پارسیانجمن: در تاجیکستان نخستین یادنامهی ادبی به زبان روشانی، یکی از چند زبان ایرانی خاوری که بیشترِ گویشورانش در بدخشاناند، چاپ-پخش شد. این کتاب که به تازگی در انجمن «اسماعیلیه» شهر «دوشنبه» رونمایی شد، «دَرگیلمادک» نام دارد و نمونههایی از سرودههای مردمی و چامههای چامهسرایان به زبان روشانی را از پایان سدهی ۱۹ تا امروز دربرمیگیرد. نویسندهی این کتاب همچنین چند هجویه، داستان و زبانزد[=ضربالمثل] و گفتوگوی رواگمند[=رایج] در میان مردم روشان را گرد آورده است.
کتاب درگیلمادک با کوشش چامهسرا و روزنامهنگار، «لطفیشاه قیمتشاه» و با ویراستاری «سردار رهدار»، سرایندهی نامورکه چامههای بسیاری به زبان روشانی نوشته، و زیر نگر[=نظر] «دکتر نذری آفریدهیف»، دانشمند زبان و ادبیات، در چاپخانهی «عندلیب-ر» در شهر دوشنبه در ۱۴۰ رویه[=صفحه] و با شمارگان[=تیراژ] ۵۰۰ نسخه به دبیرهی «سیریلیک» به چاپ رسیده است. چاپ این کتاب با یاری مالی سازمان «روشندلان» فراهم شده است.
واژهی درگیلمادک (دیگرگشته از «دلگیرمادک») به معنای دلتنگی برای مادر و عنوان سبکی از ترانهخوانی دربارهی مادر است که در میان مردم «بدخشان»، به ویژه ناحیهی روشان، رواگ[=رواج] دارد. این کتاب، دانشیک نیست؛ لیک، برای سخنوران، چونان بخشی از سرچشمههای هویت و خودشناسی و برای پژوهشگران و دانشمندان زبانهای ایرانی، به ویژه زبانهای رواگمند در بدخشان، میتواند همچون بنمایهای نیکو باشد. کتابها و چامههایی به زبان روشانی در گذشته هم چاپ شدهاند؛ لیک، این نخستین یادنامهای است که نمونههایی از نوشتههایِ دست کم ۲۰ چامهسرا و نویسنده را یکجا دربردارد.
قیمتشاه، فراهمآورندهی کتاب، میگوید: «اگرچه درگیلمادک به معنای پژمان شدن (دلتنگی) مادر و یا دلگیر شدن آنها از دوری فرزندان است، لیک در واقع این ژانر ویژهی ادبی است که زنان روشانی به وسیلهی آن درد و غمشان را با نظم بیان میکنند.» به گفتهی او آماج[=هدف] از چاپ-پخش کتابْ زنده کردن[=احیای] زبانهای بیدبیرهی ایرانی خاوری در تاجیکستان است که سررشتهداران[=مسئولان] در سالهای گذشته به آنها کمتر توجه داشتهاند.
روی پوشینهی این کتاب، نگارهای[=تصویری] از روزنهی خانههای سنتی پامیری با دو دستی که شمعی را فروزان نگه میدارند، دیده میشود. قیمتشاه دربارهی این نگاره گفت: «این نقش به خاطر آن است که در آیین زرتشتی، روزنهی چارخانه رمز چهار عنصر طبیعت و در مذهب اسماعیلی چهار پلهی کمالات است. شمع فروزان رمز روشنایی هم در دین اسلام و هم در دین زرتشتی است».
کتاب درگیلمادک چهار بخش دارد: نخستین بخش دربرگیرندهی سخنان و نوشتههای سالمندان است که پیشتر هرگز چنین پخش نشدهاند؛ بخش دوم ویژهی چامههای غنایی است؛ بخش سوم دربرگیرندهی نمونههای نثر است و بخش چهارم دربرگیرندهی زبانزدها، گفتوگوها و چیستانهاست.
در پیشگفتار این کتاب به خامهی[=قلم] قیمتشاه آمده است: «جای تأسف است که سالبهسال دهها واژه و عبارتهای پُرقیمت و طلایی زبان مادری ما که محصول ایجاد و اعجاز هزارسالهی نیاکان آرمانی ما هستند، با نفسهای واپسین کمپیرکان (پیرزنان) و مویسفیدان (پیرمردان) سالدیده به کام نیستی میروند. از نابودشَوی تدریجی زبان مادری ما بانگ اضطراب و هشدارهای پیدرپی، عیان و ناعیان ارائه شوند هم، تاکنون واکنشی در سطح پایین و بالای جامعه دراینزمینه صورت نگرفته است؛ بلکه برعکس، اکثریت ما بیتفاوتی و بیرغبتی را اختیار نموده، تماشاچیان مُردن تدریجی زبان مادریمان شدهایم.
