شهربراز
پیشتر دربارهی فرهنگ ریشهشناسی استاد گارنیک آساطوریان (Garnik Asatrian) نوشته بودم که قرار بود سال ٢٠١٠ م. / ١٣٨٩ خ. به بازار بیاید؛ اما به نوشتهی رویهی مربوط به این فرهنگ در انتشارات بریل (Brill) هلند، تاریخ انتشار به سال ٢٠١۵ م. / ١٣٩۴ خ. افتاده است. در این جستار به شناساندن فرهنگ ریشهشناسی دیگری میپردازم که به تازگی بدان برخوردم:
نام کتاب: فرهنگ ریشهی واژگان فارسی
نویسنده: دکتر علی نورایی
ناشر: نویسنده
سال: ٢٠١٣ م.
رویه: ٨٨۴
به نوشتهی آقای نورایی در برگهی رُخنامه (فیسبوک) خودش، وی در سال ١٩٧۵ م. / ١٣۵۴ خ. از دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر آن زمان) دانشآموخته شده است. اما دربارهی رشتهای که در آن مدرک دکتری گرفته و نیز پیشینه و تجربهاش چیز دیگری ننوشته است. بر پایهی همان برگه، این کتاب در تاریخ ١۴ فوریه ٢٠١٣ (٢٣ بهمن ١٣٩١ خ.) در تارنمای بایگانی اینترنت (Internet Archive) گذاشته شده است.
فهرست گنجاندههای کتاب چنین است:
– پیشگفتار
– درآمد
– دانش ریشهشناسی
– کتابنامه
– راهنمای کاربرد فرهنگ
– نمودارهای ریشهشناسی
– نمایه
ساختار کتاب چنین است که بر سر هر رویه درآیهی پوروا-هندواروپایی (Proto-Indo-European) آمده و سپس به گونهی نمودار، واژههای مشتق شده از آن ریشه در زبانهای ایرانی و اروپایی آمده است.
بر پایهی خود کتاب، در سراسر فرهنگ، بیش از ٩۴٠٠ واژهی همخانواده (cognate) در ۵٠ زبان در این فرهنگ شناسانده شدهاند. افزون بر زبانهای هندواروپایی، برخی واژههایی از ریشهی زبانهای نا-هندواروپایی (مانند زبان عربی و عبری و ترکی) هم دیده میشوند. آمار واژهها و زبانهای آنها چنین است:
– واژههای پارسی: ۴٧٠٠
– واژههای زبانهای ایرانی دیگر (اوستایی، سغدی، و …): ۴٣٠٠
– ریشههای هندواروپایی: ١۴٠٠
– واژههای انگلیسی: ٣٣٠٠
– واژههای یونانی و لاتین: ١۵٠٠
– واژههای عربی و عبری و دیگر زبانهای سامی: ٨٠٠
– واژههای فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی: ۴٠٠
– واژههای سانسکریت و هندی: ۴٠٠
– دیگر زبانها: ٧٠٠
برای نگارش این فرهنگ، نویسنده نزدیک ١٢ سال پژوهش کرده و از ١١٢ خاستگاه (کتاب و مقاله و فرهنگ) بهره برده است.
فرهنگ ریشهی واژگان فارسی را از «اینجا» به گونهی پی.دی.اف بارگیری کنید.
—————————————————-
دیگر «نسکهای پارسیانجمن»
پارسی سره
پرتو، ابوالقاسم (۱۳۷۷)؛ واژهیاب (فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه)؛ سه دفتر؛ چاپ دوم. بارگیری دفتر نخست (۷۲۲ رویه) از«اینجا»، دفتر دوم (۷۴۶ رویه) از«اینجا»و دفتر سوم (۷۲۳ رویه) از«اینجا».
جلالی، تهمورس (۱۳۵۴)؛ فرهنگ پایه (واژههای پارسی و بیگانه زبانزد در فارسی کنونی به پارسی سره)؛ کتابخانهی ابن سینا؛ چاپ نخست. بارگیری از «اینجا» (۱۳ مگابایت).
فرهنگستان زبان پارسی (۱۳۹۰)؛ واژهنامه پارسی سره. بارگیری از «اینجا» (۲ مگابایت).
واژههای نو فرهنگستان ایران (از خردادماه ۱۳۱۴ تا اسفندماه ۱۳۱۹)؛ تهران: دبیرخانه فرهنگستان. بارگیری از «اینجا» (۵ مگابایت).
فرهنگ
افنان، سهیل محسن (۱۹۶۹)؛ واژهنامهی فلسفی (فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسه، پهلوی، یونانی و لاتین)؛ بیروت: دارالمشرق. بارگیری از «اینجا» (۱۰ مگابایت).
