بارگیریِ «واژه‌نامه‌ی مازندرانی»

پارسی‌انجمن: از مرزِ سرسبز و خرمی که امروز مازندران نامیده می‌شود در نامه‌های باستان با نامِ تبرستان یاد شده است و پس از اسلام نیز نویسندگانِ ایرانی و انیرانی آن را تبرستان خوانده‌اند و در سده‌های نخستینِ اسلامی نیز یاد و نامِ تبرستان و اسپهبدانِ نژاده‌ی آن سامان در نبیگها (کتب) آمده است.
واژه‌نامه‌ی مازندرانی یا فرهنگِ واژه‌های مازندرانی دربردارنده‌ی بیش از ۲۵۰۰ واژه‌ی مازندرانی است.

بارگیریِ «فرهنگِ بیذُوُی»

پارسی‌انجمن: در کناره‌ی کویرِ کاشان روستایی بزرگ و آباد است که باشندگانِ روستا آن را «بیذُوُی» نامند و کاشانیان و روستاهای پیرامونش آن را بوزآباد خوانند.
زبانِ این روستا نیز زبانِ «بیذُوُیی» است، چنان‌که گویندگانِ این زبان ازش نام برند و بر زبانش ‌رانند و …

بارگیریِ «واژه‌های معرب در کنز اللغات و منتخب اللغاتِ» کیا

«واژه‌های معرب در کنز اللغات و منتخب اللغات» گردآوریِ صادق کیا، استادِ پیشینِ دانشگاهِ تهران و فرنشینِ فرهنگستانِ زبانِ ایران در زمانِ محمدرضاشاه پهلوی، است.
استاد کیا در پیشگفتار چنین نوشته است: «معرب واژه‌ای است که از زبانی دیگر به زبانِ عربی راه یافته باشد، خواه به همان صورت به کار رفته باشد خواه در آن دگرگونی پدید آمده باشد. این گونه واژه‌ها در عربی فراوان است. …

بارگیریِ «ساختارهای وندیِ مشتقهای فعلی»ِ حافظیان

پارسی‌انجمن: محسنِ حافظیان، نویسنده‌ی «ساختارهای وندیِ مشتقهای فعلی»، دانش‌آموخته‌ی دکترای زبان‌شناسی از دانشگاهِ سوربنِ پاریس است.
حافظیان خود در پیشگفتار درباره‌ی این کار چنین نوشته است: «از تواناییهای واژگان‌سازیِ زبانِ پارسی بسیار شنیده و خوانده‌ایم. در نوشته‌ای که پیشِ روی دارید، کوشیده‌ام تواناییهای زبانِ پارسی را در لایه‌ای از لایه‌های زبانی باز بنمایانم.»

بارگیریِ «ساختارشناسی و شکلهای تصریفیِ فعلهای فارسی»ِ حافظیان

حافظیان در این نِبیگ (کتاب) فهرستی از کارواژه‌های (افعال) پربسامدِ پارسی را که در فرهنگها آورده شده‌اند شناسانده و الگوی ساختاریِ فراگیری برایِ کارواژه‌های پارسی به دست داده است. بر این پایه، گره از برخی از دشواریهایی که در کاربردِ کارواژه‌های پارسی رو می‌نمایند گشوده شده و همچنین چگونگیِ گردانشِ کارواژه‌ها (تصریفِ افعال) در سخن، به کوتاهی، نموده شده است.

بارگیریِ «بررسیِ گویشِ فینی»

پارسی‌انجمن: گویشهای پارسی که هر یک شاخه‌ای از تنه‌ی سترگِ زبانِ پارسی‌اند، پشتوانه‌ای برایِ این زبان به شمار می‌آیند.
یکی از این شاخه‌های پارسی گویشِ فینی است. شهرِ فین در نزدیکیِ بندرِ عباس در استانِ هرمزگان است و شهری است که به خرماهایش نامدار است.

بارگیریِ «اسمِ جنس و معرفه، نکره»ی معین

پارسی‌انجمن: استاد معین دستورِ پارسی را بر پایه‌ی درستِ اوستا، پارسه (پارسیِ باستان) و پارسیگ (پهلوی) نهاد. کارِ معین پایه‌ای شد تا استادانی دیگر چون زنده‌یاد استاد پرویز ناتل خانلری در نبیگِ «تاریخِ زبانِ فارسی» این روش را پی گیرند و به سامانی بهتر برسانند.

بارگیریِ «اضافه»ی معین

پارسی‌انجمن: آن چه استاد معین در دهه‌ی ۳۰ انجامید و به پایان رساند، این پنج نبیگِ(کتابِ) دستور است: ۱. «قاعده‌های جمع در زبانِ فارسی» (۱۳۳۱)؛ ۲. «اسمِ مصدر، حاصلِ مصدر» (۱۳۳۲)؛ ۳. «اضافه، بخشِ نخست» (۱۳۳۲)؛ ۴. «اضافه، بخشِ دوم» (۱۳۳۰)؛ ۵. «مفرد و جمع، معرفه و نکره» (۱۳۳۷).

بارگیریِ «اسمِ مصدر- حاصلِ مصدر»ِ معین

پارسی‌انجمن: استاد محمدِ معین بر آن بود که یادداشتهای دستوریِ خویش را گرد آورد و آن را در برنامه‌ای سامامند به نامِ «طرحِ دستورِ زبانِ فارسی» یک‌به‌یک چاپ کند تا در انجام دستورِ فراگیرِ زبانِ پارسی را، چنان که خود بدان رسیده بود، بنویسد که زندگیِ کوتاهش این زمان را بدو نداد.

بارگیریِ «واژه‌نامه‌ی گویشِ بردسیر»

پارسی‌انجمن: بردسیر در نیمروزِ(جنوبِ) کرمان جای دارد و همسایه با شهرستانهای رفسنجان، سیرجان، بافت و جیرفت است. گویا بنیادِ این شهر را اردشیرِ بابکان نهاده و در زمانِ ساسانیان «وِه‌اردشیر» نام داشته است. از این شهر بزرگانی چند چونان میرزا آقاخانِ کرمانی برآمده‌اند.
آن چه در این «واژه‌نامه‌ی گویشِ بردسیر» فراهم شده واژه‌هایی است که دهه‌ها پیش در بردسیر کاربرد داشته، ولی امروزه کم‌وبیش بیشترِآنها فراموش شده‌اند.