
بارگیریِ «نامهی سیرجان»
پارسیانجمن: سیرجان شهری دیرینهسال است و پیوندگاهِ چهار شهرِ کرمان و یزد و بندرعباس و شیراز. سیرگان نامِ کهنِ سیرجان است و پیشتر تختگاهِ استانِ کرمان به شمار میرفته است.
پارسیانجمن: سیرجان شهری دیرینهسال است و پیوندگاهِ چهار شهرِ کرمان و یزد و بندرعباس و شیراز. سیرگان نامِ کهنِ سیرجان است و پیشتر تختگاهِ استانِ کرمان به شمار میرفته است.
پارسیانجمن: در سالِ ۱۳۵۳، به فرخندگیِ هزارمین زادروزِ ابوریحانِ بیرونی، دانشمندِ بزرگِ ایرانی، شورای عالیِ فرهنگ و هنر از صادقِ کیا، فرنشینِ فرهنگستانِ ایران، که به گردآوری و بررسیِ گویشها دلبستگی داشت، خواست تا آن چه را که بیرونی در نوشتههای خود از زبانها و گویشهای ایرانی یاد کرده است در دفتری فراهم آورد.
پارسیانجمن: از مرزِ سرسبز و خرمی که امروز مازندران نامیده میشود در نامههای باستان با نامِ تبرستان یاد شده است و پس از اسلام نیز نویسندگانِ ایرانی و انیرانی آن را تبرستان خواندهاند و در سدههای نخستینِ اسلامی نیز یاد و نامِ تبرستان و اسپهبدانِ نژادهی آن سامان در نبیگها (کتب) آمده است.
واژهنامهی مازندرانی یا فرهنگِ واژههای مازندرانی دربردارندهی بیش از ۲۵۰۰ واژهی مازندرانی است.
پارسیانجمن: در بخش پیشین این جستار استاد زندهیاد منوچهر مرتضوی تبریزی به زبان کهن آذربایجان، آذری، که گویشی از پارسی بوده و از زمان صفویه بدین سو جایش را ترکی گرفته است، پرداخت. در بخش دوم به بنخانشناسی یا منبعشناسی زبان آذربایجان، تا زمان نوشته شدنِ این جستار، سالِ ۱۳۵۳، پرداخته شده است.
دکتر منوچهر مرتضوی تبریزی: سرزمین آذربایجان از روزگار دیرین دستخوش پیشامدهای کمرشکن و آماج تیر حوادث بوده ولی هیچ یک از این پیشامدها و حوادث به اندازه تغییر زبان ایرانی این سرزمین و غلبه زبان بیگانه بر زبان آذری تأثرانگیز و پراهمیت نبوده است.
پارسیانجمن: دستور(دکتر) جلالِ متینی در جُستارِ «دقیقی، زبانِ دری و لهجهی آذری» به دیگرسانیها و همسانیها پارسیِ دری با پارسیِ آذری (زبانی که دستِ کم تا پیش از صفویه و ترکتازیِ ترکی در آذربایجان زبانِ مردمِ کوچه و بازار بود) پرداخته است.
پارسیانجمن: گویشهای پارسی که هر یک شاخهای از تنهی سترگِ زبانِ پارسیاند، پشتوانهای برایِ این زبان به شمار میآیند.
یکی از این شاخههای پارسی گویشِ فینی است. شهرِ فین در نزدیکیِ بندرِ عباس در استانِ هرمزگان است و شهری است که به خرماهایش نامدار است.
پارسیانجمن: بردسیر در نیمروزِ(جنوبِ) کرمان جای دارد و همسایه با شهرستانهای رفسنجان، سیرجان، بافت و جیرفت است. گویا بنیادِ این شهر را اردشیرِ بابکان نهاده و در زمانِ ساسانیان «وِهاردشیر» نام داشته است. از این شهر بزرگانی چند چونان میرزا آقاخانِ کرمانی برآمدهاند.
آن چه در این «واژهنامهی گویشِ بردسیر» فراهم شده واژههایی است که دههها پیش در بردسیر کاربرد داشته، ولی امروزه کموبیش بیشترِآنها فراموش شدهاند.
پارسیانجمن: یکی از خویشکاریهای فرهنگستانِ زبانهای ایران نمونهبرداریِ همهسویه از گویشهای ایرانی بود. در این راستا کوشش شد تا از شمارهی گویشهای ایرانی، شمارهی سخنگویانِ هر یک از این گویشها، سرزمین و پراکندگیِ هر یک از گویشهای ایرانی و ویژگیهای بنیادیِ هر یک از آنها آگاهیهایی درخور گردآوری و نوشته شود. در این برنامه بود که این نبیگ (گویشهای پیرامونِ کاشان و محلات) سامان یافت و …
پارسیانجمن: «آذری» به گویشِ کهنِ آذربایجان که گویشی از زبانِ پارسی بوده است گفته میشود. با ترکتازیِ ترکان به ایرانزمین، آذری از نیمهی سدهی یازدهمِ مَهی(قمری) جایِ خود را به زبانِ ترکی داد.
در این جستار «حسین نوین رنگرز»، استادِ دانشگاه و نویسنده و پژوهشگرِ زبان و تاریخ، به پیشینهی تاریخیِ «آذری» پرداخته است.