امامشوشتری، محمدعلی (۱۳۴۷)؛ فرهنگ واژههای فارسی در زبان عربی؛ تهران: انجمن آثار ملی. بارگیری از «اینجا» (۱۶ مگابایت).
حسینی مدنی تتوی، عبدالرشید پسر عبدالغفور (۱۳۳۷)؛ فرهنگ رشیدی به همراه معربات؛ دو پوشینه؛ پژوهش و ویراستاری محمد محمدلوی عباسی؛ تهران: کتابفروشی بارانی. بارگیری پوشینهی نخست از «اینجا» (در ۸۲۱ رویه و کمتر از هشت مگابایت) و پوشینهی دوم از «اینجا» (در ۷۹۹ رویه و کمتر از هشت مگابایت).
عمید، حسن (۱۳۸۹)؛ فرهنگ فارسی عمید. بارگیری از «اینجا» (۶ مگابایت).
خانلری (کیا)، زهرا (۱۳۴۸)؛ فرهنگ ادبیات فارسی؛ بنیاد فرهنگ ایران. بارگیری از «اینجا» (در ۸.۴ مگابایت و ۵۸۰ رویه).
مصاحب، غلامحسین و … (1381)؛ دایرةالمعارف فارسی؛ کتابهای جیبی. دفتر یکم، پیشگفتار و … | دفتر دوم، درآیه ا | دفتر سوم، درآیه ب | دفتر چهارم، درآیه پ | دفتر پنجم، درآیه ت | دفتر ششم، درآیه ث، ج و چ | دفتر هفتم، درآیه ح و خ | دفتر هشتم، درآیه د و ذ | دفتر نهم، درآیه ر، ز و ژ | دفتر دهم، درآیه س | دفتر یازدهم، درآیه ش | دفتر دوازدهم، درآیه ص، ض، ط و ظ | دفتر سیزدهم، درآیه ع و غ | دفتر چهاردهم، درآیه ف | دفتر پانزدهم، درآیه ق | دفتر شانزدهم، درآیه ک | دفتر هفدهم، درآیه گ | دفتر هیژدهم، درآیه ل | دفتر نوزدهم، درآیه م | دفتر بیستم، درآیه ن | دفتر بیستویکم، درآیه و | دفتر بیستودوم، درآیه ه و ی | دفتر بیستوسوم، فرهنگ واژهها و ترمها
نورایی، علی (2013)؛ فرهنگ ریشهی واژگان فارسی؛ بارگیری از «اینجا» (در 22 مگابایت و 884 رویه).
تاریخ زبان و دبیرهی پارسی
بهروز، ذبیح (۱۳۶۳)؛ خط و فرهنگ؛ چاپ دوم؛ فروهر. بارگیری از «اینجا»(۲۳۸رویه و ۴ مگابایت).
ناتل خانلری، پرویز (۱۳۶۵)؛ تاریخ زبان فارسیِ؛ سه دفتر. بارگیری دفتر نخست (۷۲۲ رویه) از «اینجا»، دفتر دوم (۷۴۶ رویه) از«اینجا»و دفتر سوم (۷۲۳ رویه) از«اینجا».
زبانها و گویشهای ایرانی
فرهنگستان زبان پارسی (۱۳۹۱)؛ واژهنامه کوچک پارسی میانه. بارگیری از «اینجا» (۴ مگابایت).
کسروی تبریزی، احمد (۱۳۲۵)؛ آذری یا زبان باستان آذربایجان. بارگیری از «اینجا» (۱ مگابایت).
کتاب از روی سوگیریو دشمنکامی نوشته شده است، آقای نورایی کوشیده است بسیاری از واژگان پارسی را دارای خاستگاه اوستایی یا دستکم اوستایی/پارسی نشان دهد، هماناایشان نمیداند زبان اوستایی و پارسی با هم همخانواده هستندو از زبان پوریوایرانی واژگانی همریشه را می توانند بگیرند؟ ایشان نمیداند زبان بیشتر اوستا، اوستایی جوان است که در زمانه پساهخامنشی نوشته شده است؟ پس آیا شایدی نیستی از زبانهای پارسی خوربری (مانند پارسیگو پهلوی)وامواژه به زبان اوستایی جوان رفته باشد؟ من نمی گویم در زبان پارسی وامواژه اوستایی نداریم با این روی ایشان در بسیاری از جایها کوشیده واژگان را اوستایی نشان دهد. ایشان در دیباچه بخشی نوشته به نام “زبان خالص افسانهای بیش نیست”. پس چرایی این چنین گشادهدست بودنش بخششودهش واژگان پارسی به زبان اوستایی آشکار است جدای از آن که نمی دانم آن بخش چه پیوستی به این نپی دارد.
