به رئیسجمهوری تاجیکستان، محترم امامعلی رحمان؛
به رئیس مجلس نمایندگان مجلس عالی جمهوری تاجیکستان، محترم ذاکرزاده محمدطاهر و اعضای مجلس نمایندگان؛
به رئیس مجلس ملی مجلس عالی جمهوری تاجیکستان، محترم رستم امامعلی و اعضای مجلس ملی؛
به رئیس کمیته زبان و اصطلاحات وابسته حکومت جمهوری تاجیکستان، محترم محمدجانزاده عالمجان و اعضای ریاست این نهاد معتبر حامی و پشتیبان زبان.
با عرض سلام و احترام
همگان خوب آگاهیم که یکی از دستاوردهای مهم و تاریخی ملت تاجیک در زمان بازسازی گورباچفی در کشورمان مقام دولتی گرفتن زبان فارسی تاجیکی بود.
قانون زبان با عزم و تلاش و زحمت و جانبازیهای نخبگان ملت و مردم تاجیکستان به تاریخ ۲۲ ژوئیه سال ۱۹۸۹ تصویب شد و در تاریخ نوین تاجیکان صحیفه نوی را باز کرد. مقام و مرتبه زبان در قانون اساسی کشور با اضافه نمودن یک بند مخصوص تثبیت گردید و زبان رسمی و دولتی تاجیکستان «زبان تاجیکی (فارسی)» اعلام شد. این پدیده مهم را در تاریخ صد سال اخیر تاجیکان میتوان رویداد بیسابقهای ارزیابی نمود. برای اجرای قانون مذکور آن زمان با سرپرستی شاعر توانای ملت استاد لایق شیرعلی «بنیاد زبان فارسی تاجیکی» و چارچوب ریاست فرهنگستان علوم تاجیکستان با سرپرستی حامی و پشتیبان زبان، آکادمیسین محمدجان شکوری کمیته اصطلاحات تأسیس داده شد و روند احیای دوباره این رکن مهم ملت آغاز گردید.
ولی دیری نگذشته، در زمانِ در کشور جاری نمودن نظام ریاست جمهوری و تصویب قانون اساسی نو در سال ۱۹۹۴ از نام رسمی زبان واژه «فارسی» انداخته شد. این اوّلین ضربه ناجوانمردانهای بود به پیکر به تازگی از زخم شفایافته زبان مادریمان پس از کسب استقلال.
با وجود این، بنیاد زبان فارسی تاجیکی با رهبری استاد لایق شیرعلی و کمیته اصطلاحات وابسته به ریاست فرهنگستان علوم جمهوری تاجیکستان تحت رهنمایهای آکادمیسین محمدجان شکوری در راه پیاده ساختن قانون زبان کارهای زیاد و مفیدی را انجام دادند.
پس از استقلال و استقرار صلح در زمینه کمیته اصطلاحات وابسته به ریاست فرهنگستان علوم تاجیکستان اول کمیته اجرای قانون زبان وابسته به حکومت جمهوری تاجیکستان و سپس کمیته زبان و اصطلاحات وابسته به حکومت جمهوری تاجیکستان تأسیس داده شد که این یک قدم جدی در سمت عملی نمودن قانون زبان بود. نهاد مذکور تا جایی به اجرای برخی از برنامه ها و ابتکارات نهادهای پیشین ادامه داد.
با گذشت زمان و با توجه به واقعیتهای نو در زمان صاحباستقلالی ضرورت تصویب قانون نو زبان پیش آمد. این مطلب را رئیس جمهوری تاجیکستان در پیامش به مجلس عالی در سال ۲۰۰۵ ابراز داشت. ولی این سفارش رئیسجمهور روی کاغذ ماند. لایحه نو قانون زبان نه تنها آن سال، بلکه سالهای بعدی نیز برای بررسی و تصویب به مجلس عالی پیشنهاد نشد. چرا؟ زیرا کمیسیون اجرای قانون زبان وابسته به حکومت جمهوری تاجیکستان نمیخواست که لایحه استاد محمدجان شکوری برای بررسی و تصویب به مجلس عالی پیشنهاد شود. زیرا در این طرح بسیار نکتههایی موجود بود که حکومت نمیپسندید. به این دلیل، کمیسیون اجرای قانون زبان با حمایت کمیته علم، معارف و فرهنگ مجلس نمایندگان با بهانههای گوناگون این مسئله را به تأخیر میانداخت.
