شهربراز
گیلاس در زبان پارسی نام میوهای است از خانوادهی آلو و از ردهی آلبالو (آلوبالو) که معمولاً شیرین است. شکل آن را در زبان پارسی میانه (پهلوی) و پارسی کهن پیدا نکردم اما در زبان یونانی به درخت این میوه kerasos گفته میشود که شباهت نزدیکی به واژهی گیلاس دارد. ریشهی واژهی یونانی را از زبانهای آسیای کهتر (فروگیه یا فریگیه Phrygian) دانستهاند.
اما از هفتاد هشتاد سال گذشته واژهی گیلاس به اشتباه برای نامیدن جام نیز به کار رفته است و به ویژه به جای جام شراب از «گیلاس شراب» استفاده میکنند. این اصطلاح اشتباه در فرهنگ دهخدا نیز آمده است. در فرهنگ انگلیسی-فارسی سلیمان حییم نیز برای glass پس از جام و لیوان اصطلاح «گیلاس» آمده است و در فرهنگ فرانسه-فارسی سعید نفیسی هم در برابر verrs علاوه بر جام و لیوان و استکان همین «گیلاس» آورده شده است. ملک الشعرای بهار در قطعهای میگوید:
گر بیش خورم می از سه گیلاس ——— بیم است که قلب گیرد آماس
به نظر من، این اشتباه به خاطر تلفظ غلط واژهی انگلیسی glass است که در پارسی بایستی همان جام گفته میشد و یا حتا آوانویسی آن به صورت گلس یا گلاس است نه گیلاس.
اما میوهی گیلاس در زبان انگلیسی cherry گفته میشود که آن هم نتیجهی برداشت اشتباه انگلیسی زبانان از واژهی اصلی فرانسوی یا لاتین است. این واژه در زبان انگلیسی وامواژهای است از زبان فرانسه یعنی cerise (در فرانسهی کهن: cherise) و در انگلیسی کهن به شکل ciris بوده است. انگلیسی زبانان آن را جمع پنداشته و مفرد آن را به صورت cherry درآورده و در زبان خود به کار میبرند.
نکتهی جالب دیگر دربارهی این میوه آن که در فرهنگهای پارسی تعریف آن را «آلبالوی شیرین» نوشتهاند اما در زبان انگلیسی به آلبالو «گیلاس ترش» (sour cherry) گفته میشود!
احسنت تبارک الله
در ترکی گیل معنی حبه و دانه میدهد.آس هم معنی آویزان یا آویختن…امکانش هست گیلاس از ترکی به معنی حبه آویزان باشد؟