بابا این علی نورایی بسیار بسیار بیسواد است. بارها برای وامواژههای ترکی را Turkish (نام انگلیسی زبان ترکی استانبولی!) نوشته است با اینکه کمابیش همه وامواژگان ترکی ما از ترکی میانه و جغتایی است که به آنها زبانهای Turkic میگویند. این آقا درست فرماید در بسیاری از جاها با این که واژهی نخستین در پارسی کهن و اوستایی به یک ریخت بوده است، ریشه واژه را به اوستایی برگرداننده است، برای نمونه برای واژه “زبان” گفته هم در پارسی کهن، هم در اوستایی به دیسهی zbâ بوده است، با این روی واژه را اوستایی دانسته است. ما که بدمان نمیآید ریشههای بیگانهی واژگان زبانمان آشکار شود ولی ایشان افسوسمندانه در این زمینه هم بسی سست رفتار کرده است، برای نمونه واژهی “برده” که از پارسی میانه ورتک آید را تا واژه اوستایی وَرِتَ ردیابی کرده است، با این روی نمی دانسته است در اکدی به “بردهی مرد” وَرتوم میگویند و واژه ریشهی میانرودانی دارد نه ایرانی! برای همین هم همخوان در دیگر زبانهای هندواروپایی و ریشه در پوریوهندواروپایی نتوانسته برای آن گیر بیاورد. سپس می گوید بردج عربی از پارسی آمده با اینکه از پارسی میانه بردگ می آید، زیرا کمابیش همهی پسوندهای “َگ” در پارسی نوین افتاد است و آن” ج” در بردج عربیزه گ است، این کژی را برای بسیاری از واژگان پارسی میانه که به عربی رفته باشد، کرده است؛ یا شیء را عربی گفته است با اینکه به گفتهی زندهیاد دهخدا شی عربیزهی چی، کوتاهگشتهی “چیز” پارسی است. همچنین دانش ایشان از پارسی نوین هم کم است.: در رویه ۳۵۹ نشان داده واژه پارسی کهن Paru-zana که همانگونه خودش هم ناسرراست میگوید میتوان Parva-zana هم نوشت، به معنای “چندین گونه از آدمی” به پارسی نوین نرسیده است! بااین که واژه پَروَز که در پارسی نوین کلاسیک به معنای نسب یا تبار است، چنانچکه زندهیاد فردوسی سراید: بدو گفت من خویش کرسیوزم/به شاهآفریدون کشد پروزم، از آن آمده و برخی نادرست آن را مجاز پَروَز، گونهای از جامه دانستهاند. یا کمکاری هم بسیاری داشته است برای نمونه در رویهی ۸۰ ریشه هندواروپایی do & de آورده و گفته که در انگلیسی به دیسهی to و در اوستایی دَ رسیده است با این روی”تا” پارسی را از همان ریشه را نیاورده است! که در پارسی میانه تاک بوده است را نمیآورد. ببیند این نوشته تا چه اندازه پر از کژی است که یک نوآموز تازهکار مانند بنده از آن به آسانی می تواند کاستی بگیرد! گافهای گندهی ایشان تنها همین ها نیست در دیباچه پارسی کهن و اوستا را در یک بخش گذاشته و کردی و پشتو و بلوچی سغدی را هم در بخشی دیگر، با اینکه اوستایی و سغدی و پشتو از زبانهای ایرانی خاوری هستند و کردی و پارسی و بلوچی باختری هستند! دیگر کژیهایش را درباره زبان هایی آلتایی می توانید در همانجا ببینید. خودش هم آشکار سوگیری خودش را آشکارا گوید:
“هدف از نوشتن این فرهنگ جلب توجه خوانندگان به این یگانگی و همبستگی ملتها است که متاسفانه بعلت کتمان آن در قالبهای گوناگون الفاظ نه تنها فراموش شده بلکه با یک سلسله تعصبات قومی و نژادپرستی جایگزین شده است.”
همیشه که نباید ملیگرایان سوگیری داشته باشند، ملیگراستیزان بویژه این چپوچولهها، سوگیری خیلی دارند، نمیاندیشم جز انگلیسی زبان دیگری یادگرفته باشد و تنها سخنانی که در راستای هدفش بوده است، گردآوری کرده است.
هم میهنان عزیزی که یادداشت بر کتاب می نویسید، بد نیست بهنگام نوشت یادداشت های خود کمی به این نکته بیندیشیم که نگارش کتاب برآمد چند سال کار و تلاش است، هر چند خطاهای فراوان داشته باشد و باید که به آنها اشاره کرد، ولی ارج کار را فراموش نکنیم و به بهانه انتقاد نویسنده را نومید از کار خود نکنیم. آن هم در شوره زار فرهنگی ایران.
اطلاعات فرهنگ ریشهی واژگان فارسی دکتر علی نورایی اکنون با چارتهای جدید و رنگی در سایت زیر در دسترس میباشد
http://www.FarsiRoot.com