نگاهی به «قانون ممنوعیت بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه»
عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیبشناسی پارسیانجمن): برخی قانونها را برای به کار نبستن تصویب کردهاند. همانگونه که کسی از مرغ زینتی چشمِ تخم گذاشتن ندارد (گیریم گاهی هم تخمی بگذارد)، از این قانونها هم نباید توقعی داشت. «قانون ممنوعیت بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه» در بالاسر همهی قانونهای زینتی ایستاده است و بر همهشان فخر میفروشد. این قانون دهنپرکن در تاریخ ۱۴ آذرماه ۱۳۷۵ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و در ۲۸ آذر همان سال در شورای نگهبان تأیید شده است.
در اینجا نگاهی میاندازیم به این قانون و داوری را به خواننده وامیگذاریم؛ چراکه نمونههای فراوان شکستن این قانون در خیابانها و رسانهها و سردر فروشگاهها همیشه به چشم میخورد.
در ماده واحده این قانون آمده است: «به منظور حفظ قوت و اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران و زبان دوم عالم اسلام و معارف و فرهنگ اسلامی، دستگاههای قانونگذاری، اجرایی و قضایی کشور و سازمانها، شرکتها و مؤسسات دولتی و کلیهی شرکتهایی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام است و تمامی شرکتها، سازمانها و نهادهای مذکور در بند (د) تبصرهی (۲۲) قانون برنامهی دوم توسعه موظفاند از به کار بردن کلمات و واژههای بیگانه در گزارشها و مکاتبات، سخنرانیها و مصاحبههای رسمی خودداری کنند و همچنین استفاده از این واژهها بر روی کلیهی تولیدات داخلی اعم از بخشهای دولتی و غیردولتی که در داخل کشور عرضه میشود ممنوع است.» (بنگرید به اینجا.)
نهادها و وزارتخانههای گوناگونی مسئول اجرای این قانوناند. در آییننامهی اجرایی این قانون که در اردیبهشت ۱۳۷۸ نوشته شده است، نقش فرهنگستان زبان و ادب فارسی، وزارت ارشاد و دیگر نهادها و سازمانها روشنتر گردیده است. (برای دیدن آییننامهی اجرایی بنگرید به اینجا.)
نیروی انتظامی
در تبصرهی ۹ همین قانون آمده است: «نیروی انتظامی موظف است از نصب و استفاده از علایم به زبان و خط بیگانه توسط مراکز تولید، توزیع و صنوف جلوگیری نماید.»
در مادهی ۱۴ آییننامهی اجرایی آمده است: «استفاده از تابلو یا نوشتهها و نشانههایی که منحصراً به خط غیرفارسی تنظیم شده باشد، به استثنای نشانههای بین المللی، ممنوع است. نیروی انتظامی موظف است از نصب و ادامهی استفاده از آنها جلوگیری کند.»
فرهنگستان
نقش فرهنگستان در این قانون پررنگ است. در اینجا تنها به یک مورد اشاره میکنیم. در تبصرهی ۱ این قانون آمده: «فرهنگستان زبان و ادب فارسی باید بر اساس اصول و ضوابط مصوب خود برای واژههای مورد نیاز با اولویت واژههایی که کاربرد عمومی دارند، راساً یا با همکاری مراکز علمی، واژهگزینی و یا واژهسازی کند و هر شش ماه یک بار گزارش فعالیتهای خود را به کمیسیون ارشاد و هنر اسلامی و وسایل ارتباط جمعی و حسب مورد سایر کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.»
صداوسیما
در مادهی ۱۱ آییننامهی اجرایی این قانون دربارهی نقش صداوسیما آمده است: «صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران موظف است با ایجاد واحد مناسب در تشکیلات فعلی خود ضمن زمینهسازی برای اجرای قانون و این آییننامه با جدیت از به کارگیری واژههای نامأنوس بیگانه خودداری کند و ضوابط دستور زبان فارسی معیار را در کلیهی برنامههای خود رعایت نماید. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ملزم است واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی را پس از ابلاغ در تمامی موارد به کار برد.»
