کارگروهِ پایش «پارسیانجمن» در نخستین گام از کردوکارهایش [فعالیتهایش] در بازهای [فاصلهای] یک هفتهای، از ماهروزِ [تاریخ] 22 تا 30 تیرماه 1393 خورشیدی و میانگین روزی یک ساعت به پایش شبکهی «طلوع نیوز» پرداخته است. طلوع نیوز شبکهی خبری پربینندهای است که به دو زبان پشتو و پارسی برنامه پخش میکند. گفتنی است که در افغانستان دو زبان «پشتو» و «پارسی» (دری) هر دو زبانهایی رسمی به شمار میروند.
—
ایران و افغانستان کشورهایی همسایه، همزبان و همتبار هستند که پیشینههای فرهنگی و تاریخی هنبازینِ [مشترک] بسیاری با هم دارند. این هنبازیها، مایهی آن شده است که هودههای میهنی [منافع ملی] دو کشور در بسیاری کاتهها [موارد] به یکدیگر تنیده شده باشد؛ چنانکه بهبود در کار یکی، بهبود در کار دیگری را نیز در پی خواهد داشت. همسویی و نزدیکی هر چه بیشتر این دو کشور و مردمان همتبار آن، آرزوی دیرینهی نیکاندیشان و کنشگران میهندوستِ هر دو کشور است و زبان پارسی به فرنام [عنوان] بَرماندی [میراثی] کهن و هنبازین، میتواند نقش پُررنگی را در این همسویی بازی کند. از همینرو کارگروهِ پایشِ پارسیانجمن به گونهای نمادین و همگرایانه، نخستین کاتهی پایشِ خود را از میانِ رسانههای کشورِ افغانستان برگزیده است و بسیار خرسند و سرافراز هستیم که برپایهی سنجههای [معیارهای] ما (اینجا) این رسانه (طلوع نیوز) در جایگاهِ رسانهای «نیکآورد» قرار گرفته است.
دستاورد پایش
پایشگر در نخستین برخورد پُرنگر [متوجه] میشود که واژگان کاربردی مجریها و هتا مهمانهای پارسیگوی این شبکه، با واژگانِ کاربردی در زبان پارسی در ایران بسیار نزدیک است. این نزدیکی تا جایی است که اگر از پارهای دیگرسانیهای[تفاوتهای] لهجهای بگذریم، زبان و واژگانِ به کار رفته در این شبکه کموبیش دیگرسانیای با پارسی به کاررفته در ایران ندارد. چه بسا پَرسونگی [دقت] و پُرنگری [توجه] گردانندگان این شبکه در پرهیز از کاربرد واژگان بیگانه در کاتههایی [موردهایی] بسیار بیشتر از مجریها و نویسندگان شبکههای تلویزیونی ایران است.
کاربرد شماری از نوواژگان پارسی و پرهیز از کاربردِ هموگهای [برابرهای] بیگانهی آنها، به ویژه از سوی مجریان و نوشتههای زیرنویسِ این شبکه، پایشگر را به این بارآورد [نتیجه] میرساند که مدیران و برنامهسازان این شبکه آگاهانه در راه پاسداری از زبان پارسی گام برمیدارند، چنانکه بیشوکم همهی واژگان نشاندارِ بیگانه یا در آگهیهای تبلیغاتی یا از زبانِ مهمانان برنامهها شنیده میشود؛ برای نمونه اگرچه بیشتر مهمانها و هتا گاه مجریهای شبکه از واژهی «طرزالعمل» بهره میبرند، ولی در زیرنویسهای خبری به جای این واژه «کارشیوه» به کار میرود.
—
پایشگر برپایهی کارشیوهی پایش، واژگان پایش شده را به پنج دسته بخش میکند (در این دستهبندیها، سنجهی پایشگر زبانِ پارسی در ایران است):
ا_ واژگان نشاندار بیگانه: بایسیکل
2_ واژگان نیمهنشاندار بیگانه: مکانیزم
3_ واژگان بیگانهی بینشان در زبان پارسی: سیستم
4_ واژگان پارسی نیمهنشاندار (این فهرست در اینجا دربرگیرندهی واژگان برساخته در سالها یا دهههای گذشته در ایران نیز میشود): شهروند
5_ واژگان پارسی نشاندار: هراسافکن
—
1ـ بایسیکل: دوچرخه/ پروسه: فرآیند/ مستفید: بهرهمند/ ارگان: نهاد/ پرابلم: مشکل/ پروگرام: برنامه.
2ـ مکانیزم: سازوکار/ شیفت (در بافتار به کار رفته در معنای نوبت: در هر شیفت 50 تیم روندِ کار را بررسی میکنند): نوبت، پَستا/ پِرابلِم: مشکل/ سیستم: سامانه، راژمان/ مکتب: دبستان.
3ـ کمیسیون/ شاهدان عینی/ بینالملی/ بحران/ فاجعه/ مداخله/ تقلب/ اختلاف/ اختلاف نظر/ ناظر/ شعار/ توافق/ عدم توافق/ تفتیش/ تیم/ باطل مردن، ابطال/ طرف مقابل/ شفافیت/ نظامی/ غیر نظامی/ امنیت/ آپارتمان/ پروژه.
4ـ کمپین: کارزار/ کاندیدا: نامزد / نظرات: دیدگاهها/ هدف: آماج/ ناموفق: ناکام/ کافی: بسنده/ دموکراسی: مردمسالاری/ بر این اساس: بر این پایه/ مرحله: گام/ طرزالعمل: کارشیوه/ نفوس: مردم.
هواپیما/ رویکرد/ بالگرد/ خاورمیانه/ پژوهشگر/ شهروند/ آتشبس/ بازپخش/ ستاد/ نماینده/ روند/ بهرهبرداری/ فرودگاه/ سیستم (سامانهی) پدافند هوایی/ برنامه.
5ـ چاشت: ظهر/ پس از چاشت: بعد از ظهر (در ایران چاشت در گویشهایی در معنای پیش از ظهر به کار میرود. در گویش لری پس از ظهر را «ایواره» و در گویشهای مرکزی ایران «پسین» میگویند)/ هراسافکن: تروریست/ پیشکش کردن: ارائه کردن (کاندیداهای محترم طرزالعملی پیشکش میکنند)/ کُندکاری: به تاخیر افتادن، عقب افتادن از برنامه/ بند: سد/ مهربانی: لطف/ جنگافزار: سلاح/ موشکافی رویدادهای داغ: تجزیه و تحلیل رویدادهای داغ (مهم، مهند)/ پَروا: توجه/ افزایش بیپیشینه: افزایش بیسابقه/خبر بیدرنگ: خبر فوری.
تفتیش = بازرسی، وارسی، بازجویی
پرابلم = پرسمان
شاهدان عینی = گواهان چشمی
نتیجه = برآیه
ساده تر و سوده تر
درود . چرخبال بهتر از بالگرد است زیرا گرد تنها می تواند کوتاه شده ی گردنده باشد نه گرداننده و گشتن در اینجا ناگذراست و کوتاه شده ی گردان هم نمی تواند باشد و اگر هم باشد آیا بال گردان یا گرداننده ی بال است؟؟؟؟ و گرد به چم غبار هم نمی تواند باشد تا آمیخته ای از دو نام-واژه داشته باشیم و کوتاه شده ی گردش هم نیست؛ به راستی چرا واژه ی بالگرد را ساختند؟؟؟؟ چرخبال که آمیخته ای از دو نام-واژه ی چرخ و بال است بهتر به نگر می آید. سپاس