عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیبشناسی پارسیانجمن): سیاست خارجی ترکیه از سالهای پایانی خلافت عثمانی تاکنون، بیش از یک سده، دگرگونی بنیادینی نداشته است. عثمانی در جنگ جهانی نخست از آشفتگی دولت ایران و دربار قاجار بهره برد و نام سرزمین ارّان و شروان را به آذربایجان دیگرگون کرد[۱] و همزمان در فرارودان (آسیای میانه) اندیشههای پانترکیستی را تبلیغ میکرد.[۲] این روزها نیز دولت ترکیه هم در اران و شروان نیروی نظامی و نفوذ اقتصادی و فرهنگی دارد و هم در فرارودان و نیز در افغانستان.
مدرسههای ترکیهای در افغانستان
در وبگاه مکاتبِ معارف افغان-ترک آمده است: «طبق تفاهمنامهای که میان جمهوری اسلامی افغانستان و جمهوری ترکیه به تاریخ ۷/ ۱۲/ ۱۳۹۶ خورشیدی به امضا رسید، ۱۲ باب مکتب مربوط به وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان به بنیاد معارف ترکیه انتقال کرد و بنیاد معارف ترکیه فعالیتهای آموزشی خود را به نام «مکاتب معارف افغان-ترک» در افغانستان آغاز نمود. اکنون مکاتب معارف افغان-ترک بیش از ۲۰ باب مکتب و مراکز تعلیمی در افغانستان ایجاد کرده است، همچنین این نهاد در نظر دارد که تا پنج سال آینده ۱۰ باب مکتب دیگر را نیز تأسیس نماید.»
رواج اندیشهی پانترکیستی در افغانستان، به منظور دشمنی با زبان فارسی، به آغاز سدهی بیستم بازمیگردد. محمود طرزی، دانشآموختهی عثمانی و تأثیرپذیرفته از حزب «اتحاد و ترقی» ترکیه و نیز صاحب نشریهی سراج الاخبار، از نخستین منورالفکران افغان است که زبان پشتو را در برابر زبان فارسی علم میکند و موضعی دشمنانه در برابر این زبان میگیرد: «در مکتبهای ما، اهمترین آموزشها، باید تحصیل زبان افغانی (پشتو) باشد. از آموختن زبان انگلیزی، اردو، ترکی، حتی فارسی، تحصیل زبان افغانی را اهم و اقدم باید شمرد.» (اینجا)
شمار مدرسههای ترکیهایِ افغانستان یا مدرسههایی که ترکیه آنها را در این کشور ساخته و بر آنها نظارت دارد بسیار بیشتر از مکاتب معارف افغان-ترک است. دستکم یکصد مدرسه در افغانستان وجود دارد که دولت ترکیه، سرراست و ناسرراست، با آنها در پیوند است. (اینجا)
در دی ماه ۱۳۹۶، یکی از کارشناسان دربارهی مدرسههای ترک-افغان نوشت: «مدارس افغان-ترک نخستین بار در منطقهی شبرغان در شمال کابل در سال ۱۹۹۵ و در بحبوحهی درگیری دولت برهانالدین ربانی و طالبان ساخته شد. این مدارس بهظاهر مردمنهاد (NGO) که بهویژه پس از روی کار آمدن دولت اسلامگرا به رهبری حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال ۲۰۰۲ با حمایت مالی و نظارت غیر مستقیم آنکارا اداره میشد، در زمان رژیم طالبان بهشکل تأملبرانگیزی گسترش یافت؛ بهطوریکه اکنون شانزده باب مدرسه پسرانه و دخترانه در سراسر افغانستان بهویژه در شهرهای بزرگی مثل کابل، هرات، مزارشریف، جلالآباد، قندهار و شبرغان دایرند. این نکته نشان میدهد دولتهای ترکیه، فارغ از اینکه به کدام حزب یا جریان سیاسی (لائیک یا اسلامگرا) وابسته باشند، برمبنای منافع ملی و اهداف کلان سیاسی و فرهنگی کشورشان … این پروژه را حتی اگر رژیم طالبان را بهرسمیت نشناسند، پیش میبرند.» (اینجا)
مدرسههای ترکیهای در تاجیکستان
حضور ترکیه در فرارودان پیشینهای کموبیش یک سدهای دارد. شاید عبدالرئوف فطرت نامدارترین چهرهی فرهنگی پانترکانِ نخستین در آن سرزمین باشد. محمدجان شکوری بخارایی دربارهی او اطلاعات گرانبهایی به دست میدهد.[۳] به وارونهی ترکیه، ایرانیان چندان پیگیر رویدادهای فرارودان نبودند.
