فرهنگستان و زبان مردم: نگاهی گذرا به کارکرد چند کارگروه فرهنگستان

عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیب‌شناسی پارسی‌انجمن): فرهنگستان زبان و ادب فارسی از مهم‌ترین نهادهای فرهنگی یک سده‌ی اخیر است و به اندازه‌ی اهمیتش دشمنان آگاه و ناآگاه، باسواد و بی‌سواد و دل‌سوز و غرض‌ورز داشته است. از سویی، نویسنده‌ی توانایی چون صادق هدایت برابریابی‌ها و واژه‌گزینی‌های فرهنگستان را دست انداخت و یا دست‌‌کم با آن مخالفت کرد و از سوی دیگر، تجزیه‌طلبان و دشمنان زبان فارسی بر این نهاد خنجر آخته‌اند.

نه فقط توده‌ی مردم، که نخبگان جامعه نیز فرهنگستان را با بخش «واژه‌گزینی» آن می‌شناسند. دیگر گروه‌های پژوهشی فرهنگستان در سایه‌ی این گروه جای دارند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی سیزده گروه پژوهشی دارد:

آموزش زبان و ادبیات فارسی، ادبیات تطبیقی، دانشنامه‌ی تحقیقات ادبی، دستور زبان فارسی و رسم‌الخط، زبان و گویش‌های ایرانی، مطالعات زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر، ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات معاصر، تصحیح متون، دانشنامه‌ی زبان و ادب فارسی در شبه‌قاره، زبان و رایانه، فرهنگ‌‌نویسی، واژه‌گزینی (اینجا).

از این میان، به چند گروه پژوهشی نگاهی گذرا می‌اندازیم و دستاوردهایشان را برمی‌رسیم.

گروه پژوهشی زبان و ادبیات فارسی:

یکی از اهداف این گروه، «نقد علمی و آسیب‌شناسانه‌ی وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی» است (اینجا). می‌دانیم که وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدرسه‌ها بسیار ناگوار است و مافیای تست و نکته بر همه‌جا چنبره زده است و هدف از آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس چیزی جز آمادگی برای آزمون‌های جامع و کنکور و تست‌زنی نیست (بنگرید به: اینجا). آشکار است که این گروه تاکنون پژوهش درخوری ارائه نداده است و نیز روشن است که اگر هم پژوهشی بکند، گوش شنوایی در آموزش و پرورش وجود ندارد تا آن را بخواند و به کار بندد. صد البته که پژوهش درخوری هم در کار نبوده و ما هیچ صدایی از فرهنگستان نشنیده‌ایم که ابتذال موجود را نقد کرده باشد و دست‌کم موضع خود را روشن کرده باشد. این گروه پژوهشی باید فکری به حال وظایف خود کند و خلاصه‌ای از کوشش‌ها و پژوهش‌های خود را به اطلاع مردم برساند.

گروه پژوهشی دستور زبان فارسی و رسم‌الخط:

دستور خط فارسی و فرهنگ املایی خط فارسی دو اثری است که فرهنگستان منتشر کرده است و قرار است این دو اثر راهنمای ویراستاران و نویسندگان باشد. افسوس که هر دو ناقص و پر از کاستی است، تا جایی که امروزه هر ناشری برای خود دستور خطی دست و پا کرده است و کسانی هم هستند که از این راه رزق و روزی می‌خورند و شگفت آنکه این کسان برای هر ناشری دستور خطی جدا می‌نویسند. گویی که باید و شاید که دستور خط هر ناشر با دستور خط ناشر دیگر فرق کند! آخر هدف از دستور خط چیست؟ جز این است که هر کس ساز خود را نزند و خواننده را به سرگیجه نیندازد؟

اگر فرهنگستان در این زمینه وظیفه‌ی خود را درست انجام داده بود، این بلبشو و پراکنده‌کاری به وجود نمی‌آمد.

