دژ استوار شلخته‌نویسی

نگاهی به زبان و بیانِ یکی از پربازدیدترین وبگاه‌های فارسی‌زبان

 

عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیب‌شناسی پارسی‌انجمن): وبگاه ورزش سه از پربیننده‌ترین پایگاه‌های خبری ایران است و بیشتر مخاطبانش هم جوانان و نوجوانان‌اند. این رسانه، با این‌همه نام و آوازه، نه ویراستاری دارد و نه خبرنویسانش به چیزی که می‌نویسند اهمیت می‌دهند. درست آن است که بگوییم بیشتر خبرنگاران و یادداشت‌نویسان و دست‌اندرکاران وبگاه ورزش سه الگوهای شلخته‌نویسی هستند، اما این همه‌ی داستان نیست و آنان گاهی کم‌دانی (اگر نگوییم غرض‌ورزی) را هم بر شلخته‌نویسی می‌افزایند و چه گفتنشان هم همانند چگونه گفتنشان می‌شود.

 

زبان گزارشگران دهه‌های گذشته

یادم هست که در دهه‌ی هفتاد خورشیدی، گزارش‌های ورزشی، به‌ویژه فوتبال، را از تلویزیون می‌دیدم. در آن سال‌ها و نیز سال‌های پسین، وقتی تیمی بازی باخته را می‌برد یا مساوی می‌کرد گزارشگر می‌گفت: «چه بازگشت شکوهمندانه‌ای!» یا چیزی در این مایه‌ها. کسی «کامبک» نمی‌گفت. زبان گزارش‌ها -جدای از اینکه گزارشگر توانا باشد یا ناتوان، باسواد باشد یا بی‌سواد، مردمی باشد یا مردم‌ستیز و دیگر ویژگی‌ها- زبانی اجق‌وجقی نبود، حتی گاهی برخاسته از ورزش باستانی و کشتی بود، نمونه: «میدان‌دار و میدان‌داری کردن» (در توصیف بازیکنان بازی‌ساز در میانه‌ی زمین به کار می‌رفت)، «چغر و بدبدن بودن» و… در زبان بهرام شفیع. البته چون ورزش فوتبال ورزشی بومی نبود، واژه‌ها و اصطلاح‌های خودش را همراه خود به زبان فارسی آورد، اما این واژه‌ها و واژه‌های برخاسته از فرهنگ پهلوانی و زورخانه‌ای به یک هم‌سنگی و تعادلی رسیده بودند. نخستین کسی که گزافه‌کارانه و بی‌قیدوبند از واژه‌های بیگانه، حتی واژه‌هایی که برابرنهاد فارسی داشتند، استفاده کرد عادل فردوسی‌پور بود. پس از او، گزارشگران درها را گشودند و حتی واگویه‌ی نام بازیکنان فوتبال را بر پایه‌ی نظام آوایی زبان مبدأ قرار دادند. این فرهنگ بی‌خیالی و تن‌پروری و خودباختگی از زبان گزارشگران تلویزیونی به زبان رسانه‌های نوشتاری، بیش و پیش از همه به زبان ورزش سه، منتقل شد.

 

ورزش سه و شلخته‌نویسی

این رسانه بخش‌هایی دارد که ویژه‌ی «کامبک» است: «جدیدترین ویدئوهای کامبک»، «برترین کامبک‌ها» و… . به پاسی که در گذشته «پاس به بیرون» یا «پاس رو به بیرون» می‌گفتند اکنون کاتبک می‌گویند: «احمد نوراللهی با یک تکل بلند پاس کات‌بک قایدی را تبدیل به گل کرد» (کد خبر: ۱۸۱۰۱۷۳)

هت‌تریک و دبل و سیو و سوپرسیو و… از قلم خبرنگاران و نویسندگان این رسانه نمی‌افتد و به هر کدام بخشی ویژه‌ی خود دارند: جدیدترین ویدئوهای سوپرسیو و… .

نیازی به آوردن نمونه نیست. اگر هرکدام از این واژه‌ها را همراه با نام این رسانه در گوگل جست‌وجو کنیم، به صدها نمونه خواهیم رسید.

در اینجا نمونه‌ای از برابرنهادهای ورزشی فرهنگستان را می‌نویسم و از این ویژگی می‌گذرم، چون بسیاری از رسانه‌های دیگر هم به این درد گرفتارند.

