتر یکم، پیشگفتار و … | دفتر دوم، درآیه ا | دفتر سوم، درآیه ب | دفتر چهارم، درآیه پ | دفتر پنجم، درآیه ت | دفتر ششم، درآیه ث، ج و چ | دفتر هفتم، درآیه ح و خ | دفتر هشتم، درآیه د و ذ | دفتر نهم، درآیه ر، ز و ژ | دفتر دهم، درآیه س | دفتر یازدهم، درآیه ش | دفتر دوازدهم، درآیه ص، ض، ط و ظ | دفتر سیزدهم، درآیه ع و غ | دفتر چهاردهم، درآیه ف | دفتر پانزدهم، درآیه ق | دفتر شانزدهم، درآیه ک | دفتر هفدهم، درآیه گ | دفتر هیژدهم، درآیه ل | دفتر نوزدهم، درآیه م | دفتر بیستم، درآیه ن | دفتر بیست‌ویکم، درآیه و | دفتر بیست‌ودوم، درآیه ه و ی | دفتر بیست‌وسوم، فرهنگ واژه‌ها و ترمها

نورایی، علی (۲۰۱۳)؛ فرهنگ ریشه‌‌ی واژگان فارسی؛ بارگیری از «اینجا» (در ۲۲ مگابایت و ۸۸۴ رویه).

تاریخ زبان و دبیره‌ی پارسی

بهروز، ذبیح (۱۳۶۳)؛ خط و فرهنگ؛ چاپ دوم؛ فروهر. بارگیری از «اینجا»(۲۳۸رویه و ۴ مگابایت).

ناتل خانلری، پرویز (۱۳۶۵)؛ تاریخ زبان فارسیِ؛ سه دفتر. بارگیری دفتر نخست (۷۲۲ رویه) از «اینجا»، دفتر دوم (۷۴۶ رویه) از«اینجا»و دفتر سوم (۷۲۳ رویه) از «اینجا».

دستورزبان پارسی

باطنی، محمدرضا (۱۳۴۸)؛ توصیف ساختمان دستورزبان فارسی (بر بنیاد یک نظریه‌ی عمومی زبان)؛ امیرکبیر. بارگیری از «اینجا» (۶.۶ مگابایت).

زبانها و گویشهای ایرانی

پهلوان، چنگیز (۱۳۹۲)؛ خودآموز کردی کرمانجی (مجموعه‌ی زبانهای حوزه‌ی تمدن ایرانی). بارگیری از «اینجا» (زیر یک مگابایت).

پهلوان، چنگیز (۱۳۹۲)؛ خودآموز کردی سورانی (مجموعه‌ی زبانهای حوزه‌ی تمدن ایرانی)؛ نشر فراز. بارگیری از «اینجا» (زیر یک مگابایت).

فرهنگستان زبان پارسی (۱۳۹۱)؛ واژه‌نامه کوچک پارسی میانه. بارگیری از «اینجا» (۴ مگابایت).

کسروی تبریزی، احمد (۱۳۲۵)؛ آذری یا زبان باستان آذربایجان. بارگیری از «اینجا» (۱ مگابایت).

دیگر

– (۱۹۹۶)؛ نوشته‌های کسروی در زمینه‌ی زبان فارسی؛ به کوشش حسین یزدانیان؛ سوئد: کتاب ارزان؛ ۶۲۸ رویه. بارگیری از «اینجا» (۱۰.۴ مگابایت).

آذران، حسین (۱۳۸۲)؛ واژه‎های ایرانی در زبان سوئدی؛ نشر بلخ؛ ۲۲۸ رویه. بارگیری از «اینجا» (کمتر از ۲ مگابایت).

برای بارگیری نسکهای دیگر یا آشنایی بیشتر با این دفترها به کتابخانه‌ی پارسی‌انجمن بنگرید.

