
«جُستارنامگ» چاپ شد
پارسیانجمن: «جُستارنامگ» که گردآوردی از جستارهای مزدا تاجبخش و بزرگمهرِ لقمان است، چاپ شد.
جستارنامگ به دو بخش است: زبانپژوهی و ایرپژوهی.
پارسیانجمن: «جُستارنامگ» که گردآوردی از جستارهای مزدا تاجبخش و بزرگمهرِ لقمان است، چاپ شد.
جستارنامگ به دو بخش است: زبانپژوهی و ایرپژوهی.
پارسیانجمن: آن چه در «واژهنامهی ۶۷ گویشِ ایرانی» آمده دستاوردِ سالها کارِ خستگیناپذیرِ زندهیاد دستور (دکتر) صادقِ کیا است. کیا که استادِ پیشگامِ پژوهشهای گویششناسی بود، در سالِ ۱۳۴۰، نبیگِ ارزشمندِ «راهنمای گردآوریِ گویشها» را چاپ کرد که راهنمای سودمندی برایِ پژوهشگرانِ گویشی در سراسرِ ایران بود و هنوز هم بهترین کاری است که در این زمینه شده.
پارسیانجمن: از روزگارانِ دور در سرزمینِ پهناورِ ایران گویشهای ایرانیِ فراوانی بودهاند که امروزه بسیاری از آنها از میان رفتهاند و نشانهای هم از آنها بر جای نمانده است. امروزه نیز، با شتابِ دگرگونیها، گویشهای ایرانیِ فراوانی در آستانهی نابودیاند.
بومِ بختیاری و استانِ لرستان، با کوههای سر بر آسمان ساییده، گذرگاههای تنگ و مردان و زنانِ دلیر، کمتر تازش دشمنان و بیگانگان را به خود دیده و کموبیش گویشِ آنان دستنخوردهتر مانده است.
پارسیانجمن: سیرجان شهری دیرینهسال است و پیوندگاهِ چهار شهرِ کرمان و یزد و بندرعباس و شیراز. سیرگان نامِ کهنِ سیرجان است و پیشتر تختگاهِ استانِ کرمان به شمار میرفته است.
پارسیانجمن: در سالِ ۱۳۵۳، به فرخندگیِ هزارمین زادروزِ ابوریحانِ بیرونی، دانشمندِ بزرگِ ایرانی، شورای عالیِ فرهنگ و هنر از صادقِ کیا، فرنشینِ فرهنگستانِ ایران، که به گردآوری و بررسیِ گویشها دلبستگی داشت، خواست تا آن چه را که بیرونی در نوشتههای خود از زبانها و گویشهای ایرانی یاد کرده است در دفتری فراهم آورد.
پارسیانجمن: از مرزِ سرسبز و خرمی که امروز مازندران نامیده میشود در نامههای باستان با نامِ تبرستان یاد شده است و پس از اسلام نیز نویسندگانِ ایرانی و انیرانی آن را تبرستان خواندهاند و در سدههای نخستینِ اسلامی نیز یاد و نامِ تبرستان و اسپهبدانِ نژادهی آن سامان در نبیگها (کتب) آمده است.
واژهنامهی مازندرانی یا فرهنگِ واژههای مازندرانی دربردارندهی بیش از ۲۵۰۰ واژهی مازندرانی است.
پارسیانجمن: در بخش پیشین این جستار استاد زندهیاد منوچهر مرتضوی تبریزی به زبان کهن آذربایجان، آذری، که گویشی از پارسی بوده و از زمان صفویه بدین سو جایش را ترکی گرفته است، پرداخت. در بخش دوم به بنخانشناسی یا منبعشناسی زبان آذربایجان، تا زمان نوشته شدنِ این جستار، سالِ ۱۳۵۳، پرداخته شده است.
دکتر منوچهر مرتضوی تبریزی: سرزمین آذربایجان از روزگار دیرین دستخوش پیشامدهای کمرشکن و آماج تیر حوادث بوده ولی هیچ یک از این پیشامدها و حوادث به اندازه تغییر زبان ایرانی این سرزمین و غلبه زبان بیگانه بر زبان آذری تأثرانگیز و پراهمیت نبوده است.
پارسیانجمن: دستور(دکتر) جلالِ متینی در جُستارِ «دقیقی، زبانِ دری و لهجهی آذری» به دیگرسانیها و همسانیها پارسیِ دری با پارسیِ آذری (زبانی که دستِ کم تا پیش از صفویه و ترکتازیِ ترکی در آذربایجان زبانِ مردمِ کوچه و بازار بود) پرداخته است.
پارسیانجمن: گویشهای پارسی که هر یک شاخهای از تنهی سترگِ زبانِ پارسیاند، پشتوانهای برایِ این زبان به شمار میآیند.
یکی از این شاخههای پارسی گویشِ فینی است. شهرِ فین در نزدیکیِ بندرِ عباس در استانِ هرمزگان است و شهری است که به خرماهایش نامدار است.