نگاهی به یکی از جایزههای دولت آلمان
عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیبشناسی پارسیانجمن): جایزهی یکپارچهسازی یا Integrationspreis جایزهای است که دولت آلمان به پناهندگان و مهاجران آلماندوست میدهد. این جایزه در سال ٢٠١٧ به یک ایرانی به نام محمد پاسدار داده شد. دویچهوله این جایزه را «جایزهی همپیوندی» نامیده بود و چنین نوشته بود: «این جایزه هر سال به افرادی که در همپیوندی و ادغام با جامعهی آلمانی تلاش کردهاند اهدا میشود.» (بنگرید به اینجا)
دولت آلمان میکوشد پناهجویان و دیگر مهاجران را آلمانی کند و این را با منافع ملی خود سازگار میداند. محمد پاسدار، ایرانیای که برندهی این جایزه بوده، در گفتوگو با دویچهوله میگوید: «من به عنوان فردی که بیش از ۴۰ سال پیش به این کشور آمدم، معتقدم اولین و مهمترین راه ادغام در این جامعه یادگیری زبان است. هر پناهندهای که به آلمان میآید تا زمانی که نتواند به زبان این کشور صحبت کند، با مشکلات بیشماری روبهروست. تنها با یادگیری زبان این کشور است که هر پناهندهای میتواند از حق خودش دفاع کند، مشغول به تحصیل یا کار شود و در نهایت پیشرفت کند.» (همان)
همسنجی دو مورد:
شاید این خبر را شما هم شنیدید که صاحب کافهای در سعادتآباد تهران زبان فارسی را ممنوع کرده بود و بر روی شیشهاش نوشته بود: Speak English. در چنین آشفتهبازاری، طبیعی است که دیواری کوتاهتر از دیوار زبان فارسی در دسترس دولتمردان نباشد.
مورد نخست: حضور چنددههای همزبانان افغانستانی در ایران فرصتی بود که به لطف دولتمردان میهنخوار و به سبب بیبرنامگی و رویکردهای دیمی به تهدید دگر شد. یکی از صدها کاری که دولت ایران در این چند دهه باید انجام میداد و نداد، راهاندازی چنین جایزهای بود؛ جایزهای آبرومند و کارساز و کارگر. افسوس! مانند همیشه افسوس!
مورد دوم: دههها پیش صدام حسین صدها هزار نفر را به جرم ایرانی بودن از عراق به ایران کوچاند. این بزرگواران که معاودین نام دارند، در تهران و شهرهای دیگر خداوندگار محلههای ویژهی خود هستند. برای نمونه، زبان رسمی منطقهی دولتآباد تهران عربی است و برخی از فروشندگان این منطقه به بهانهی اینکه فارسی نمیدانند، شهروندان را وامیدارند تا دستوپاشکسته هم که شده عربی سخن بگویند. بماند که برخی از باشندگان این محله از عربهای جنوب ایراناند و همهی آنان از بازگشتگان (معاودین) نیستند. به هر روی، دولتآباد تهران نشانهای است از اینکه چنین جایزههایی در ایران نیز بایسته است.
البته ممکن است کسی بر ما خرده بگیرد و بگوید که شتر با بارش گم شده و شما غصهی افسارش را میخورید! این خردهگیری بجاست؛ در روزگاری که مقامهای دولتی دنبال پیشکش کردن مرز کشور به «قوموخویش»های خودند و میکوشند از هر استاندار شیخ خزئلی بسازند، سخن گفتن از چنین جایزهای به آرزومندی و خیال خام پهلو میزند.
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.
دیدگاهی بنویسید.