گروه پژوهشی زبان و رایانه:

در حالی که زبان فارسی در این حوزه بسیار آسیب‌پذیر است، این گروه کم‌کارترین گروه فرهنگستان می‌نماید. نخست، نگاهی بیندازیم به اهداف گروه پژوهشی زبان و رایانه:

«- شناسایی و بررسی امکانات و مشکلات کاربرد خط و زبان فارسی در محیط‌های رایانه‌ای؛

– پژوهش در شیوه‌های گسترش و یکسان‌سازی کاربرد خط و زبان فارسی در محیط‌های رایانه‌ای؛

– هماهنگ‌سازی و یکپارچه‌سازی فعالیت‌ها در حوزۀ خط و زبان فارسی در محیط‌های رایانه‌ای و نظارت بر آن‌ها و حمایت از آن‌ها؛

– ایجاد ارتباط میان حوزۀ وظایف و فعالیت‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی و حوزۀ دانش‌ها و پژوهش‌های رایانه‌ای؛

– معرفی و تثبیت فرهنگستان به‌عنوان مرجع صاحب‌نظر در حوزۀ به‌کارگیری خط و زبان فارسی در محیط‌های رایانه‌ای در انطباق با وظایف مندرج در اساسنامۀ فرهنگستان» (اینجا).

اکنون، بهتر است نگاهی بیندازیم به مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد و گروه پژوهشی زبان و رایانه گامی برای حلشان برنداشته است:

زبان فارسی در دنیای رایانه با دست‌اندازهایی جدی روبه‌روست. هنوز نرم‌افزاری کاردرست در زبان فارسی ساخته نشده است که نادرستی‌های املایی را هنگام نوشتن گوشزد کند.

هنوز در بسیاری از وبگاه‌ها، اعداد توک نشان داده نمی‌شود و ارجاع‌ها و استنادها به هم می‌ریزد.

هنوز در بسیاری از وبگاه‌ها به جای سریا (ی کوچک) باید از «ی» بهره برد، چون سریا به «ه» تبدیل می‌شود.

هنوز قلم (فونت)ی بی‌گیروگرفت در زبان فارسی وجود ندارد؛ یعنی قلمی که همگان بر چشم‌نوازی و بی‌ایراد بودن آن همداستان باشند.

هنوز صفحه‌کلیدی درخور گوشی‌های همراه وجود ندارد که همه‌ی ویژگی‌های خط فارسی را در بربگیرد و نشان دهد.

و این گروه پژوهشی هیچ گرهی را نگشوده و هیچ پژوهش درخوری ارائه نداده است.

گروه پژوهشی فرهنگ‌‌نویسی:

با نگاه به وبگاه فرهنگستان، می‌بینیم که هدف گروه فرهنگ‌نویسی (تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی) چنین بیان شده است: «منظور از تدوین این فرهنگ، ارائه‌ی تصویری همه‌جانبه از واژگان زبان فارسی، در طول تاریخ تکوین این زبان، و ایجاد امکان دستیابی به انواع اطّلاعات واژگانی، شامل تلفّظ، هویت دستوری، معانی، ریشه‌ی تاریخی، و جز آن است» (اینجا).

از آنجا که ناشران گوناگونی در حوزه‌ی فرهنگ‌نویسی فعال‌اند، مشخص نیست که ضرورت ورود فرهنگستان به این عرصه چیست. آیا فرهنگ‌های دیگر ناکارآمدند؟ به‌روز نیستند؟ آیا بودجه‌ی کم‌وبیش چشمگیری که در فرهنگ‌نویسی، در مقایسه با واژه‌گزینی، در میان است بر این گرایش مؤثر بوده؟

گروه پژوهشی واژه‌گزینی:

واژه‌گزینی مهم‌ترین کار فرهنگستان است. نه به این دلیل که توده‌ی مردم فرهنگستان را با واژه‌گزینی می‌شناسند، بلکه به این دلیل که خطر اردویی شدن (همانند زبان اردو شدن) زبان فارسی را تهدید می‌کند. فرهنگستان در این زمینه بسیار کم‌کار و ناکارآمد است. واژه‌گزینی‌های این فرهنگستان در مقایسه با فرهنگستان‌های پیشین (فرهنگستان‌های یکم و دوم) رواج چندانی نیافته است؛ چه واژه‌های علمی و چه واژه‌های زبان روزمره.

