فریدون جنیدی میگوید که با بسته شدن آموزشگاههای پارسیزبان در ازبکستان، فرزندان رودکی سمرقندی در شهرهای سمرقند، بخارا، تاشکند و ترمذ مجبورند زبان ازبکی بخوانند و از خواندن فارسی محروماند.
این استاد پیشکسوت زبانهای ایرانی در گفتوگو با ایسنا گفت: بر این باورم زبان فارسی، زبان فرهنگی جهان است. این زبان مستقیم با کهنترین زبان آریایی جهان که زبان اوستایی است، پیوند دارد. برترین پدیدههای فرهنگی جهان به این زبان نوشته شدهاند و کسی که این زبان را میخواند و مینویسد، به آموختن زبان دیگری نیاز ندارد. زبانهای غیر رسمی در این محدوده، زبان محاوره روزمرهاند که مادر با فرزندش به این زبانها سخن میگوید و مردم در کوچه و بازار با آنها گپ میزنند. اینها هم به جای خود اهمیت دارند. خود من نیشابوریام و هر وقت با یک نیشابوری روبهرو میشوم، به زبان بومی صحبت میکنم و لذت میبرم، اما اینها تنها برای محاورهاند.
او در ادامه گفت: سیاست استعماری انگلیس با خیانت، زبان فارسی را که زبانی جهانی بود از پهنه گیتی تقریبا به ایران، افغانستان و تاجیکستان محدود کرد. روسیه هم در این راه با انگلیس همکاری کرد. نخستین کتاب آموزش زبان فارسی را ۳۰۰ سال پیش در چین نوشتهاند. نخستین ماشین چاپ فارسی را در استانبول دوران عثمانی پیدا کردهاند و چون مصر هم مستعمره عثمانی بوده، دومین دستگاه چاپ فارسی در قاهره استفاده شده است. اگر مردم در این کشورها از زبان فارسی استفاده نمیکردند، چه نیازی به این دستگاهها بود؟
جنیدی همچنین مطرح کرد: زبان فارسی سالها زبانی جهانی بود؛ بدون یاوری دولتها که از محمود غزنوی به اینسو غیر از کریمخان زند همه غیر ایرانی بودند، اما نیروی زبان فارسی آن را پیش برد. حال استعمار آن را به این روز انداخته است، اما هنوز نمیتوان قدرت آن را نادیده گرفت. بعضی فکر میکنند زبان فارسی نمیتواند زبان علم باشد، در حالی که جبر و مثلثات را ایرانیان به جهان عرضه کردند. وقتی پا و بازوی پهلوانی را بشکنند نمیتواند کشتی بگیرد، زبان فارسی هم همینطور است؛ اما این زبان برای نمونه پدیدهای به نام «شاهنامه» به جهان پیشکش کرده است.
جنیدی سپس گفت: در ایالت بخارا به چهار شهر بزرگ ایرانی سمرقند، بخارا، تاشکند و ترمذ، با سیاست یکی از دیکتاتورهای تاریخ (استالین) نام «ازبکستان» دادند و فرزندان رودکی در آن شهرها مجبورند زبان ازبکی بخوانند و آخرین مدرسههای فارسیزبان در ازبکستان سه سال پیش بسته شد. ازبکستان باید اجازه بدهد فرزندان رودکی سمرقندی، فارسی بخوانند و جمهوری تازهسال آذربایجان باید اجازه بدهد تالشها و تاتهای ایرانینژاد، فارسی بخوانند.
بی هیچ این سهل انگاری دستگاه دیپلماسی ما در این کشور است . لازم است در سفارتخانه های ما اندکی روح تعصب به زبان فارسی دمیده شود .
جناب دکتر جنیدی عزیز،
از اینکه میهن دوستنه دلسوزیمی کنید سپاسگزارم. ولی مشکل اساسی این حکومت های ازبک و آزری(یا شاید آرانی، یا شروانی یا آلبانیایی یا هر چه که خودشان بیشتر دوست دارند) این است سالهاست در برابرشان سکوت شده و دست به هر که دوست درند میزنند. بجای اینکه بیاییم و عظمت ایران را به رخ جهانیان بکشانیم تا ایرانی الصل ها به ایرانی بودن خود افتخار کنند، مدام در داخل کشور از تفاوتهایمان یاد می کنیم. دربرابر هجمه تهاجم ضد ایرانیِ آمریکایی ها دم بر نمی آریم، ولی خوب می دانیم چطور از هم انتقاد منفی و بی ثمر کنیم. بجای اینکه ادبیات کهنه خود را تقویت کنیم به این بسنده می کنیم که ما چقدر خوب بودیم. خوب الان چه هستیم؟ چرا بر کیفیت و کمیت ادب فارسی نمی افزاییم. کتاب هم که می نویسیم نتیجه اش این است که ما چقدر تمدن بزرگی بوده ایم. انگار که دیگر هیچ اثری از آن مردمان باستانی بر روی زمین نمانده است. بیایید با اتحاد همه ایرانی ها در ایران، افغانستان، تاجیکستان، عراق و بحرین به عظمتی که لایقش هستیم برسیم.