بر پایهی این قانون، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صداوسیما، وزارت ارشاد، نیروی انتظامی، فرهنگستان علوم، شهرداریها و چند نهاد دیگر پاسخدارند. میلیونها ایرانی گواهاند که هیچکدام از این نهادها وظیفهی خود را در قبال این قانون انجام نمیدهند و در و دیوار شهر، از آگهینماها تا سردر فروشگاهها، پر است از نامهای اجقوجق بیگانه. صداوسیما خود داستانی دیگر است!
ناگفته نماند که در تبصرهی ۵ این قانون آمده: «کارخانهها، کارگاهها و اماکن تولیدی و خدماتی و تجاری موظفاند ظرف مدت دو سال از تاریخ ابلاغ این قانون، اسامی تولیدات و ظرف مدت یک سال نام اماکن خود را به نامها و واژههای غیربیگانه برگردانند.» این قانون هم، چنانکه در سطح شهر میبینیم، چندان عملی نشد.
استثناها
در تبصرهی ۲ این قانون چنین آمده: «واژههایی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی وضع معادل فارسی را برای آنها ضروری نمیداند و نیز کلماتی که هنوز واژهی فارسی معادل آنها از سوی فرهنگستان به تصویب نرسیده است از شمول این قانون مستثنی هستند.»
اما در آییننامهی اجرایی که در سال ۱۳۷۸ (در دولت آقای خاتمی) تهیه شد، این استثناها افزوده شده:
«مادهی ۴ – آن دسته از کلمات عربی و همچنین بعضی از واژههای متعلق به سایر زبانها که از دیرباز در زبان فارسی رواج یافته و هم اکنون جزئی از زبان فارسی محسوب میشود یا واژهها و اصطلاحات عربی برگرفته از متون و معارف و فرهنگ اسلامی که با بافت زبان فارسی معیار همخوانی و تناسب داشته باشد واژهی بیگانه تلقی نمیشود.
مادهی ۵ – مکاتبات و آگهیهایی که دستگاههای موضوع مادهی (۲) برای مخاطبان غیرایرانی تهیه میکنند از شمول این آییننامه خارج است.
مادهی ۶ – افرادی که علاوه بر زبان فارسی به یکی از زبانهای خاص اقلیتهای دینی شناختهشده در قانون اساسی یا گویشهای محلی و قومی رایج دربعضی مناطق ایران سخن میگویند مجازند از اسامی خاص متعلق به آن زبان یا گویش در نامگذاری محصولات و مؤسسهها و اماکن مربوط به خود در همان مناطق استفاده کنند.
مادهی ۷ – تبدیل نامهای خاص محصولات ساخت کشورهای دیگر به زبان فارسی الزامی نیست و تغییر اسامی مؤسسههایی که این نوع محصولات را عرضه میکنند ضرورت ندارد.
مادهی ۸- کالاهای صادراتی مشروط بر اینکه در داخل کشور توزیع نشود از شمول قانون و این آییننامه خارج است.
مادهی ۹- عبارتهای شامل الفاظ بیگانه که در نوشتهها یا سخنان موضوع قانون و این آییننامه، بهلحاظ رعایت امانت در نقلقول یا بیان خصوصیات و مقتضیات تاریخی و اجتماعی و آموزشی، ذکر آنها ضرورت دارد از شمول قانون و این آییننامه مستثنی هستند.»
پشتوانهی اجرایی این قانون
در تبصرهی ۸ این قانون آمده است: «تولید و توزیعکنندگان کالاها و مراکز کسب و پیشه در صورت تخلف از این قانون به ترتیب به مجازاتهای زیر محکوم خواهند شد:
الف) اخطار کتبی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ب) تعویض علایم و نشانهها و تغییر اسامی و عناوین پس از اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط وزارت کشور یا دستگاههای ذیربط با هزینهی متخلف.
ج) تعطیلی موقت محل کار.
د) لغو پروانهی کار.»
اکنون که کموبیش با این قانون آشنا شدید، بد نیست از فردا با این دید به نوشتههای سطح شهر بنگرید و زبان رسانهها را با در نظر گرفتن این قانون بشنوید و بخوانید تا بر شما هم روشن شود که این قانون و آییننامهاش زیور کتاب قانون است، نه بیشتر.
نگارنده بارها این موارد را پیگیری کرده و هیچگاه پاسخ روشنی دریافت نکرده است.
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.
دیدگاهی بنویسید.