یک دهه‌ای است که زبان گزارشگران ورزشی در رسانه‌ی ملی(!) دگرگون شده است. از کامبک و کاتبک تا سیو و هت‌تریک و… در همین یک دهه وارد زبان گزارشگران ورزشی شده است. زبان علم هم تعریفی ندارد. کمتر استادی در دانشگاه‌ها هست که به معادل‌گذاری‌های فرهنگستان وقعی بنهد.

 

بر پایه آنچه رفت، می‌توان گفت که فرهنگستان برخی از مهم‌ترین وظایفش را رها کرده و یا نسبت به آن‌ها کم‌توجه است. در عین حال، بر پژوهش‌هایی پا می‌فشارد که ناشران خصوصی هم می‌توانند آن‌ها را انجام دهند و تاکنون هم انجام داده‌اند. از آنجا که بودجه‌ی فرهنگستان از مالیات مردم تأمین می‌شود، جا دارد و بایسته است که این نهاد گزارشی از عملکرد خود، دست‌کم در گروه‌های پژوهشی یادشده، به مردم ایران ارائه دهد.


آگاهی: برای پیوند با ما می‌توانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از به‌روزرسانیهای تارنما می‌توانید هموندِ رویدادنامه پارسی‌انجمن شوید و نیز می‌توانید به تاربرگِ ما در فیس‌بوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.

جستارهای وابسته

  • ‌نامه‌ای سرگشاده به فرهنگستان زبان و ادب فارسی‌نامه‌ای سرگشاده به فرهنگستان زبان و ادب فارسی محمدرضا خسروی: فرهنگستان زبان فارسی که می‌باید پاسدار بیدار مرزهای زبان پارسی باشد راست به سربازی می‌ماند که در سنگرش خفته باشد. با نگاه به نامه فرهنگستان می‌گویم و از گفته برون می‌آیم که از فرهنگستان پیداست که نویسندگان و کارداران آن یکسره با درد جانکاه زبان بیگانه‌اند، آنان که می‌باید به درمان این درد می‌پرداختند، نمک‌پاش دل ریش آن […]
  • فرهنگستان به چه درد می‌خورد؟فرهنگستان به چه درد می‌خورد؟ نصرالله پورجوادی (هموند پیوسته‌ فرهنگستان زبان و ادب فارسی): «بعضی وقتها من واقعا از فرهنگستان ناامید می‌شوم. یعنی خیلی وقتها. آخر این هم شد فرهنگستان؟ شما باشید از این که می‌بینید آقائی که اسم خودش را ایرانی گذاشته ولی از شنیدن ایران و شکوه تمدن ایرانی اخم می‌کند، از فرهنگستانی که کاری به افتخارات فرهنگی ایران نداشته باشد و از آن دفاع […]
  • جستاری در سوگ زبان پارسیجستاری در سوگ زبان پارسی «عباس سلیمی آنگیل» در این جستار، هم به گستره‌ی زبان پارسی می‌پردازد و هم به چراییِ پویایی و ایستایی آن.
  • درباره‌ی واژه‌ی «فرهنگستان»درباره‌ی واژه‌ی «فرهنگستان» پارسی‌انجمن: «فرهنگستان» نوشته‌ی استادِ زنده‌یاد ابراهیم پورداود است. استاد پورداود در این جُستار واژه‌ی فرهنگستان را به «فر»، «هنگ» و «ستان» شکافته درباره‌ی هر بهر سخن گفته، نیز پیشینه‌ی این واژه را در پارسیگ (پهلوی) برنموده […]
  • نگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دههنگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دهه عباس سلیمی آنگیل: پس از انقلاب ۵۷، آیین‌ها و مناسبت‌ها و پوشش‌ها و نمادهایی در ایران ساخته و پرداخته شد که آشکارا واگرا و قوم‌وقبیله‌محورند. از آنجا که همه‌ی این‌ها سویه‌ی نمادین دارند و در دل خود خواستی سیاسی را نمایندگی می‌کنند، می‌توان با نگاهی روادارانه و آسان‌گیرانه همه‌شان را زیر واژه‌ی «نمادهای واگرا» جای داد. چنان‌که خواهیم دید، […]
  • چند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندیچند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندی عباس سلیمی آنگیل: گاهی در گویش‌های گوناگون زبان فارسی واژه‌ها و عبارت‌هایی یافت می‌شود که شنیدن و شناختنشان خوشایند ذوق‌های سخن‌سنج است. افزون بر این، یعنی افزون بر نگاه زیبایی‌شناختی، جور دیگر هم می‌توان به این واژه‌ها و عبارت‌ها نگریست: می‌توان به جای برخی از وام‌واژه‌ها ازشان بهره برد؛ در پژوهش‌های ادبی و زبانی هم راهگشایند. […]

