تحریف اصل ۱۵ قانون اساسی در خانه‌ی ملت

مهرشاد ایمانی (کارشناس حقوقی): تفاوت است میان «تدریس به زبان مادری» و «تدریسِ زبان مادری». شاید این دو عبارت از حیث کلامی شبیه به یکدیگر باشند، اما از لحاظ محتوایی وجوه تفارق بسیاری دارند تا جایی که قانون‌گذار در اصل ۱۵ قانون اساسی یکی را مجاز و دیگری را ممنوع دانسته است.

هنگامی که صدیف بدری، سخنگوی کمیسیون عمران مجلس و نماینده مردم اردبیل، نمین، نیر و سرعین از آماد‌‌ه‌شدن تدریس به زبان مادری سخن گفت، هر شخص منصف و آگاهی را از وضعیت قانون‌گذاری در ایران ناامید کرد زیرا این نماینده و کسانی که طرح مزبور را امضا کرده‌اند، نمی‌دانند یا شاید نمی‌خواهند بدانند که اصل ۱۵ قانون اساسی ناظر به تدریسِ ادبیات زبان مادری است. یعنی این حق وجود دارد که ادبیات اقوام مختلف ایرانی تدریس شود چنانچه در حال حاضر نیز ادبیات زبان انگلیسی یا عربی به‌طور سراسری در مدارس ایران تدریس می‌شود. بنابراین قانون‌گذار اساسی، تنها اذن آموزش ادبیات زبان قومی را داده است. برای نمونه، بهتر است که مسئولان در شهرهای مختلف ایران زمینه‌های آموزش اسلوب زبان مادری به فرزندان قومیت‌ها را فراهم کنند تا ایشان در کنار زبان رسمی که همان زبان فارسی است، بتوانند به‌درستی به زبان مادری خود سخن بگویند. این حالت با تدریس کتب درسی به زبان مادری تفاوت دارد.

بر اساس اصل ۱۵ قانون اساسی تدریس کتب درسی «باید» به زبان فارسی صورت بگیرد. برخی از نمایندگان مجلس که باید آگاه به قوانین کشور به خصوص قانون اساسی باشند با لفاظی و جابه‌جایی کلمات، مترصد آن هستند تا بدعتی غیرقانونی و غیرملی را بنا گذارند. طیف خاص نمایندگان مجلس چندی است که با اقدامات عجیب خود در پی ایجاد اختلاف میان اقوام ایرانی هستند، چنانچه چندی پیش یکی از آن‌ها در صحن علنی مجلس با لباس جمهوری آذربایجان ظاهر شد. شاید بتوان میان پوشش کشور آذربایجان در مجلس شورای اسلامی ایران و تحریف قانون اساسی این نظام خط و ربط‌هایی پیدا کرد زیرا بر هر عقل سلیمی محرز است که خواسته قانون اساسی چیست. متاسفانه برخی از نمایندگان و حتی نیروهای سیاسی برای نیل به اهداف و اغراض خود دست به تفسیر قوانین می‌زنند. این درحالی است که باید بدانند تفسیر در جایی راه دارد که نص وجود نداشته باشد.

اصل ۱۵ قانون اساسی با صدایی بلند، رسا و شفاف اعلام می‌کند: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدارس، در کنار زبان فارسی، آزاد است». این اصل به دو دلیل هیچ تفسیری را بر نمی‌تابد. یکم آنکه قانون‌گذار به احصای موارد پرداخته است و دوم آنکه تعیین سازوکار اجرای آن را به قوانین عادی موکول نکرده است؛ برای مثال اصل ۶ قانون اساسی اشعار دارد: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر این‌ها یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌شود». همان‌گونه که ملاحظه می‌شود ترتیب چگونگی اجرای اصل برعهده قوانین عادی گذاشته شده، در صورتی که در اصل ۱۵هیچ ارجاعی به قوانین عادی داده نشده است و تمام نهادهای قانون‌گذاری باید بر اساس نص اصل ۱۵عمل کنند.

دیگر آنکه لفاظی سخنگوی کمیسیون عمران مجلس در گفت‌وگو با تارنمای خانه ملت به طرز حیرت‌انگیزی عیان می‌شود. او در ابتدای گفت‌وگو می‌گوید: «اگرچه اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با صراحت تحصیل اقوام کشور به زبان مادری در کنار زبان فارسی در مدارس را آزاد عنوان می‌کند اما متاسفانه برخی معذوریت‌ها، محدودیت‌ها و بعضا تنگ‌نظری‌ها همواره مانع اجرای آن بوده است». در حقیقت صدیف بدری اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی را موکول به تحصیل اقوام به زبان مادری می‌کند، در صورتی که اجرای این اصل موکول به تحصیل به زبان فارسی و تحصیلِ زبان مادری است. یعنی فرزندان این خاک باید تحصیل -به مفهوم کتب درسی- را به زبان فارسی انجام دهند و در کنار آن زبان خود را نیز فرا بگیرند.