در نهایت، سال ۲۰۰۹، زمانی که استاد محمدجان شکوری در بستر بیماری بود، کمیسیون اجرای قانون زبان با کمک کمیته علم، معارف و فرهنگ مجلس نمایندگان مجلس عالی جمهوری تاجیکستان از طرح استاد محمدجان شکوری صرف نظر کرد، و طرح خود را سراسیمهوار برای بررسی و تصویب به مجلس نمایندگان پیشنهاد نمود. سؤالی به میان میآید که چرا حکومت جمهوری تاجیکستان طرح استاد شکوری را نمیخواست؟ اولا، استاد شکوری نیت داشت که در نام زبان واژه «فارسی» برقرار گردد. بعدا، واژگان زبانهای بیگانه، به خصوص روسی، در زبان ما بر اساس قاعده و معیارهای زبانمان تلفظ شوند. ثانیا، زبان فارسی تاجیکی در همه عرصههای حیات جامعه افضلیت مطلق داشته باشد و زمینههای مالی اصلاحات زبان از حساب بازار آگهی و تبلیغات بازرگانی فراهم شود.
هنگام تصویب قانون نو زبان در سال ۲۰۰۹ حکومت تاجیکستان از همه پیشنهادهای استاد محمدجان شکوری صرف نظر کرد:
– نام زبان «تاجیکی» باقی ماند (بند ۱، ماده ۳، باب ۱).
– املا و تلفظ اصطلاحات خارجی میبایست بر اساس قاعده و معیارهای زبان فارسی صورت بگیرد، ولی این پیشنهاد در قانون نو زبان به نظر گرفته نشد و اصطلاحات خارجی هنوز هم به شکل روسی نوشته و تلفظ میشوند که خلاف معیارهای زبان فارسی تاجیکی است؛
– آگهی و تبلیغات بازرگانیِ مال و محصولات در رسانهها که منبع هنگفت درآمد است و جایگاه اقتصادی زبان ملی را می تواند استوار کند، میبایست فقط به زبان رسمی (فارسی تاجیکی) صورت بگیرد، اما در قانون نو زبان از این پیشنهاد استاد شکوری هم صرف نظر شد.
تا آن وقتی که استاد محمدجان شکوری در قید حیات بود، در معروضه و سخنرانیهای رئیسجمهوری تاجیکستان کشور «روسیه» تلفظ کرده میشد، حالا «فدرَتسیه راسیه» تلفظ میشود که از چشم مردم آگاه دور نمانده است.
به قانون نو زبان علاوه نمودن بند ۲، در ماده ۱۳، باب ۳ «اعلان و رکلاما (آگهی و تبلیغات) در جمهوری تاجیکستان به زبانهای دیگر نیز انتشار داده میشود» با تلاشهای عضو مجلس نمایندگان، رهبر حزب کمونیست شادی شبدالوف و رسانههای روسیزبان تاجیکستان، مانند «آسیا پلاس» و «رِکلامنایا گازِتا»، به خاطر از دست نرفتن درآمد از نشر آگهیها به زبانهای دیگر، به ویژه روسی، عملی شد. یعنی دولت تاجیکستان که میتوانست از این بازار پردرآمد برای استوار ساختن جایگاه اقتصادی زبان رسمی و زبان ملیاش بهره برد، زیرِ بار منافع گروهی کسانی رفت که کوچکترین ارزشی برای زبان این ملت قائل نیستند.
در ضمن، به نظر میرسد که این بند در متن اولیه لایحه نبود و آن را بعد از بررسی لایحه نو قانون زبان علاوه کردهاند. این اقدام ملتستیزانه فقط به خاطر منافع مالی و اقتصادی چندی از هموطنان استعمارزده ما که خود را آشکار و نهان جزئی از «روسکیی میر» میدانند، عملی شده و نوعی خیانت به زبان ملی است و زبان دولتی تاجیکستان را به لحاظ اقتصادی در موقعیت تنگی قرار میدهد. هنوز هم که هنوز است، باید جلو این ننگ را گرفت و با حتمی ساختن نشر آگهی و تبلیغات بازرگانی به زبان دولتی زمینه اقتصادی برای رشد زبان ملی را فراهم کرد. این اقدام ارزش و جایگاه زبان ملی را بالا میبرد و همه را به آموزش زبان دولتی وامیدارد و برای هزاران داننده خوب زبان فارسی تاجیکی هزاران جای کار و شغل ایجاد میکند. طبیعی است که وقتی مردم از آموزش زبان درآمد مالی به دست آرند و برایشان شغل فراهم شود، به آموزش آن بیشتر سعی و تلاش خواهند ورزید و وضعیت زباندانی مردم هم بهتر خواهد شد.
