کارگروه پایش پارسیانجمن
متروی تهران گسترهای همگانی است که همچون رسانهای پربیننده، آگهینامههای بسیاری را در برابر چشم هزاران رهسپار [مسافر] میگذارد. کارگروه پایش پارسیانجمن با پُرنگری [توجه] به همین نقش هَناینده [موثر] به پایشِ نوشتههای درونِ متروی تهران و همچنین تارنمای آن پرداخته است.
چندی پیش سیمای جمهوری اسلامی ایران گزارشی از فرودگاهی در فرانسه فراهم و پخش کرده بود. در این فرودگاه برکامهی [به رغم] شمار بالای گردشگران از کشورهای دیگر، همهی نوشتهها به زبان فرانسه بود و تنها در دروازهی مهادین [اصلی] آن و در زیرِ نوشتهای فرانسوی، زیرنویس کوچکی از انگلیسی هم بود. شاید فرانسویها چنین میاندیشند که با این کار هر کسی که به خاک فرانسه میآید در هنگام رفتن، ناگزیر، چند واژهی فرانسوی نیز خواهد آموخت!
اینک به چند نمونه از نوشتههای درون متروی تهران مینگریم:
واژههای عربی: قدیم، طرف، ساعت، عده، قطار، واقعا و …
واژههای انگلیسی: پیک، ترافیک، مایکروفر، ساید بای ساید (نام تجاری)
شاید برای بسیاری از این واژگان هموگِ [برابرنهاده] درخوری نباشد، (هرچند خویشکاری [وظیفهی] فرهنگستان است که تا آنجا که میتواند زبان پارسی را از واژگان بیگانه بپیراید، برای نمونه فرهنگستان به آسانی میتوانست «آهننورد» یا «آهنپیما» را برسازد و با بخشنامهای کاربرد آن را روالمند [رایج] سازد) ولی آیا نمیشد دست کم به جای «ترافیک» از «آمدوشد» بهره برد، یا واژهی «اوج» چه کاستیای دارد که به جایش «پیک» نوشته شده است؟
به این فرتور [عکس] بنگرید. در این نوشته نیز چون نمونهی بالایی با چند جایگزینی ساده میشد از شمار واژههای بیگانه کاست:
قیمت: بها
اتمامه: پایان هست
اجناس: کالاها
دنیا: جهان
مدرن: نوین
ضمنا: همچنین
مساله: پرسمان
و …
از واژههای بیگانه میگذریم. دو خط پایانی را یکبار دیگر بخوانید:
انصافتا!
باز هم در همان دو خط پایانی، هم پیش از جملهی پیرو و هم پس از جملهی پیرو، نقشنمای «را» آمده است!
چسباندن این بَرنماها [بنرها] به راستی کار نیک و ارزشمندی است و به بالا بردن فرهنگ شهروندی یاری میرساند؛ اما میدانیم که پیش از آنکه این برنماها در اندازههای بزرگ چاپ شوند، چندین ماه در اندازههای کوچکتر در درون آهننوردهای [قطارهای] شهری دیده میشدند. آیا هیچ ویراستاری در این نهاد وجود نداشت که در این زمان دست کم نادرستیهای املایی و نگارشی نوشتهها را ویرایش کند؟!
در نوشتار دیگری واژهی «زادِولد» به نادرست «زادوولد» نوشته شده است؛ این در حالی است که نویسنده به آسانی میتوانست از واژهی پارسی «زادآوری» بهره ببرد.
همچنین با بازدید از تارنمای دفترمند [رسمی] این نهاد به واژههایی چون:
ابنیه
سیستم
سایت
فایل
سکسیونر
ایده
تابلوهای بَکلایت
سرویسدهی
و… برمیخوریم.
فتاد [نکته]ی دیگر شیوهی شکستهنویسی به کار رفته در نوشتارهای راهنماست. شیوهای که برکامهی [به رغم] هشدارهای بسیار کارشناسان زبان پارسی به تازگی گسترش بیشتری نیز یافته است.
اینک پرسش اینجاست:
آیا نهادهای گوناگون هیچگونه پیوندی با فرهنگستان دارند؟
آیا در میان انبوه کارکنان نهادهای دولتی، ویراستاری نیز هست؟
و پرسش مهادین [اصلی]: آیا فرهنگستان کارکرد زبانیِ نهادها و سازمانهای دولتی و نادولتی را پایش میکند؟ و آیا در بُن پایشی هست؟
با درود
پشنهادی برای واژه” مترو”
امروز پس از خواندن جستار بالا به این می اندیشیدم که چه واژه ای را میتوان به جای واژه ای “مترو” ساخت. نگاهی کوتاه داشتم به جایگزین این واژه در دیگر زبان ها و چم آن ها. کوتاه اینکه واژه هایی را که برگزیده اند به چم ” راه زیر زمینی ” یا ” را هی که از درون تونل میگذر”می باشد. در یکی دو زبان هم واک نخست تونل را گرفته اند و با ان واژه ساخته اند مانند: ( t bane) یا راه درون تونل.
پس می توان به جای “مترو”، ” راه زیر زمینی” را برگزید و آنرا کوتاه کرد. زیر و زمین را می توان به دیسه “زی” و “زم” کوتاه کرد.
و گفت :”زیزم راه “. اکنون اگر به جای “راه” ، “رو “را برگزینیم چنانچه در پیاده رو دارم، در پایان واژه ساخته شده بدین گونه در می آید: “زیزمرو” که از نگر آوایی هم یاد آور مترو می باشد. پس:
مترو = زیزمرو
درود
در بومداتیک(اقتصاد) بها و قیمت تفاوت معنایی دارن!! بها یعنی پولی که مشتری حاضر است برای خرید چیزی بپردازد.
درود دوست گرامی. هر رشتهٔ دانشیکی برای خود دانشواژههایی دارد که میتواند با کاربرد همگانی شماری از همان واژگان در میان تودهٔ مردم دیگرسان باشد. برای نمونه زبانشناسان تاریخی دو دانشواژهٔ «گذرا» و «ناگذر» را در معناهای دیگرسان از زبانشناسان همگانی و معنای این واژگان در کتابهای درسی بکار میبرند. این واژهنامه برای واژگان همگانی است. دانش اقتصاد دانشواژههای خود را دارد و میان فرایافتها دیگرسانیهای باریکتری میگذارد.
درود بر سایت “پارسی انجمن”
با درود به همه
و دست مریزاد به سامان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیشنهادی برای واژه «مترو»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه واژهای را میتوان جایگزین واژهی «مترو» ساخت.
نخست
نگاهی کوتاه به جایگزینهای این واژه در دیگر زبانها.
واژههایی را که دیگر زبانها برگزیدهاند به چم «راه زیرزمینی» یا «راهی که از درون تونل میگذرد» است.
در یکی دو زبان هم واک نخست تونل را گرفتهاند و با ان واژه ساختهاند مانند «t bane» یا «راه درون تونل».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس می توان به جای «مترو» ، «راه زیر زمینی» را برگزید و آنرا کوتاه کرد.
«زیرزمین» را میتوان به «زیر» کوتاه کرد و گفت:«زیر راه» .
و میتوان به جای «راه» ، «رو» را برگزینیم چنانچه « پیادهرو» را به جای «پیادهراه» داریم،
در پایان واژه ساخته شده بهاینگونه در میآید: «زیررو» که از نگر آوایی هم یادآور «مترو» میباشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس:
«مترو» = «زیررو»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