اکنون وقت و فرصت آن رسیده است که مسئولین باید اقدامی از خود نشان داده، در تکیه به قانون جمهوری تاجیکستان دربارهی زبان با حمایت از زبانهای پامیری، با جلب متخصصان زبانشناس، ادیبان، روزنامهنگاران، روشنفکران و نمایندگان طبقات دیگر جامعه، برنامهی ویژهی انکشاف زبانهای پامیری را تهیه نمایند و طرح آن از طریق رسانهها به بررسی عموم گذاشته شود.
تبلیغ زبانهای پامیری از طریق رادیو و تلویزیون و روزنامه و مجلهها، نشر آثار ادبی خطی و شفاهی، گرامیداشت روز بینالمللی زبان مادری با برگزاری جلسهها، کنفرانسها و محافل ادبی و فرهنگی از تدبیرهاییاند که برای عملی نمودن آنها تنها جرأت و همت کافی است.»
در پیشگفتار کتاب، همچنین به نگهداشت واژههایی از زبانهای کهن ایرانی در زبانهای پامیری اشاره شده است: «در متنهای کتاب مقدس زرتشتیان «اوستا» و کتیبه باستانی کوه بیستون واژههای زیادی دچار میشوند که عیناً به همان شکل در زبان امروزه روشانی مورد استفاده قرار گرفتهاند (پید- پدر، ماد- مادر، پوتس- پسر، یَخ- خواهر، اردئان- آتشدان، دئیو- دیو، مونه- از من، تَیَه- از تو، اَزُم- من، موف- اینها، دوف- آنها، رَید- ماند، وُنتاو- دیدن، تَیدَن- رفتن…)»
نگارندهی پیشگفتار کتاب دربارهی برخی از سبکهای چامه و خُنیا که در میان مردم روشان و دیگر بخشهای بدخشان به زبانهای بومی رواگ دارند، دادههای ارزشمندی در دسترس نهاده است. وی مینویسد:«لَلَیمادک سر گهواره طفل با لحن و آهنگ شیرین و پُرنوازش اجرا میشود و مضمون آن اساساً محبت و دوستداری، صداقت و وفاداری، دلسوزی، نوازش، مهربانی مادر نسبت به فرزند خود است.
درگیلمادک در مورد فراق و هجران و سوگ و ماتم با صدا و آهنگ محزون و پُرسوز و گداز زنانه سروده شده؛ محتوایش افسوس و دریغ، حسرت و ندامت، تأسف و پشیمانی و شکایت از قسمت و روزگار، جدایی از شخص عزیز و دلسوز است.
ژانر «پایگهساز» که در روشانزمین رواج و رونق داشت، مضمون و محتوای اجتماعی – لیریکی (تغزلی) داشته، بیانکنندهی احساسات و حالت روحی انسان و برداشت و تأثرات او از حادثههای گوناگون اطراف است. اگر در لَلَیمادک و درگیلمادک استفاده از سازهای موسیقی رایج نباشد، پایگهساز با ساز موسیقی ضربی – دف، در پایگه یا حیاط سورخانه (شاید به همین سبب عنوان پایگهساز را گرفته) از جانب یکنفر با نفراتخوانی چند کس اجرا میشود.»
نگارندهی پیشگفتار مینویسد: «چون الفبا نبود، نمونههای کامل ادبی زبان روشانی تا زمان ما نرسیدهاند و تنها آن دسته از سرودهایی به یادگار ماندهاند که از سوی هنرمندان و آوازخوانها دهانبهدهان و سینهبهسینه منتقل شدهاند، لیک عمر این سرودهها نیز با تنگ آمدن محیط استفاده از ژانرهای خُنیای سنتی پامیری رو به کوتهی آورده است.»
زبان روشانی یکی از چند زبان پامیری مانند روشانی، برتنگی، شغنانی، وخانی، اشکاشیمی، یزغلامی، مونجی، ییدغه و سریکولی است که همگی از آنِ گروه زبانهای خاوری ایرانی هستند و بیشتر در کوهستان بدخشان (تاجیکستان و افغانستان) و بخشهایی از پاکستان و چین در میان مردمان کمشماری رواگ دارند.
این گزارش را در پارسیانجمن به سیرلیک نیز میتوانید بخوانید.
سپاسگزارم برای خبررسانی.
پایا مانید.