امکانات واژه‌سازی در زبان فارسی (۲)

داریوش آشوری: فارسی از نظر امکانات واژه‌سازی زبانی است پرمایه و ساختمان ترکیبی واژه در آن مایۀ بسیار برای گسترش دامنۀ واژگان این زبان فراهم می‌کند و امروز که ما به هزاران واژۀ تازه در زمینۀ علم و فن و فلسفه و هنر نیاز داریم، بهره گیری از این امکانات درونی زبان می‌تواند بسیار مشکل‌گشا باشد.

چند واژه‌ی سره از برهان قاطع

در این نوشته بیش از پانسد واژه‌ی پارسی سره به گزینش امیرحسین اکبری شالچی از فرهنگ برهان قاطع نوشته‌ی محمدحسین بن خلف تبریزی و به ویراستاری زنده‌یاد دکتر محمد معین آمده است.

پورداوود و واژه‌سازیِ دانشیِ پارسی

شهربراز: برای واژه‌سازی دانشی به کارگیری زبان‌های باستانی ایرانی بایسته است. استاد ابراهیم پورداوود در پیشگفتاری بر کتاب «فرهنگ پهلوی- فارسی» دکتر بهرام فره‌وشی چنین نوشته است: «پیش از هرچیز باید به زبانی بپردازیم که پیش از پارسی نو، زبان نیاکان ما بوده و آن پارسی میانه است. پارسی نو فرزند پارسی میانه است و پارسی میانه فرزند پارسی باستان است.»

بارگیری «فرهنگ بیست هزار» دکتر هاجری

«فرهنگ بیست‌ هزار» پژوهش دکتر ضیاءالدین هاجری از هموندان انجمن دانشوران پارسی‌انجمن است. نویسنده در این فرهنگ کوشیده تا برای بیست هزار واژه‌ای که به زبان پارسی راه یافته و در گفتار بسیاری از دست‌اندرکاران جا افتاده است، هم‌ارزهایی دهد. گفتنی است که این پژوهش واژه‌های بیگانه‌ی فرنگی و نه تازی را دربردارد.

واژه‌گزینی دانشی با بهره از «شاهنامه»

علی کافی: برایِ پایداری زبان فارسی باید این زبان را به واژه‌های نو، برایِ فرایافت‌های تازه، زیناوند کرد. شاهنامۀ فردوسی سرچشمه‌ای است که می‌توان از آن برایِ گرفتن روش‌ها و آیین‌های واژه‌گزینی بهره گرفت و همچنین در آن واژه‌هایی هست که می‌توان از آن‌ها سرراست برایِ فرایافت‌های تازه بهره برد.

واژه‌گزینی در زبان فارسی

دکتر حسین وحیدی: امروزه ما به‌ناچار باید دانش جهان امروز را بیاموزیم پس یا دربرابرِ هر واژه‌ای که به‌کار می‌بریم باید از گنجینۀ بزرگ زبان و ادب پارسی بهره بگیریم و واژه‌ای فارسی بسازیم تا واژگان و زبان دانشی خود را بگسترانیم یا اینکه، مانند کاری که امروز می‌کنیم، واژۀ بیگانه را بگیریم و همان را به‌کار ببریم!

عدم و کاربردهای آن

شهربراز نوشته است که «عدم» واژه‌ای تازی به چمِ «نیستی و نابودی» است. از آنجا که در زبان تازی واژه‌سازی تنها بر پایه‌ی همنهش[=ترکیب] واژگان است و پسوند و پیشوند ندارد، برای نایی‌سازی[=منفی‌سازی] از واژه‌ی «عدم» بهره می‌برند. در زبان پارسی برای این‌گونه همنهش‌ها می‌توان پیشوندهای «نا-» یا «بی-» را به کار برد.

پارسی را زبان دانش می‌خواهیم

کوروش جنتی: نگارنده بر آن است که برای پیوستن به کاروان زبان‌های دانشیک، زبان پارسی راهی جز کاربست شیوۀ سره‌گرایی دانشیک پیش‌ روی ندارد. بسیاری نگرمندند که این واژگان، برای همه‌گیرشدن، به پشتیبانی نهادهای دولتی نیازمندند. می‌پذیریم ولی آیا باید بنشینیم که چه‌زمان نهادهای دولتی تصمیم بگیرند از این اندیشه پشتیبانی کنند یا نکنند؟