ترکیه در دوران پساشوروی نفوذ خود را گسترش داد. به گفتهی محمدحسن صنعتی، «همکاری میان دو کشور [ترکیه و تاجیکستان] در زمینهی آموزش و پرورش در سـال ۱۹۹۲ آغاز شد و در سال ۱۹۹۶ یک توافقنامه در این زمینه به امضا رسید. در حال حاضر در تاجیکستان شش آموزشگاه هر کدام با ۳۰۰ دانشآموز مشغول فعالیت میباشند که البته پیشبینی شده است که تعداد آنها بـه ۲۶ مدرسه برسد. تقریبا ۵۰ دانشجوی تاجیک نیز در دانشگاههای ترکیه تحـصیل مـیکنند. همهساله دولت ترکیه برای ثبتنام دانشآموزان تاجیک در مدارس ترکی در تاجیکستان آزمون برگزار مینماید.» (اینجا)
حضور فرهنگی ترکیه در تاجیکستان تنها از راه ساخت و راهاندازی مدرسه نیست. این دولت «از طریق سرمایهگذاری سفارت خود در دوشنبه مرکزی را با نام «همصدا» ایجـاد کرد که دارای استودیو و سایر امکانات فنی برای ترجمه و دوبلهی فیلمهـا و سـریالهای ترکی است. این مرکز برای دوبلهی سریالها، هنرمندان سرشناس تاجیک را بـه همکاری فراخوانـد و از طرفی، همواره برای پخش سریال ترک از طریق برخی از شبکههای تلویزیونی تاجیکستان رایزنی در جریان است.»(اینجا)
ترکیه در ازبکستان، جمهوری باکو، کردستان عراق و کردستان سوریه نیز نفوذ فرهنگی و اقتصادی دارد و گاهی هم حضور نظامی. یکی از خبرنگاران نقش ایران و ترکیه را با هم سنجیده و نوشته است: «سرمایهداری در ترکیه آن قدر مدرن شده بود که بداند کار اقتصادی و فرهنگی با هم پیش میرود، منتظر سیاسیون هم نباشد و نگوید: مسئولان امکانات نمیدهند. مؤسسات فرهنگی ترکیه در جمهوری آذربایجان و آسیای میانه را بخش خصوصی ترکیه توسعه داد نه دولت. اسلامیهای ترکیه نیز همچون ایران پشتوانهشان بازار است. همین فتحالله گولن پدرخوانده اسلامگرایان ترک، از گنجه تا خجند را پر از مدارس ترکی کرد و …» (بنگرید به کانال تلگرام مهرداد فرهمند، اینجا)
آزمونهای مدرسهها و دانشگاههای ترکیهای در ایران
دولت ترکیه، علاوه بر راهاندازی مدارس در بسیاری از کشورها، هر ساله آزمونهایی در سطح دبیرستانها برگزار میکند و از این راه دانشآموزان نخبهی همسایه را پیش از ورود به دانشگاه جذب میکند. آزمون یوس (YÖS) یکی از این آزمونهاست که در ایران هم، با وجود مخالفت وزارت آموزش و پرورش و دیگر نهادهای مربوط، برگزار میشود.
