![](https://parsianjoman.org/wp-content/uploads/2020/02/353-1398-11-25.jpg)
ریشهشناسیِ واژهی سگ و ارجِ این جانور در فرهنگِ ایران
«اگر سگِ شبانی یا سگِ خانگی نبود هر آینه در رویِ این زمینِ اهوراآفریدهی من، خانومانی پایدار نماندی» (فرگردِ سیزدهمِ ویدیوداد، پارهی ۴۹).
«اگر سگِ شبانی یا سگِ خانگی نبود هر آینه در رویِ این زمینِ اهوراآفریدهی من، خانومانی پایدار نماندی» (فرگردِ سیزدهمِ ویدیوداد، پارهی ۴۹).
«زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژهسازی و واجشناسی» نوشتهی رَهام اشه با گردانشِ مریم تاجبخش و بزرگمهر لقمان، و «اوستا» (Avesta; A Grammatical Précis) نوشتهی رهام اشه به زبانِ انگلیسی، نامزدِ «کتابِ سالِ» ایران در سالِ ۱۳۹۸ در زمینهی زبانهای باستانی شدهاند.
به دنباله، بخشِ دومِ گفتوگوی علی بهرامیان با دکتر ژاله آموزگار و دکتر حسن انوری دربارهی «زبانِ پارسی، ایران و فرهنگنویسی» را که در سیام مهرماهِ ۱۳۹۸ در «بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار» انجام شده است بشنوید.
به دنباله، بخشِ نخستِ گفتوگوی علی بهرامیان با دکتر ژاله آموزگار و دکتر حسن انوری دربارهی «زبانِ پارسی، ایران و فرهنگنویسی» را که در سیام مهرماهِ ۱۳۹۸ در «بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار» انجام شده است بشنوید.
پارسیانجمن: زبانِ کهنِ آذربایجان نوشتهی استاد و. ب. هنینگ* و گردانشِ بهمنِ سرکاراتیِ تبریزی است.
استاد هنینگ در آغاز این جُستار به روشنی گوید: «همه همداستاناند ـ و در واقع هیچگونه تردیدِ جدی در این مورد وجود ندارد ـ که، پیش از ورودِ ترکان، مردمِ آذربایجان و زنجان نیز، همانندِ مردمِ سایرِ مناطقِ ایران، به زبانهای ایرانی گفتوگو میکردند.»
پارسیانجمن: «تاتی و هرزنی: دو لهجه از زبانِ باستانیِ آذربایجان» نوشتهی زندهیاد عبدالعلی کارنگ تبریزی است. بر پایهی گواههای استوار و روشنِ تاریخی و زبانشناختی، زبانی که تاتیان بدان سخن میگویند تا چهارسد سالِ پیش (تا زمانِ صفویان) زبانِ همهی آذربایجانیان بود که گسترهاش تا به قزوین نیز میرسید، لیک با ترکتازیِ زبانِ ترکی زبانِ تاتی اندکاندک از میان برفت و تنها باشندگانِ چند آبادی این زبان را نگه بداشتند و تا به امروز رساندند.
پارسیانجمن: برنامهی «واپسین مردانِ تات» به بررسیِ زبانِ تاتی و مردمشناسیِ این زبان و نیز گفتوگویی با یکی از واپسین گویشورانِ این زبان در روستای گلین قیهی آذربایجان میپردازد.
پارسیانجمن: محمدحسن جلالیان چالشتری، استادیارِ دانشگاهِ تبریز، در گفتارِ از «توان داشتن» تا «توانستن» به ساختِ کارواژهی بیکسانیِ(غیرِ شخصیِ) «توان» در زبانِ پارسیگ میپردازد تا از این راهِ چگونگیِ ساختِ کارواژههای بیکسانی در زبانِ پارسی را که ریشه در پارسیگ (پهلوی) و پارسه (پارسیِ باستان) دارند برنماید.
بزرگمهرِ لقمان: اُروَرِ پارسیگ هر چند در برخی از نوشتههای کهنِ پارسی و نیز فرهنگهایی چند دیده شود، لیک در پارسی رواگی چندان نیافته است. این واژه را توان به ریختِ «اُلوَر» در پارسیِ کاشان یافت که به پرتوِ مادی اندر این گویش بر جای مانده است.
مریم تاجبخش و بزرگمهر لقمان: زبانِ «پارسی» دنبالهی زبانِ «پارسیگ» (پهلوی) و آن نیز دنبالهی زبانِ «پارسه» (پارسیِ باستان) است. زینرو، پارسیشناسی بی پارسیگشناسی شدنی نباشد. با پارسیگآگاهی است که به شناختی ژرف از پارسی توان دست یازیدن. چه نه تنها از چشمِ پارسیگ به پارسی نگریستن نگریستن به جان و جهانِ خویش با چشمانِ خویشتن است که با پارسیگدانی است که اندریافتِ چگونگیِ دستورِ زبانِ پارسی آسان شود و گرههای ناگشوده گشوده گردد.