پورداوود و واژه‌سازیِ دانشیِ پارسی

شهربراز: برای واژه‌سازی دانشی به کارگیری زبان‌های باستانی ایرانی (زبان‌های اوستایی، پارسی باستان، پهلوی یا پارسی میانه و نیز زبان‌ها و گویش‌های گوناگون ایرانی) بایسته است. استاد ابراهیم پورداوود در پیشگفتاری بر کتاب «فرهنگ پهلوی-فارسی» نوشته‌ی دکتر بهرام فره‌وشی به تاریخ تیرماه ۱۳۴۶ خ. / ۱۹۶۷ م. چنین نوشته است:

 

«در آغاز فروردین بسال ۱۳۰۸ خورشیدی، در گزارش اوستای خود، جلد یکم یشت‌ها نوشته‌ام: «.. بجاست که در مدارس عالی ما تدریس فُرس [=پارسی باستان] و اوستا و پهلوی معمول گردد، همانطوری که در مدارس بزرگ اروپا تدریس زبان‌های یونانی و لاتینی که ریشه‌ی السنه‌ی مغربی است، معمول است. امید است به‌زودی دولت ما چند تن از پارسیان دانشمند اوستا و پهلوی‌دان را به تهران جلب نموده، تحصیل این دو زبان را برقرار سازد و به ملیت ما روح تازه‌ای بدمد…»

دیگر بار در برلن در دیباچه‌ی جلد دوم یشت‌‌ها در تاریخ یکم فروردین ماه ۱۳۱۰ نوشته‌ام: «سزاوار است دولت ایران در میان شاگردانی که هر ساله از برای تحصیل به اروپا می‌فرستد، چند نفر را از برای تحصیل اوستا و پهلوی تخصیص دهد یا چند تن از دانشمندان اوستا و پهلوی‌دان پارسی را از برای تدریس به تهران بخواهد…»

نیازمندی‌های پارسی نو باید به دستیاری پارسی میانه (پهلوی) برکنار شود، اگر نشد، به پارسی باستان روی آوریم هرچند که از این زبان بیش از پانصد ششصد واژه در سنگ‌نبشته‌‌های پادشاهان هخامنشی به‌جای نمانده است.

از این دو زبان باستانی گذشته، زبان اوستایی که یکی از زبان‌های دیرین کشور ماست بسیاری از نیازمندی‌های ما را برکنار خواهد کرد. اگر از هیچ‌یک از این زبان‌ها واژه‌ای را که جویا هستیم، نیافتیم، سانسکریت که یکی از زبان‌های کهنسال برادران آریایی ماست، بداد ما خواهد رسید. سانسکریت به ما بیگانه نیست، آن را خواهر زبان‌های اوستایی و پارسی باستان خوانده‌اند. شک نیست که روزی ایرانیان و هندوان با هم می‌زیستند و از یک زبان و آیین برخوردار بودند.

پیش از هرچیز باید به زبانی بپردازیم که پیش از پارسی نو، زبان نیاکان ما بوده و آن پارسی میانه است. پارسی نو فرزند پارسی میانه است و پارسی میانه فرزند پارسی باستان است.»

 

جالب است که با گذشت نزدیک به ۵۰ سال از این نوشته‌ی پورداوود هنوز باید به بسیاری یادآوری کرد که همان‌طور که اروپاییان با تکیه بر لاتین و یونانی توانستند دستگاه واژه‌سازی خود را نیرومند کنند ما هم باید با تکیه بر داشته‌های زبانی خود به قول معروف «دست روی زانوی خود بگذاریم و از جایمان بلند شویم». به گفته‌ی سعدی:

کهن جامه‌ی خویش پیراستن ——— به از جامه‌ی عاریت خواستن

همچنین، در پاسخ به کسانی – مانند دکتر محمدرضا باطنی – که این زبان‌ها را «مُرده» می‌خوانند باید سخن استاد پرویز ناتل خانلری (در مقاله‌ی «زبان سه هزار ساله» منتشر شده در مجله‌ی سخن) را یادآوری کنم که نوشت: «مرده دانستن زبان‌های پارسی باستان و میانه به کلی نادرست است. این دو زبان در فارسی امروزی به زندگی خود ادامه می‌دهند.»