واژه‌ی بیگانه برابرنهاد فارسی
دبل/ دبل کردن دوگله، دوگله شدن [۱]
سیو نجات، نجات دروازه
دایو بستن شیرجه رفتن
پلی‌آف بازی حذفی
لیبرو دفاع آخر
هافتایم وقت استراحت
هافبک بازیکن میانی
فول خطا
لیدر سرهوادار
کاپیتان سریار
کلین شیت گل‌پاک، گل‌پاکی
رنکینگ رتبه‌بندی
لیگ تیمگان
شهرآورد [۲] دربی
تکل تک
ادونتج رول فرصت
هت‌تریک سه‌گله
کرنر اریا محوطه‌ی کنج، کنجی
کاتبک پاس به بیرون

ویژگی دیگر ورزش سه ریشخند کردن به مفاهیم و کلیدواژه‌های حقوقی است و نیز ترویج تندوتیز قبیله‌گرایی.

به این عنوان‌ها دقت کنید:

لرهای پرسپولیس به پنج رسیدند (کد خبر: ۱۳۳۳۶۳۱)

لرهای لیگ، حافظان دروازه‌های تیم ملی (کد خبر: ۱۶۴۲۱۵۸)

درخشش پسر ترکمن‌صحرا برای جام دوم (کد خبر: ۱۶۳۸۱۲۹)

آزمون چهره ویژه بازی ایران-ترکمنستان (کد خبر: ۱۲۳۴۴۰۶)

درخواست تراکتورسازی از ترک‌های قشقایی (کد خبر: ۱۴۱۴۵۰۸)

ابراهیم با: قوم پارس را می‌شناسم (کد خبر: ۱۰۲۹۱۲۳) [۳]حمایت از قوم لر در بازی حساس لیگ یک (کد خبر: ۱۷۲۴۵۰۸)

حمایت از قوم لر در بازی حساس لیگ یک (کد خبر: ۱۷۲۴۵۰۸)

درباره‌ی کاوه رضایی، فوتبالیست کرمانشاهی، از اصطلاح «کردتبار» استفاده می‌کند: «این ستاره  کردتبار که فصل موفقی را با تیم ذوب آهن پشت سر گذاشته بود با پیشنهادات مختلفی از تیم های لیگ برتری مواجه شده بود.» (کد خبر: ۱۳۳۳۶۵۷)

 

این‌ها مشتی نمونه‌ی خروار است. از نظر گردانندگان این وبگاه، انسان ایرانی شهروند محسوب نمی‌شود و ایران زنجیره‌جزیرگان (مجمع‌الجزایر) قبایل است و هویت افراد بر پایه‌ی قوم و قبیله‌شان تعیین می‌شود. این رسانه حتی واژهای پرشین و پرشیا و… را به قوم پارس ترجمه می‌کند! نمی‌توان گفت رسانه‌ای حرفه‌ای، با این‌همه دفتر و دستک و با این‌همه مخاطب، این واژه‌ها را ازسر بی‌احتیاطی و پرت‌بودگی برمی‌گزیند.

هویت انسان معاصر هویت شهروندی است. ما هر روز در محیط اجتماعی از جایگاه شهروندی با یکدیگر روبه‌رو می‌شویم، نه همچون عضو یک قوم یا قبیله. در آمریکا و هند و باقی جهان هم همین رابطه بین مردم برقرار است، اما نظر گردانندگان ورزش سه تا امروز جز این بوده است. آنان برداشت ویژه‌ی خودشان را از مفاهیم حقوقی دارند؛ برداشتی که آشکارا نادرست است؛ هیچ بنیان حقوقی‌ای ندارد و دهن‌کجی به منافع ملی مردم ایران است.

 

پانوشت

[۱] اگر پیروزی در بازی رفت و برگشت مدنظر گوینده باشد، «دوبُرده کردن» گویند.

[۲] از آنجا که شهر در معنای کشور هم به کار رفته است، شهرآورد می‌تواند برای بازی‌های باشگاهی یا ملی دو کشور، همچون ایران و عربستان، هم به کار برود.

[۳] هرگاه که منظور گوینده از واژه‌های پرشین، پرسه، پرشیا (با هر واگویه‌ای) کشور ایران بوده باشد، در فارسی باید به ایران ترجمه شود، نه قوم پارس!


آگاهی: برای پیوند با ما می‌توانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از به‌روزرسانیهای تارنما می‌توانید هموندِ رویدادنامه پارسی‌انجمن شوید و نیز می‌توانید به تاربرگِ ما در فیس‌بوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.