 

جستارهای وابسته

  • چاپ دوم «دستورزبان پارسی نو» به زبان سوئدیچاپ دوم «دستورزبان پارسی نو» به زبان سوئدی «دستورزبان پارسی نو»، نوشته‌ی اشک دالن، آموزاننده‌ی همه‌ی زیربناهای زبان پارسی مانند دبیره [=الفبا]، خَمِش [=صرف]، گُفت‌شناسی [=نحو]، واج‌شناسی و دستورهای واژه‌سازی است و خواننده را از راه برشمردن نمونه‌های گوناگون، با زبان امروزین پارسی و همچنین با شیوه‌ی به کارگیری درست واژه‌ها و چیدمانهای زبانی در گفتار و نوشتار آشنا […]
  • زبان عربی و نقش ایرانیانزبان عربی و نقش ایرانیان شهربراز- پیش از اسلام و در زمان اسلام تعداد کسانی که در حجاز سواد خواندن و نوشتن داشتند به تعداد انگشتان دست بوده است. بنابراین طبیعی است که هیچ گونه اثر نوشتاری از آنان وجود نداشته باشد.
  • آرتور کریستنسن و گویش‌های ایرانیآرتور کریستنسن و گویش‌های ایرانی شهربراز- نام‌آوری آرتور امانوئل کریستنسن، یشتر در زمینه‌ی تاریخ ایران و به ویژه کتاب «ایران در زمان ساسانیان» و کتاب «کیانیان» است؛ اما امروز می‌خواهیم به شناساندن کتابی از وی در زمینه‌ی گویش‌های ایرانی بپردازم. […]
  • هارولد بیلی و زبان خُتَنیهارولد بیلی و زبان خُتَنی شهربراز- سر هارولد والتر بیلی از ایران‌شناسان برجسته روزگار ما بود که در زنده کردن فرهنگ و زبان ایرانی ختنی نقش بسیار مهمی داشت.
  • واژه‌های فارسی عربی‌شدهواژه‌های فارسی عربی‌شده شهربراز: بیشتر ما با نفوذ زبان عربی بر زبان پارسی و وام‌واژه‌های عربی وارد شده در زبان پارسی آشناییم؛ اما شاید ندانیم که زبان عربی هم واژه‌های فراوانی از زبان پارسی به وام گرفته است؛ اما در فراروند وام‌گیری چنان واژه‌های پارسی را به هم ریخته و از شکل اصلی خود دور کرده که گاهی یافتن واژه‌های پارسی برای زبان‌شناسان هم دشوار است. […]
  • زبان‌های اسلامی؟!زبان‌های اسلامی؟! شهربراز- مردم خاورزمین «موضوع مطالعه»اند و از خود حق و اختیاری ندارند و این «مطالعه‌کننده»ی غربی است که آزادانه برای «راحتی کار خود» و «صرفه‌جویی در نوشتن و گفتن» تصمیم می‌گیرد که این مردم را - مانند حشره‌ها و گیاهانی که در آزمایشگاه روی آنها مطالعه می‌شود - دسته‌بندی کند و برچسب بزند و درباره‌شان چیز […]

1 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. با احترام به نویسنده کتاب جسارتا بایستی عرض کنم کتاب مملو از اشتباهات ساختاری است. نه این که در شناخت موردی اشتباهی رخ داده باشد که این اشتباهات در هر کاری محتمل است. جناب آذران نخعی اصولا هیچ توجهی به زبان شناسی تطبیقی و زبان شناسی زبان های هندو-اروپایی نداشته اند. شاید یک نمونه ساده و البته گویا که هر دانشجو مبتدی زبان شناسی تطبیقی زبان های هندو-اروپایی می داند ریشه شناسی اهورا (اهوره) اوستایی و اسوره سنسکریت تا áss شمالی (نوردیک) است. ربط واژه لاتینی aura به اهورا مرغ زنده را به خنده وا می دارد.

1 بازتاب

  1. Порсӣ анҷуман » آرشیو » Боргирии ройгони “Вожаҳои эронӣ дар забони суэдӣ”

دیدگاهی بنویسید.


*