درباره‌ی پیشوندِ «ها­»

حیدری ملایری

دکتر محمد حیدری ملایری:  «ها-» یکی از پیشوندهای کم‌شناخته‌ی پارسی است که هم در بافه (متن)های کهن پارسی دیده می‌شود و هم در گویش‌های کنونی ایران به کار می‌رود. کاربردهای این پیشوند چنین اند:

الف) به کَرواز (فعل) می‌پیوندد ولی چمار (معنای) آن را دگر نمی‌کند، بلکه گونه‌ای ساگن (نوآنس، تغییر کم در معنا) پدید می‌آورد، یا بر آن کنش تاکید می‌کند.

١) نمونه در ادبیات کلاسیک:

هاگرفتن، هادادن

باید که چون به سنگ هاگیرد کم فراگیرد و چون هادهد افزون فرادهد (النهایه، ابن اثیر).

گفت این خواری به خود هانگیرم (اسکندرنامه، ابوحاتم رازی).

قاتل عظیم بترسید و پشت هاداد (اسکندرنامه).

هانهادن

باوی متاعی دیگر هانهد و آنگاه به سیم بفروشد (النهایه).

هاشدن

گفت ارواح ایشان در حوصله ی مرغان سبز هاشد (النهایه).

٢) نمونه در گویش‌های کنونی ایران:

تبری:

هاداءن = هادادن = ادا کردن

هاده = بده

هاکردن = کردن، انجام دادن

هاکن = بکن

هاگرد = برگرد

هاپرسیین = هاپرسیدن = پرسیدن

هاخونسّن = هاخواندن = فراخواندن

هاوجین = وجین کردن، ورچین کردن

این پسوند در تبری گاه به دیسه‌یha- در می آید:

هَگُشتِن = گَزیدن

هَکشیَن = به یکباره چیزی را به سوی خود کشیدن

هکَن، هَکان = بکن

کردی:

هاسون = تیز کردن (از سون = تیز کردن، مالیدن)

انارکی:

هابِند = وصل کردن (از بستن).

ب) پیشوند «ها-» می‌تواند دیسه‌ای (صورتی) از پیشوند «هم-» باشد؛ در پارسی میانهham-  در پارسی باستان و اوستایی ham- ، hama-  «هم، باهم، همان» (بسنجید با سنسکریت sam- ،sama-، یونانیhomos   ). در اوستایی ham- به چند دیسه روی می‌دهد: hem-،han-،hen-،و نیز ha-. از سوی دیگر، پیشوند لاتین com- (که همچم «هم-» است ولی با آن همریشه نیست) همان کار پیشوند «هم-» را می‌کند؛ یکی از کَریا (فونکسیون) های آن تاکید است.

پ) گاهی پیشوند «ها-» می‌تواند دیسه‌ای از پیشوند «آ-» باشد. نمونه: آده به جای هاده (= بده) در گویش لارستانی.

ت) همچنین دانستنی است که «ها» هنگامی که به تنهایی به کار می‌رود در بسیاری گویش‌ها به چمار «آری» است. برای نمونه در افتری، تربت حیدریه‌ای، کردی.

 ث) دیگر اینکه پیشوند «ها-» هیچ پیوندی با پسوند بیشال (جمع) «-ها» ندارد.

ما در بازدیسی زبان پارسی به پیشوند «ها-» نیازمندیم. رایَن (دلیل) های آن بسیارند، ولی بازنمودشان در این یادداشت کوتاه نمی‌گنجد. فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک این پیشوند را برای پیشنهاد تَرم‌های زیر به کار برده است:

– هامَت، هامَتیدن  comment, commentate

– هامَتگان commentary

– هابندیدن to connect

– هابند، هابندش connection

– هابندندهconnective

– هابندندگی connectivity

– هابندگر    connector

– اندرهابندیدن interconnect

– اندرهابند، اندرهابندش interconnection

برای بیشتر دانستن درباره‌ی این تَرم‌ها می‌توان تارسیتِ فرهنگ را دید.