 

جستارهای وابسته

  • «زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی» چاپ شد«زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی» چاپ شد «زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی» نوشته‌ی رَهام اشه و گردانشِ مریم تاج‌بخش و بزرگمهر لقمان به پارسیِ سره چاپ شد.
  • درباره‌ی واژه‌ی «میهن» از استاد پورداوددرباره‌ی واژه‌ی «میهن» از استاد پورداود پارسی‌انجمن: استاد پورداود در این جُستار به واژه‌ی «میهن» پرداخته‌اند. ریشه و بنِ چند هزار ساله‌ی آن را به همراهِ ارزشِ به کارگیری‌اش به جای واژه‌ی عربیِ «وطن»، که به چِمِ(معنیِ) «آغل و آخور» است، […]
  • بارگیری «فرهنگ فارسی به پهلوی» استاد فره‌وشیبارگیری «فرهنگ فارسی به پهلوی» استاد فره‌وشی «فرهنگ فارسی به پهلوی» فره‌وشی برای نخست بار به سال ۱۳۵۲ چاپ شد. در این فرهنگ که بر پایه‌ی فرهنگ پیشین ایشان (فرهنگ پهلوی چاپ شده به سال ۱۳۴۶) فراهم آمده است می‌توان بسا واژه‌های ادب کهن پارسی را یافت و به یاری آنها به اندریافتی تازه از این واژه‌ها رسید. همچنین بسیاری از واژه‌های بیگانه که کنون به کار برده می‌شوند و گاه می‌پنداریم […]
  • Pārsīg Language چاپ شدPārsīg Language چاپ شد زبانِ پارسیگ یا زبانِ پهلوی نوشته‌یِ رَهام اشه در سه بخشِ دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی در ۵۰۱ رویه به زبانِ انگلیسی چاپ شد. این نبیگ[=کتاب] که Pārsīg Language نام دارد برای هر کسی که می‌خواهد زبانِ پارسیگ را به خوبی یاد بگیرد یا با واژه‌سازی به گونه‌یِ دانشی در این زبان آشنا شود یا آن را با دیگر زبانهایِ ایرانی بسنجد یا واج‌شناسی […]
  • «دساتیر» جُستاری از استاد پورداود«دساتیر» جُستاری از استاد پورداود پارسی‌انجمن:‌ امروزه که دگرباره بازارِ واژه‌سازانِ دساتیری‌روش گرم شده است بازخوانی این جُستارِ استاد پورداود برای پارسی‌گرایان و سره‌نویسان سودمند خواهد افتاد تا خود با شناختِ سره از ناسره به دامِ دساتیریان تازه‌‌ از ره رسیده، که بی شناخت ژرفِ از دستورِ زبانِ پارسی و دیگر زبانهای کهنِ ایرانی کارخانه‌ی واژه‌سازی راه انداخته‌اند، […]
  • پارسی‌گویانِ باستان زبانِ خویش را چه می‌نامیدند؟پارسی‌گویانِ باستان زبانِ خویش را چه می‌نامیدند؟ بزرگمهر لقمان: امروزه، بیشتر، زبانِ پارسیِ روزگارِ هخامنشیان را «پارسیِ باستان» و روزگارِ پس از آن تا فروافتادنِ ساسانیان را «پهلوی» نامند، لیک پارسی‌گویانِ باستان، خود، زبانِ خویش را چنین […]

2 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. بی‌شک دانستن زبانهای باستانی به خصوص زبان پهلوی برای فارسی زبانان کمک کننده خواهد بود. مگر بزرگترین شاعران ما که فردوسی و حافظ بودند به زبانهای باستانی آشنا نبودند؟ به عصر کنونی نگاه کنیم. صادق هدایت که بزرگترین نویسنده معاصر است پهلوی را به خوبی میدانست.

  2. کار شما بی اندازه ارزشمندست و من از آن فراوان بهره مند شده و می شوم. سپاس بی پایان.
    در شماری از نوشته هایتان، مانند″پورداوود و واژه سازی دانشی پارسی″ دانشی را در جای دانشیک= علمی بکار برده اید و می برید، همچنانکه پانا لقمان. شگفتا که دانشی به چم دانا و دانشمندست چون خوشبختانه بسیارند کسانی چون من که از پارسی انجمن فرامی گیرند، این لغزش جا خواهد افتادو مردم هم آن را نادرست بکار خواهند گرفت.

    درود بر شما.
    از پشت‌گرمی و مهربانیِ شما سپاسگزاریم.
    درباره‌ی پسوندِ «ایک»: نزدیک به دو هزار سال است که هم زبانِ پهلوانیگ (پارتی) و هم زبانِ پارسیگ (پهلوی) از «ایک» به «ایگ» (īg) رسیده‌اند و به پارسی نیز «گ» افتاده و «ای» مانده است. گوییم «گیتی» که آید از «گیتیگ» (gētīg). چنین، روشن است که «گیتیک» و «دانشیک» و مانند اینها با فرگشت زبانِ پارسی هماهنگی و سازواری ندارند.
    برای آگاهیِ بیشتر بدینجا درنگرید:
    «دیالکتیک» و همتای پارسی‌اش
    http://parsianjoman.org/?p=5413

    دیگر اینکه، دانشی نه تنها به چمِ دانشمند است به چمِ دانشمندانه نیز هست. بدین سخنِ فردوسی درنگرید:
    چو بشنید خسرو زِ دستان سَخُن | یکی دانشی‌ پاسخ افکند بن
    یا
    چه گویم که‌ام بر سر انجمن | یکی دانشی داستانی بزن
    با سپاس،
    پارسی‌انجمن

دیدگاهی بنویسید.


*