این نماینده مجلس در میانه گفت‌وگو خود با تارنمای «خانه ملت»، علت طرح مزبور را همگرایی اقوام دانسته است. این سخن قدری امنیت ملی را به خطر می‌اندازد زیرا بر اساس وحدت زبان اصلی یعنی فارسی، قانون‌گذار اساسی نگارش اسناد، مکاتبات، متون رسمی و کتب درسی را به زبان فارسی دانسته است. آنچه از پس چنین استدلال‌هایی می‌توان برداشت کرد این است که شاید برخی از نمایندگان مجلس بدون هیچ‌گونه دانش و البته استعداد حقوقی نماینده مردم شده‌اند. البته دیدگاه دیگری نیز وجود دارد و آن فعالیت‌های زودهنگام انتخاباتی برخی از نمایندگان مجلس است، زیرا می‌دانیم که تعدادی از نمایندگان برای کسب رای در حوزه انتخابیه خود در ماه‌های منتهی به انتخابات یا آخرین سال نمایندگی‌شان با اقداماتی پرسروصدا خواسته تعدادی از مردم حوزه انتخاباتی خود را برآورده می‌کنند. این درحالی است که باید مردم مناطق مختلف ایران از نمایندگان‌شان بپرسند که به‌جای تحریف قانون اساسی چه اقدامی برای توسعه شهرهای متبوع خود انجام داده‌اید و آیا در طول چهارسال نمایندگی در اندیشه رفاه اقوام ایرانی بوده‌اید یا خیر؟ تمام موارد مذکور حکایت از یک‌زنگ خطر مهم دارد؛ خطری که در کمین اصل قانونگرایی در ایران است زیرا اگر قرار باشد افراد ذی نفوذ و با سِمت، کشور را به حریم شخصی خود تبدیل کنند و امیال، اغراض و اهداف‌شان را در پوشش قانون به مردم ارائه دهند، نوعی انسداد قانونی به‌وجود می‌آید؛ به این معنا که با تصویب قوانینی تحریفگر و مغایر با قانون اساسی، حقوق ملت را محدود می‌کنند. هرچند به‌هرحال حتی اگر چنین طرحی به تصویب مجلس نیز برسد، شورای نگهبان وظیفه دارد تا آن مصوبه را با قانون اساسی تطبیق دهد و بعید است که این نهاد نظارتی اذن تصویب نهایی این طرح موهوم را بدهد.

برگرفته از: روزنامه‌ی «قانون».

***

آگاهی: برای پیوند با ما می‌توانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از به‌روزرسانیهای تارنما می‌توانید هموندِ رویدادنامه پارسی‌انجمن شوید و نیز می‌توانید به تاربرگِ ما در فیس‌بوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.