 

جستارهای وابسته

  • بارگیریِ «فرهنگِ تاتی و تالشیِ» عبدلیبارگیریِ «فرهنگِ تاتی و تالشیِ» عبدلی پارسی‌انجمن: تاتیان و تالشیان دو تیره‌ی ایرانی‌اند که بیشتر در کناره‌های دریای کاسپین و آذربایجان می‌زیند. بر پایه‌ی گواههای استوار و روشنِ تاریخی و زبان‌شناختی، زبانی که تاتیان بدان سخن می‌گویند تا چهارسد سالِ پیش (تا زمانِ صفویان) زبانِ همه‌ی آذربایجانیان بود که گستره‌اش تا به قزوین نیز می‌رسید، لیک با ترک‌تازیِ زبانِ ترکی زبانِ تاتی […]
  • نگاهی به حذف زبان و ادبیات فارسی در کنکورنگاهی به حذف زبان و ادبیات فارسی در کنکور عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیب‌شناسی پارسی‌انجمن): گویا، قرار است دروس عمومی، از جمله زبان و ادبیات فارسی، را از کنکور حذف کنند. در اینجا پیامدهای مثبت و منفی این رویداد را بررسی می‌کنیم.
  • چرا نادرست‌نویسی در افغانستان هنجار شده است؟چرا نادرست‌نویسی در افغانستان هنجار شده است؟ پارسی‌انجمن: عزیز حکیمی، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی هراتی، در این جُستار به نادرستیهای دستورزبانی، نوشتاری و گفتاریِ زبانِ پارسی در افغانستان می‌پردازد و چرایی این نادرستیها را واکاوی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این نادرست‌نویسی در افغانستانِ امروز هنجار گردیده […]
  • بارگیریِ «گویشِ آذری» از روحی انارجانیبارگیریِ «گویشِ آذری» از روحی انارجانی پارسی‌انجمن: گواهیها و پژوهشهای دانشمندان به استواری نشان می‌دهد که پیش از ترکی، گویشِ پهلویِ آذری تا سالهای انجامینِ سده‌ی دهم و نیز تا نیمه‌ی سده‌ی یازدهمِ مَهی در همه‌ی آذربایجان روایی داشته است. از این گویشِ ایرانی ـ که شوربختانه با ترک‌تازی ترکان به آذربایجان جایش را ترکی گرفت ـ نمونه‌هایی درخور برجای مانده که بزرگ‌ترین نمونه‌ی […]
  • بارگیریِ «فرهنگِ اشتقاقِ واژه‌های فارسی» از نورائیبارگیریِ «فرهنگِ اشتقاقِ واژه‌های فارسی» از نورائی پارسی‌انجمن: خوانندگانِ پارسی‌انجمن پیش‌تر با «فرهنگِ ریشه‌ی لغاتِ فارسی» و «مسیرِ اشتقاقِ لغاتِ فارسی»ِ دکتر علی نورائی آشنا هستند و اینک سومین کارِ ایشان در این زمینه که «فرهنگِ اشتقاقِ واژه‌های فارسی» نام دارد و در آن بیش از ۳۴۰۰ واژه‌ی فارسی ریشه‌یابی شده، چاپخش شده […]
  • ۱۰۵. گزار و گذار۱۰۵. گزار و گذار

3 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. چگونه با “ها” ی تاکید به “ها” ی همبندی رسیده؟ هیچ نمونه ی تاریخی نیاورده؟
    نوشتند: پیشوند «ها-» می‌تواند دیسه‌ای (صورتی) از پیشوند «هم-» باشد؛
    با چه سند و بنمایه ای ؟

  2. ها زاب هم می سازد کافی است زاب(صفت) یا قید رو به ها بیافزایم . تن + ها یا انت(هم معادل end) + ها منها (من در ریشها شاخه آریایی قرارا گرفته و معنی کاهش دارد می تواتنید به کتاب های هندو اروپایی مراجعه کنید) ها در این واژه چم از همه می دهد.
    تنها : یک تن از همه
    انتها : پایان از همه
    منها : کاهش از همه

  3. هامت؟ آخر هامت فارسی است؟ یعنی هیچ فارسی زبانی اساسا تصوری با شنیدن آن می تواند پیدا کند؟ زبان ساختن شاخ و دم ندارد که!

دیدگاهی بنویسید.


*