ولی حالا باعث نگرانی است که سه-چهار شرکت ارتباطی که در ۱۲-۱۰ سال اخیر حدود دو میلیارد دلارآمریکایی از اقتصاد تاجیکستان فایده صاف بردهاند، ضروری نمیدانند که برای توسعه و گسترش زبان ملی این کشور حتی ۱۰ سامانی خرج کنند!
هزارها شرکت و کارخانه دیگر تاجیکستان هم برای تبلیغ کالا و محصولات خود به زبان روسی میلیونها دلار خرج میکنند، ولی یک درم برای تبلیغات آن به زبان دولتی خرج نمیکنند.
اکثر این شرکتها حتی تارنماهایی رسمی به زبان رسمی و زبان ملی مردم تاجیکستان ندارند و بیشتر تلاش میکنند روسیدانها را به کار استخدام کنند، یعنی برای دانندگان خوب زبان دولتی جای کار و مشاغل ایجاد نمیکنند! یعنی یک شهروند با اندکی دانش زبان روسی میتواند در سراسر تاجیکستان کار خوب و پردرآمد پیدا کند، ولی در و دروازه همه کارخانهها و مؤسسات (به جز اداره و نهادهای دولتی) برای دانندگان خوب زبان دولتی معمولا بسته است! در نتیجه، ارزش و جایگاه اقتصادی زبان دولتی و ملی تاجیکان نیز از میان رفته است و مردم بیشتر سعی میکنند کودکانشان را به مکتبهای روسی دهند، چون «از زبان دولتی در آینده فایدهای نیست!»
از عنوان زبان انداختن واژه «فارسی» نیز انگیزه سیاسی دارد. این مسئله در تاریخ نه چندان دور زمان شوروی بارها مورد بحث و مناظرههای دایرههای سیاسی و ادبی شوروی قرار گرفته بود.
سیاست بلشویکی با مقصد گسستن پیوندهای فرهنگی ملتهای شوروی از اصلشان نام زبان آنها را تغییر داد و این ملتها را از پیوندهای تاریخیشان جدا نمود و به هم ضد گذاشت. این سیاست بلشویکی زیر نقشه «مبارزه با پانایرانیسم» جریان داشت و به این بهانه میخواستند ما را از تمام میراث گذشتگانمان محروم سازند. متأسفانه، همین گرایش تا به امروز در مفکوره قسمی از دایرههای سیاسی، علمی و ادبی تاجیکستان باقی مانده است.
روشنفکران تاجیک با کوششهای استاد صدرالدین عینی و علامه باباجان غفوراف و پشتیبانی یک گروه از خاورشناسان بانفوذ شوروی توانستند تا جایی حقیقت تاریخی را برقرار نمایند. نام ادبیات گذشته ما در زمان شوروی رسما «ادبیات فارس – تاجیک» نامیده میشد. چنین عنوان گرفتن نام ادبیات معنای آن را داشت که نام زبان ما هم متناسبا «فارسی تاجیکی» است، زیرا در پسمنظر نام ادبیات همه خلق و ملتها نام زبان آثار ادبی در نظر داشته میشود. پس میتوان گفت که در زمان شوروی هم، هرچند زبان فارسی مقام دولتی نداشت، ولی در آثار علمی و ادبی آن با نام تاریخی خود نام گرفته میشد.
در مورد تلفظ اصطلاحها و واژگان خارجی مطابق معیار زبان مادریمان برای ما آثار احمد دانش، استاد صدرالدین عینی و دیگر ادیبان دوره پیش از اشغال بخارا از سوی بلشویکها میتواند بهترین نمونه و الگو باشد.
اقدام دیگر ننگینی که کمیسیون اجرای قانون زبان وابسته به حکومت جمهوری تاجیکستان و مجلس نمایندگان مجلس عالی جمهوری تاجیکستان سابق در آن وقت انجام دادند، انتقال روز زبان از سنه تاریخیاش ۲۲ ژوئیه به سنه ۵ اکتبر بود. جامعه میداند که اولین قانون زبان ۲۲ ژوئیه سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید. سالهای طولانی مردم کشور این جشن مبارک را در سنه اصلیاش، ۲۲ ژوئیه، تجلیل میکردند. ولی سال ۲۰۰۹ به «ابتکار» کمیسیون اجرای قانون زبان وابسته به حکومت جمهوری تاجیکستان و با دستگیری مجلس نمایندگان، به بهانه ناموافق بودن زمان تجلیل (گویا در رخصتی بودن مردم و گرمی هوا در فصل تابستان) این سنه تاریخی به روز ۵ اکتبر که زادروز رئیسجمهور امامعلی رحمان است، انتقال داده شد.