مهدی فیاضی، رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش، در مورد برگزاری آزمون یوس در ایران میگوید: «مشکل این آزمون مهاجرفرستی و دستاندازی به نیروی انسانی کشور ماست. این کار مالباختگی و اغواگری مردم را در پی دارد… وزارت آموزش و پروش ایران در خردادماه سال جاری در نامهای به اداره کل کنسولی وزارت امور خارجه نسبت به فعالیت برخی موسسات خصوصی خارجی که بدون اخذ مجوز قانونی مبادرت به جذب دانشآموزان ایرانی در مدارس کشورهای خارجی میکنند، هشدار داده و خواستار جلوگیری از فعالیت یک موسسه ترکیهای شده بود.» (اینجا)
با این حال و با وجود چنین مخالفتهایی، دولت ترکیه هر سال این آزمون را در ایران برگزار میکند و به کسی هم پاسخگو نیست. باید دید که این کشور همسایه به چه نهادهایی در ایران دلگرم است و چه کسانی زمینه را برای برگزاری این آزمونها آماده میکنند و چگونه این دهنکجی هرساله رخ میدهد!
پانوشتها
[۱]. بنگرید به: رضا، عنایتالله. آذربایجان و اران، تهران: هزار کرمان، ۱۳۸۵.
[۲]. بنگرید به: شکوری بخارایی، محمدجان. «از معارفپروری تا به چنگیزپرستی»، نامهی فرهنگستان، دورهی ششم، شمارهی سوم (شمارهی مسلسل ۲۳)، تیر ۱۳۸۳.
[۳]. پیشین.
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.
درود بسیار بر شما برای آگاهیرسانی
بدبختانه برخی از مردم ایران بسیار خودباخته و ناآگاهاند همه آفند مغولان را بسیار بد میدانند ولی نمیدانند شر ترکان پس از بیشتر از هزار سال هنوز نینجامیده است از هر کس میپرسی سرزمین اصلی ترکان کجاست میگویند ترکیه !
بدبختانه موقعیت ژئوپولیتیکی آناتولی به سود ترکگرایان شده است. پنداری هنوز عثمانی کوچک نفس میکشد و یکی باید آن را خفه کند.
باید بیشتر از اینها این خطر بدتر از مغول را با مردم در میان گذاشت و تا میتوانیم هشدار بدهیم. بزرگترین و نزدیکترین دشمن به ما همین کسان ترکنما و ترکگرا هستند. تا هنگامی که مردم این دشمن بزرگ را نپذیرفتهاند ایرانگرایی ما چندان پیش نخواهد رفت.
پان ترکیستهای ترکیه خشن ترین اقوامند آنها در تاریخ خود حداقل هشت جنایت علیه بشریت مرتکب شده اند :
۱) اذیت و آزار و تجاوز به مردم بغداد در عصر عباسی که موجب تغییر پایتخت از بغداد به سامرا شد و شهید مطهری در کتاب داستان راستان در داستانی با نام اذان نیمه شب به همین موضوع اشاره دارد.
۲) کشتار و ترکتازی علیه مردم ایران که موجب ترک زبان شدن آذربایجان شد واژه ترکتازی مانده آن دوران است و انوری هم قصیده ای در این خصوص دارد .
۳) کشتار شیعیان آناتولی در عصر صفوی به دست سلطان سلیم یاووز
۴) نسل کشی ارامنه
۵) نسل کشی یونانیان
۶) کشتار اشوریان
۷) کشتار شیعیان آناتولی معروف به کشتار درسیم
۸) کشتار اکراد
( امیدوارم نظرم را منتشر کنید چون فعالیت پان ترکیستها در جمهوری بادکوبه و ترکیه و اذربایجان ایران بسیار زیاد شده انها می خواهند با ایجاد دالان توران کمر ایران را بشکنند خدا لعنت کند الهام علیف و اردوغان را که بسیار زیرکانه کار می کنند . خدا ایران را حفظ کند . ان شاء الله .
با تشکر از سایت وزین پارسی انجمن این را بگویم که بر اساس ویکی پدیا جمهوری آذربایجان بالاترین نرخ بی دینی را در میان کشورهای اسلامی دارد اما در جنگ قره باغ طوری خود را نشان داد که گویی نماینده اسلام است عوام فریبی تا کجا