بارگیریِ «فرهنگِ ایرانِ باستان»ِ استاد پورداود

پارسی‌انجمن: «فرهنگِ ایرانِ باستان» گردآوردی از جستارهای گرانسنگِ استادِ زنده‌یاد ابراهیمِ پورداود –ایرانشناس، اوستاشناس و استاد فرهنگ و زبانهای کهنِ ایرانی- است که همان گونه که از نامِ نبیگ برمی‌آید، روشنگری‌ای است دانشی در زمینه‌ی واژه‌های پیونددار با فرهنگِ ایرانِ کهن.

هویت ایرانی و دیرینگی و ریشه‌داری آن

کورش جنتی: استوار بودن پیوندهای تاریخی، عاطفی، فرهنگی و زبانی مردمان جای جای ایرانشهر پدیده‌ای یکتا و بی‌مانند است. سِتُرگی و ریشه‌دار بودن این پیوند به اندازه‌ای است که هزار سال پیش ناصر خسرو قبادیانی که زادۀ شهر کوچکی به نام قُبادیان، در تاجیکستان امروزی، است شخصی را در شهر آذربایجان که هزاران فرسنگ دورتر از قبادیان است هم‌تبار و هم‌میهن خود می‌داند.

صفر عبدالله: پیش‌زمینه‌ی پیشرفتِ تاجیکستان بازگرداندنِ دبیره‌ی پارسی است

پارسی‌انجمن: در این گفت‌وگو، استاد یکی از بدبختیهای تاجیکستان را از میانِ رفتنِ دبیره‌ی پارسی می‌داند و می‌گوید که شوروی هم سمرقند و بخارا را از ایرانیانِ فرارود گرفت و هم دبیره‌ی پارسی را. وی به دنباله به چرایی بازگرداندنِ دبیره‌ی پارسی به تاجیکستان می‌پردازد و …

جستارنامگ

«جُستارنامگ» چاپ شد

پارسی‌انجمن: «جُستارنامگ» که گردآوردی از جستارهای مزدا تاج‌بخش و بزرگمهرِ لقمان است، چاپ شد.
جستارنامگ به دو بخش است: زبان‌پژوهی و ایرپژوهی.

دینکردِ چهارم

«دینکردِ چهارم» چاپ شد

پارسی‌انجمن: «گزیده‌ای از دینکردِ چهارم» (برگرفته از «آیین‌نامه»‌ی ساسانی، نوشته‌شده به روزگارِ شاهنشاه خسرو انوشیروان) با گردانش و گزارشِ «بزرگمهرِ لقمان» چاپخش شد.

«پارسی‌نویسی» پیش‌زمینه‌ی بازسازیِ آگاهیِ درهم‌شکسته‌ی ایرانشهری

بزرگمهرِ لقمان: پس از تازشِ تازیان و از میان رفتنِ دوگانه‌ی دین و شهریاری، زبانِ پارسی تنها نمودگاهِ ایرانی‌بودن و نگهدارنده‌ی آگاهیِ درهم‌شکسته‌ی ایرانیان گشت. این زبان، هر چند دنباله‌ی زبانِ پارسیگ است، از آنجا که زبانِ پساتازشی است زبانی است تازش‌زده که لایه‌های واژگانی و دستوری‌اش در کشمکشی پیوسته با یکدیگرند. هم از این روست که پیش‌زمینه‌ی بازسازیِ آگاهیِ درهم‌شکسته‌ی ایرانشهری بازسازی و هماهنگ‌سازیِ ساختارِ دستوری و گنجینه‌ی واژگانی پارسی است.​

یعقوب یسنا: باید اتحادیه‌ی کشورهای پارسی‌زبان را برپا داشت

یسنا: دید ما به ایران امروز، آخرین سنگر زبانی و فرهنگی ما است و می‌خواهیم ساکنان این سنگر این خطر را درک کنند. افغانستان آخرین جغرافیای بیرون از ایران امروز است‌ که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی از آنجا زدوده و حذف می‌شود. من مطمئن استم پس از حذف زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در افغانستان، بحث حذف زبان فارسی به داخل ایران امروز کشانده می‌شود.

ایرانشهر و برخی بُن‌پارهایش

جاوید اشکانی: روشن است که نام سرزمینها، شهرها و جاینامها برای هر پژوهنده کلیدی ارزشمند است؛ زیرا این ‌نامها بازگو‌کننده‌ی زیست‌بوم یا سرزمین و نشان‌دهنده‌ی زبان، فرهنگ، منش و شیوه‌های شهرآیینی آنان است. بر این‌ بنیاد، نام «ایرانشهر» یکی از آن ‌کلیدواژه‌های بر جای مانده‌ی تاریخ است که نام و نشان یا شناسنامه‌ی خود را در سنگ‌نبشته‌ها، نبیگها و دانگها (سکه‌ها) باز‌می‌‌گوید.

نگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانی

عباس سلیمی آنگیل: پس از فروپاشی شوروی، پیوندهای مردمان ایرانشهر استوارتر شد و در دهه‌های اخیر سرایندگان بسیاری در ایران و افغانستان و تاجیکستان در استوارتر کردن هر چه بیشتر این پیوندها قلم زده‌اند. باشد که اندیشه‌ی ایرانشهری پادزهر ایدئولوژی‌های نژادپرستانه و قوم‌گرایانه شود.