هنگام به بررسی پیشنهاد نمودن لایحه قانون نو زبان در مجلس نمایندگان از طرف رئیس کمیته علم، معارف و فرهنگ، دادخدا سیمالدینوف در باره به وقت دیگر انتقال دادن روز زبان اشاره شده است، ولی در باره به ۵ اکتبر، یعنی زادروز رئیس جمهور امامعلی رحمان گذرانیدن سنه نو تجلیل از روز زبان، چیزی گفته نشده است و این را از جامعه پنهان کردهاند. این عمل چاپلوسانه که به جز از خیانت به تاریخ و زبان ملت چیز دیگری نیست، تنها به خاطر خوشامد گفتن به بالا و حفظ کرسی و منصب معنی دیگری نداشت. اگر این نمونه روشن تملق و شخصپرستی که شما ضد آن بارها گفتهاید نیست، پس چیست؟ بی این هم، رئیسجمهور امامعلی رحمان به این کار احتیاجی ندارد و عنوان و وظیفههایش که در تلفظ آن ساعتها صرف میشود از اندازه زیاد است.
ثانیا، امامعلی رحمان به تصویب قانون زبان یگان مناسبت مستقیمی ندارد. همه چیز را به نام یک نفر مربوط دانستن، طوری تجربه جامعه شوروی و بسیاری از کشورهای عالم نشان میدهد، اشتباه بزرگی است. انعکاس دروغین تاریخ عاقبتهای ناگوار و فاجعهباری دارد که ما این را در گذشته نه چندان دور با چشم سر بارها دیدیم. امروز ما تاریخ زمان شوروی را بازنگری و بازنگاری میکنیم که این خود یک سبق بزرگ است.
با توجه به نکات ذکرشده و در آستانه سنه تاریخی روز زبان، از شما صمیمانه خواهش مینمایم که در برقرار نمودن عدالت تاریخی: فارسی تاجیکی نامیدن زبان دولتی جمهوری تاجیکستان و به سنه ۲۲ ژوئیه برگردانیدن روز زبان مساعدت نماید و به این وسیله احترام ملت شریف تاجیک را به جا آورید تا آیندگان از شما به نیکی یاد کنند.
با احترام
پژوهشگر، شاعر و روزنامهنگار
شهابالدین شجاع
۱۷ ژوئیه سال ۲۰۲۰
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.
از این دیباچه با واژه های آمیخته ی فارسی اَرَبی می توان دریافت که چه بازدارنده هایی بر سر راه بازرویش و بالندگی زبان پارسی در تاجیکستان بود و باش ( وجود ) دارد :
۱ – چیرگی کدیوری ، ارتشی و فرهنگی و گُزیرمانی یا وَزیرشی (سیاسی) روسان.
۲ – ترس از نزدیکی و به پنداشت نادرست زیر رخنه و چیرگی زبان پارسی ایران رفتن( که پنداره ی فرهیختگان نیست و نبوده و تنها بَدگمانی نافرهیختگان است ) . در ایران زبان پارسی زبان نخست است و چالش با زبان دیگری را ندارد ولی در افغانستان و تاجیکستان زبان پارسی با چالش زبان های پشتو و روسی روبه رو است از این رو با نام گُذاری زبان دری و تاجیکی به پارسی و دگرش نویسه سیریلیک به پارسی جلوگیری می شود. روشن است که با همکاری زبان های پارسی امروزین ایران و افغانستان و تاجیکستان و گنجینه ی پُربار زبان پارسی دری ، زبان پارسی نیرومندتر گَشته و می تواند خود را آماده گامه ی پسین زبان پارسی فرانو یا دانشی در سده ۲۱ کُند.
۳ -از سویی خوگرفتن تاجیکان زاده شده و آموزش و پرورش یافته در روزگار جهان همایه- داری یا همه مایه داری( کمونیسم) به نویسه سیریلسک و واژگان روسی و هم چنین واژگان اربی به جای مانده در دبیرگان یا ادبیات پارسی هم از چِراهای این پُرسمان است.
پیشنییاز ِ نـَزدیکسازی یِ دو شاخه یِ زَبان ِ فارسی یِ اِستانده و تاجیکستانی، بـِهسازی یِ دَبیره یِ کـُنونی یِ فارسی یِ اِستانده است. این کار واجگـَردانی یِ مییان ِ دو گویـِش را شـُدنیتـَر و رَوالمـَندتـَر می کـُنـَد، و رَمـِش ِ تاجیکان از دَبیره یِ هـُزوارشگونه یِ کـُنونی را کـَم می کـُنـَد.