«مانژه» برابرنهاده‌ای برای «ایده»

کورش جنتی: واژۀ «ایده» یکی از واژه‌هایی است که در چند دهۀ اخیر در میان پارسی‌زبانان کاربرد گسترده‌ای یافته است. به نگر می‌رسد تا پیش از آشنا شدن گستردۀ پارسی‌زبانان با واژۀ «ایده»، بسته به بافت سخن، وام‌واژه‌های عربی «فکر» و «نظر» این بار معنایی را بر دوش می‌کشیده‌اند …

دربارۀ واژۀ «آمیغ»

کورش جنتی:‌ در واژه‌نامۀ «برهان قاطع» «آمیغ» هم‌ارز «حقیقت» آورده شده است؛ زنده‌یاد احمد کسروی تبریزی نیز بر همین پایه واژۀ «آمیغ» را در معنای «حقیقت» به کار برده است. با این همه، چه از نگر ریشه‌شناختی و چه از نگر پشتوانۀ کاربرد، «آمیغ» برای واژۀ «ترکیب» درخورتر می‌نماید.

نوآوریهای ابوریحان بیرونی در ساختن واژه‌های دانشی پارسی

استاد جلال متینی در این جستار نوآوریهای بیرونی در ساختِ واژه‌های دانشیِ پارسی را برمی‌نمایند و نیز می‌افزایند که این نوآوریها با بیرونی و پورسینا و دیگر دانشمندانِ ایرانیِ‌ پس از اسلام آغاز نشده‌اند و بی‌گمان ریشه در زبانِ پارسی به روزگارِ هخامنشیان (پارسه/ پارسیِ باستان) و ساسانیان (پارسیگ/ پهلوی) دارند.

واژه‌ی «ترجمه»

پارسی‌انجمن: در جستارِ «واژه‌ی ترجمه» استاد میرجلال‌الدینِ کزازی به تاریخ و ریشه‌ و چگونگیِ پیداییِ واژه‌ی ترجمه و راهیابیِ آن به دیگر زبانها پرداخته است.

فرهنگستان و کَم‌نگری به واژه‌های همگانی

اگرچه جاافتادن نوواژه‌ها در زبانِ دانش آسان‌تر از جاافتادن آنها در زبان همگانی است؛ ولی زبان روزانه مردم نیز برای سبکبار شدن از زیر انبوه‌ وام‌واژه‌های آسیب‌رسان از کاربست رویکردهای پیشروانه بی‌نیاز نیست. فرهنگستان می‌تواند دستاوردهای واژه‌گزینی را به گونه‌ای متعادل‌تر توزیع کند تا زبان روزانه نیز سهم شایستۀ خود را از کنش‌گری‌های واژه‌گزینانه دریافت کند.

پیشینه‌ی کاربردِ واژه‌های دانشگاه و پوهنتون در کشورِ افغانستان

پارسی‌انجمن: واژه‌ی «دانشگاه» واژه‌ای کهن در زبانِ پارسی است و در نِبیگهایی (کتبی) همچون «آیینِ اکبری» که به روزگارِ اکبرشاهِ بزرگ در هندوستان نوشته شده، آمده است. با پشتون‌سازیِ برنامه‌مند در افغانستان و پیروِ پارسی‌ستیزیِ سررشته‌دان آن کشور، زمانی دراز است که گفت‌وگو بر سر کاربردِ واژه‌های دانشگاه و پوهنتون در این کشور داغ است تا آن جا که اگر کسی امروزه از واژه‌ی دانشگاه در آن جا بهره گیرد، خشک‌اندیشان کمترین سزایش را لت‌وکوب شدن می‌دانند!

درباره‌ی واژه‌ی «فرهنگستان»

پارسی‌انجمن: «فرهنگستان» نوشته‌ی استادِ زنده‌یاد ابراهیم پورداود است.
استاد پورداود در این جُستار واژه‌ی فرهنگستان را به «فر»، «هنگ» و «ستان» شکافته درباره‌ی هر بهر سخن گفته، نیز پیشینه‌ی این واژه را در پارسیگ (پهلوی) برنموده است.

آسیبهای زبان تازی بر زبان پارسی

جاوید اشکانی: آیا زبان پارسی زبانی استوار است و توانایی‌ واژه‌سازی دارد؟ و یا وارون آن، ناتوان از واژه‌سازی است؟ اگر پاسخ پرسش نخست «آری» باشد، پس چرا این همه واژه‌های تازی در نوشتارگان روزانه، آن هم از سوی نویسندگان، ترزبانان، دیده می‌شود؟ آیا نویسنده و ترزبان نمی‌تواند از زبان پارسی (نه فارسی) و واژه‌های برساخته‌ی آن در نوشتار و گفتار بهره گیرد؟

بارگیریِ «Persian Verbs» حافظیان

پارسی‌انجمن: «Persian Verbs, morphology and conjugations» نوشته‌ی دکتر محسن حافظیان است.
حافظیان در این نبیگ(کتاب)، با فهرستی از ۵۸۶ کارواژه(فعل) و ۸۵ نمایه (از کارواژه‌های ساده و پیشوندی و آمیخته(ترکیبی))، کوشیده است تا فهرستی از کارواژه‌های پارسی را فراهم و ساختارِ آنها را بررسی کند و بشناساند. این نبیگ برای همه‌ی دانش‌آموزان و دانشجویان زبانِ پارسی سودمند و کارگشا است.

واژه‌شناسی: «اُلوَر»، کهن‌واژه‌ای مادی در پارسیِ کاشان

بزرگمهرِ لقمان: اُروَرِ پارسیگ هر چند در برخی از نوشته‌های کهنِ پارسی و نیز فرهنگهایی چند دیده شود، لیک در پارسی رواگی چندان نیافته است. این واژه را توان به ریختِ «اُلوَر» در پارسیِ کاشان یافت که به پرتوِ مادی اندر این گویش بر جای مانده است.