جستارهای وابسته

  • نگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دههنگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دهه عباس سلیمی آنگیل: پس از انقلاب ۵۷، آیین‌ها و مناسبت‌ها و پوشش‌ها و نمادهایی در ایران ساخته و پرداخته شد که آشکارا واگرا و قوم‌وقبیله‌محورند. از آنجا که همه‌ی این‌ها سویه‌ی نمادین دارند و در دل خود خواستی سیاسی را نمایندگی می‌کنند، می‌توان با نگاهی روادارانه و آسان‌گیرانه همه‌شان را زیر واژه‌ی «نمادهای واگرا» جای داد. چنان‌که خواهیم دید، […]
  • چند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندیچند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندی عباس سلیمی آنگیل: گاهی در گویش‌های گوناگون زبان فارسی واژه‌ها و عبارت‌هایی یافت می‌شود که شنیدن و شناختنشان خوشایند ذوق‌های سخن‌سنج است. افزون بر این، یعنی افزون بر نگاه زیبایی‌شناختی، جور دیگر هم می‌توان به این واژه‌ها و عبارت‌ها نگریست: می‌توان به جای برخی از وام‌واژه‌ها ازشان بهره برد؛ در پژوهش‌های ادبی و زبانی هم راهگشایند. […]
  • دگرگونی‌های تازه در زبان فارسیدگرگونی‌های تازه در زبان فارسی عباس سلیمی آنگیل: در نوروز امسال زمان دست داد تا چند روزی کنار خانواده باشم. در چنین روزهایی، چنان‌که افتد و دانی، بازی با ورق (حکم و چاربرگ و ...) یکی از سرگرمی‌های خانواده‌های ایرانی است. بهار بود و هوا دل‌پذیر، ما هم نشستیم و چند دستی بازی کردیم. در یکی از دست‌های نفس‌گیر، خواهرزاده‌ی نوجوانم با شادی گفت: «پنج را سر کن. پنج دل را سر […]
  • نگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانینگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانی عباس سلیمی آنگیل: پس از فروپاشی شوروی، پیوندهای مردمان ایرانشهر استوارتر شد و در دهه‌های اخیر سرایندگان بسیاری در ایران و افغانستان و تاجیکستان در استوارتر کردن هر چه بیشتر این پیوندها قلم زده‌اند. باشد که اندیشه‌ی ایرانشهری پادزهر ایدئولوژی‌های نژادپرستانه و قوم‌گرایانه […]
  • دمیدن شیپور از سر گشاد: آیا ایرانیان نژادپرست‌اند؟دمیدن شیپور از سر گشاد: آیا ایرانیان نژادپرست‌اند؟ عباس سلیمی آنگیل: درست آن است که بگوییم با توجه به رویدادهای جهانی در چند سده‌ی اخیر، واژگانی چون «روسیاه» و «سیاه‌سوخته» و... مایه‌ی رنجش سیاه‌پوستان می‌شود و چه بهتر که به کار نروند، نه اینکه شکل‌گیری این واژه‌ها و دشنام‌ها را نتیجه‌ی نژادپرست بودن گویندگانش دانست، و آنگاه فاشیسم و نازیسم و صنعت برده‌داری آمریکا را با واژه‌ی «روسیاه» […]
  • مدرسه‌های ترکیه‌ای در پهنه‌ی ایرانشهرمدرسه‌های ترکیه‌ای در پهنه‌ی ایرانشهر عباس سلیمی آنگیل: سیاست خارجی ترکیه از سال‌های پایانی خلافت عثمانی تاکنون، بیش از یک سده، دگرگونی بنیادینی نداشته است. عثمانی در جنگ جهانی نخست از آشفتگی دولت ایران و دربار قاجار بهره برد و نام سرزمین ارّان و شروان را به آذربایجان دیگرگون کرد و هم‌زمان در فرارودان (آسیای میانه) اندیشه‌های پان‌ترکیستی را تبلیغ می‌کرد. این روزها نیز دولت […]

2 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. ورزش سه باید تذکر جدی از دولت بگیره و اگر به غربزدگی اش پافشاری کرد باید دست اندر کارانش زندانی شوند. فرهنگ یک کشور که جای این لوده بازی ها نیست

  2. گُل ( goal ) = توی دروازه ، فاژ ، فاژه : (گویش دیگری از باز ، به خمیازه و دهان درّه گفته می شده است .)
    اوت ( out ) = بیر: ( کوتاه شده ی بیرون ) آژ: ( گویش دیگری از آز یا اَز به مینش به سوی بیرون )
    فوتبال ( football ) = پاتوپ ، توپ پای ، توپ پاد ، تیپا ( تهِ پا ) ، فَت پا ( فَت= بغلِ پا)
    کُرنِر ( corner ) = کُنج( کُنگ ) ، گوشه
    شوت ( Shoot ) = شوب ( آشوب = به شوب آوردن < شوب = حرکت ، اَروِش ، جنبش)

دیدگاهی بنویسید.


*