4 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. زبانِ پارسیِ نو دارای پیشینه یِ هزارساله است که خود ریشه در بسترِ هزاره هایِ پیش از خود دارد.در روزگارانِ کهن ، نهادی به نام فرهنگستان نبوده و زبانِ پارسی را مردمان زنده نگاه داشته و اندیشمندان و دانشمندان آن را دانشی تر و نازک تر و ژرف تر ساختند.
    اکنون نهادی به نام فرهنگستان در این فِتاد افزوده گشته که خود رواَنجام بَرداری ای( تقلیدی) از فرهنگستان فرانسه است ؛ برای هم سَنجی ( مقایسه ): کشور آلمان نهادی به نام فرهنگستان ندارد و کار واژه سازی را بیشتر بنیاد دودِن انجام می دهد.
    به گونه ی کَلانی ( به طور کُلی) کارهایی که به رَوِشِ کشورداری ( دولتی) انجام می شوند بیشترینه( اکثراً) کُندتر پیش می روند چون کشورداری ( دولت )نمی تواند از همه ی توان نهفته ی کشور بهره ببرد ، در برابر بخشِ ویژِشی (خصوصی) پُرشتاب تر و کارآمدتر و دارایِ چونَندگی ( کیفیت ) بالاتری بوده و هست.
    خِرَدمندانه به نگر می رسد که بیشترین نیرو را در بخش ویژشی : مَردُمی و برگزیدگان بِگُداریم ( بگذاریم ) و به فرهنگستان تنها به چهر یک دستِ یاوَر بنگریم.

  2. برداشت ه من از این سخن ه جناب ه سلیمی انگیل که «هنوز در بسیاری از وبگاه‌ها به جای سریا (ی کوچک) باید از «ی» بهره برد، چون سریا به «ه» تبدیل می‌شود.» این است که، باید از کاربرد ه “ۀ” پرهیزید، که کاملن درست است. شیوه ی‌ه نوشتار ه ایشان هم این برداشت را پشتیبانی می کند. امما من بر این باور ام که نه تنها “ی” باید بزرگ و در زنجیره ی‌ه خط قرار گیرد، که باید جدا و بافاصله نوشته شود، زیرا، “ی” مییانجی مییان ه واکه ی‌ه پایانی ی‌ه واژه ی‌ه پیشین و واکه ی‌ه آغازین در واژه ی‌ه پسین (در اینجا: کسره = ه) است. مانند ه “ما وُ شما mâ vo ŝomâ” که در آن “v” مییانجی-ست. به همین دلیل، بهتر است آن را به گونه ای نوشت (ی‌ه) که برجسته به نظر به رسد.
    در شیراز جا ای به نام ه پیشین ه “قصرالدّشت” را به “قصرودشت” برگردانده اند، که بسیار پسندیده است. بهتر می بود “قصردشت Qasrdaŝt” یا “کاخدشت Kâxdaŝt” گفته می شد. در مترو ی‌ه همین شهر این نام را به “ًQasar-o dasht” ترادیسیده اند، و بلندگو ی‌ه مترو همچنان “قصرُالدّشت” واگو می کند.

  3. «زبان فارسی در دنیای رایانه با دست‌اندازهایی جدی روبه‌روست.»
    در همین وبگاه نیز، قلم ی به کار می رود که در آن “ی” (“ی” ی‌ه عربی) را نه می توان نوشت، حال آن که، من “ی” را برابر ه “Y” وه “ی” را برابر ه “i” به کار می برم.

دیدگاهی بنویسید.


*