جستارهای وابسته

  • «آموزشِ زبان مادری» آری، «آموزش به زبان مادری» نه«آموزشِ زبان مادری» آری، «آموزش به زبان مادری» نه مسعود لقمان: «آموزشِ زبانِ مادری»، در کنارِ زبانِ فارسی که زبانِ رسمی، دیوانی، ملی و تمدنی است، خواسته‌ای‌ است که می‌تواند ازسویِ همگان پیگیری شود لیک «آموزش "به" زبانِ مادری» و زدودنِ زبانِ فارسی از سامانۀ آموزشی واژگونه‌ی نصِ صریحِ قانونِ اساسیِ جمهوریِ اسلامیِ ایران و همچنین مؤلفه‌های وحدت‌بخشِ ایرانیان […]
  • «آموزش زبان مادری» در گفت‌‌وگو با گارنیک آساطوریان«آموزش زبان مادری» در گفت‌‌وگو با گارنیک آساطوریان زبان اول همه ایرانیان فارسی است و آن زبانی که آنها با آن در خانه سخن می‌گویند درواقع زبان گهواره است و با زبان گهواره نمی‌توان در مدرسه تحصیل کرد. آموزش در مدرسه و دانشگاه‌ها باید حتما به زبان اول یا زبان اصلی (فارسی) باشد. […]
  • زبان ملّی و برنامۀ آموزش زبان‌های محلیزبان ملّی و برنامۀ آموزش زبان‌های محلی دکتر جواد طباطبایی: از دیدگاه تاریخ زبان، ایران، به خلاف بسیاری از دیگر کشورها، تاریخ متمایزی دارد. زبان فارسی، به عنوان زبان «ملّی» همۀ مردم ایران بزرگ، سابقه‌ای طولانی دارد. این زبان مهم‌ترین سند تداوم تاریخ و تاریخ فرهنگ ایران است. ایران تنها کشور مهمی است که مردم آن با حفظ زبان فارسی، به خلاف دیگر کشورهای بسیار دیگری که عرب شدند، […]
  • سخنی درباره «آموزشِ زبان مادری» و «آموزش به زبان مادری»سخنی درباره «آموزشِ زبان مادری» و «آموزش به زبان مادری» عباس سلیمی آنگیل: در ایران دستِ‌کم بیست‌وپنج زبان و سدها گویش و چندهزار لهجه وجود دارد، اما کنشگران «زبان‌محور» هنگام سخن‌گفتن از حق «آموزش به زبان مادری» تنها سه یا چهار زبان را نام می‌برند! اگر حقی برای بشر وجود داشته‌باشد، بیشینه یا کمینه‌بودن (اکثریت و اقلیت) بر آن حق نمی‌افزاید و از آن نمی‌کاهد. نخستین مشکل این است که چگونه می‌توان […]
  • «زبان و قومیت» در ایران در گفت‌وگو با گارنیک آساطوریان«زبان و قومیت» در ایران در گفت‌وگو با گارنیک آساطوریان برخی می‌گویند ۵۱ درصد مردم ایران، فارس یا همان اکثریت هستند و ۴۹ درصد اقلیت و متأسفانه در ایران نیز برخی این سخنان را تکرار می‌کنند. ولی حقیقت این است که در ایران اصلا «فارس» وجود ندارد. هیچ قومی در ایران نمی‌تواند ادعا کند من فارسم، حتی خود فارس‌ها در فارس. زبان فراقومی فارسی متعلق به همه خرده‌فرهنگ‌های ایران است. […]
  • هالووین، ولنتاین و زبان مادریهالووین، ولنتاین و زبان مادری سالار سیف‌الدینی: حکایت زبان مادری، در اسناد یونسکو، نجات زبان‌های در معرض نابودی بود. زبان‌هایی که «بالقوه» در معرض خطر هستند زبان‌هایی‌‌اند که کودکان زیادی به این زبان‌ها صحبت نمی‌کنند. در ایران، گویش‌های باستانی که صورتی قدیمی‌تر از زبان پارسی‌اند در معرض انقراض‌اند، همانند زبانهای دیلمی، تالشی و مازنی. اما مانند هر پدیده سیاسی دیگر، […]

5 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. باید بر این نگرش (توجّه) شما آفرین گفت. شوربختانه، مردم بخش هایی از کشورمان و ایز (حتّی) نمایندگان آن آگاهی از چیستی زبان مادری را ندارند، آنچنان که زبانی را که به زور شمشیر و توپ و تفنگ دشمنان ایران زمین در داستان دراز این مرز و بوم کهن بر مردم گوشه و کنار آن فریزیده (اجبار) شده است، زبان مادران خود می شمارند و با جان و دل برای پاسداری از آن می کوشند. از این رو، رواست که برای آگاهانیدن مردمان این سرزمین از چیستی زبان مادریشان بسیار کوشیده شود، وگرنه یکپارچگی میهنمان پیشمرگگ ناآگاهی و خودناشناسیمان خواهد شد. بایسته است که روزنامه ها، و زَنیشن های (انتشارات) فرهنگی میهنمان به کیستی و چیستی ما ایرانیان و فرهنگ مهن ایران زمین بپردازند و این کاری است که مردم ایران در این زمانه بسیار به آن نیازمندند.

  2. درود
    پاینده ایران،
    این کار ناشایست نشان از چیرگی تدریجی پان ترک ها بر دولت دارد و باید با آن جنگید و آگاه بود وگرنه زبان پارسی و فرهنگ آریایی-ایرانی که هیچ، خاک میهنمان را هم میبرند.
    از این آگاه سازی شما پارسی دوستان سپاسگزارم و امیدوارم مردم و نمایندگان مهستان(مجلس) و دیگر فرنشینان هم به این آگاهی برسند

  3. درود بر شرفت.
    متن بسیار پر محتوا، دقیق و بهنگامی بود. به هنگام بدین معنی که در هجمه قومگراها و توطئه های همسایگان نه چندان خیرخواه ما داشتن دیدگاهی اینجنین برای مسئولین مملکتی ما واجب تر از نان شب است. پاینده ایران زمین.

دیدگاهی بنویسید.


*