زبان‌بستگی، زبان نستله‌ای (نگاهی به دُرفشانی‌های مدیرعامل نستله)

عباس سلیمی آنگیل: فیلم سخنرانی الناز سخائیان، مدیرعامل بخش ایرانی شرکت نستله، یک هفته‌ای است در رسانه‌ها فراگیر شده است. راست این است که بگوییم قرعه به نام ایشان افتاد، وگرنه سال‌هاست که زبان کسب‌وکارهای اینترنتی همین است؛ همین‌قدر شترگاو پلنگ، معجونی هفت‌رنگ از خود‌کم‌بینی و نافرهیختگی.

دو نکته را باید پیش چشم داشت: برخی از وام‌واژه‌ها را کم‌وبیش همه‌ی مردم به کار می‌برند و ویژه‌ی کسب‌وکارهای اینترنتی نیست. برخی وام‌واژه‌ها شاید در زبان کسب‌وکارها بیشتر به چشم آید، اما واکنش کاربران اینترنتی به سخنان خانم سخائیان نشان می‌دهد که ایشان گزافه‌کارانه از واژه‌های بیگانه بهره برده‌اند. ایشان و بسیاری از همکاران و هم‌ترازانشان حتی از واژه‌های جاافتاده‌ای چون «کسب‌وکار» و «بازاریابی» و «سود» و… هم به‌عمد می‌پرهیزند و به‌کارگیری این واژه‌های فارسی را پایین‌تر از شأن خود می‌پندارند!

بسیاری از کارشناسان و دوستاران زبان فارسی درباره‌ی این زبانِ هرجایی سخن گفتند. می‌توان این نظرها و انتقادها را چنین دسته‌بندی کرد:

انتقادهای بجا از نظام آموزشی کشور (آموزش‌وپروش و آموزش عالی)

به این مسئله در همین رسانه‌ی پارسی‌انجمن پیش‌تر پرداخته‌ایم. از ایدئولوژی‌زدگی آموزه‌های کتاب‌های درسی و درون‌مایه‌های میهن‌ستیزانه تا حذف فارسی از کنکور و … .

دانشجو باید آزمون‌ها را به زبان معیار فارسی پاسخ دهد و بر استاد است، اگر سهمیه‌ای یا خودباخته نباشد، که چنین چیزی از دانشجو بخواهد. اما بسیاری از استادان دانشگاه‌ها به همان زبانی سخن می‌گویند و آموزش می‌دهند که این خانم سخن می‌گوید.

انتقادهای بجا از رسانه‌های رسمی

زبان رسانه‌هایی که از مالیات مردم حقوق می‌گیرند زبانی رسا و پاکیزه نیست. نه ویراستار کاردرستی دارند و نه انگیزه‌ی پاسداشت زبان فارسی. آسیبی که عادل فردوسی‌پور، یک‌تنه، با گزارش‌های زبان‌سوزانه‌اش به زبان فارسی زد، کمتر کسی در این سال‌ها زده است. او از نخستین کسانی بود که زبان فارگلیسی را وارد رسانه ملی کرد. پس از او، گزارشگران و گویندگان و مهمانان این رسانه و شبکه‌های خانگی، در بیابان بی‌کرانه‌ی وام‌واژه‌ها و وام‌ساختارها سرگردان شدند.

انتقادهای بجا از فرهنگستان

این نهاد در میدان واژه‌سازی و واژه‌گزینی همیشه چند گام پس‌تر از مردم است و همیشه هم دیر می‌رسد! برخی از کارها و پژوهش‌های فرهنگستان در پاسداشت زبان فارسی ستودنی است، اما در واژه‌سازی و واژه‌گزینی دچار افت است و فرهنگستان‌های پیشین بسیار پویاتر بودند. فرهنگستان می‌ایستد تا واژه‌ای بر ذهن و زبان بنشیند و آنگاه پیران جهان‌دیده، میان آن‌همه پسوند و پیشوند، «ک» ناقابلی به ته هر واژه می‌چسبانند و خیالشان آسوده  می‌شود. بنگرید به اینجا.

شأنیت از دست رفته‌ی ایران و ایرانی

با همه‌ی این‌ها، بنیادی‌ترین دلیل را باید در از دست رفتن شأنیت انسان ایرانی دید. درست است که زبان انگلیسی به همه‌جا سرک کشیده و بر همه‌ی زبان‌ها کارگر افتاده، اما دُرفشانی‌های خانم مدیر شرکت نستله از جنس دیگری است! این بیماری در فرهنگ نوکیسگان نمود بیشتری دارد. حتی برخی از سیاستمداران هم برای خودنمایی و یا از سر نادانی سرشتی‌ای که گریبانشان را گرفته و رها نمی‌کند، چنین ناروا سخن می‌گویند. زمانی ایران از نظر فرهنگی و اقتصادی کانون منطقه بود، امروز آرزوی بسیاری از ایرانیان این است که به یکی از کشورهای همسایه بروند، بی زحمت شحنه و محتسب، شلوارک بپوشند و لبی تر کنند و… . آشکار است که در این میانه چنان شأنی نماند.

اکنون ما شهروندان این کشور نمی‌توانیم گرفتاری تحریم و دیگر کارها را یک‌رویه کنیم، اما می‌توانیم خودمان بخشی از این تباهی همه‌گیر نباشیم. سال‌ها پیش از مورد مدیر شرکت نستله، به دوستان دانش‌آموخته‌ی بسیاری گوشزد می‌کردم که این جمله‌ی «هندل کردن کارها» را چرا به کار می‌برید؟

پاسخ می‌دادند: «پس چه بگوییم؟»

این پاسخ نشان می‌دهد که گرته‌برداری‌ها چگونه مانند گونه‌ی مهاجم عمل می‌کنند و شکل‌های بیانی رایج پیش از خود را سربه‌نیست می‌کنند.

فراموش نکنیم حتی کسی همچون احمد شاملو، که به خاطر ایدئولوژی سیاسی دلبستگی‌ای به میهن و ایران نداشت، این زبان شلم‌شوربا را «حرامزاده» و «فارگلیسی» و… می‌نامد. چنین زبانی در میان ایرانیان آمریکا رواج داشت و دارد و همین امر شاملو را در سفر به آمریکا رنجانده بود. گوش پهن کنیم و گفته‌ی مسکوب را به یاد آوریم: «ایرانی بودن با همه‌ی مصیبت‌ها به زبان فارسی‌اش می‌ارزد.»

 


آگاهی: برای پیوند با ما می‌توانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از به‌روزرسانیهای تارنما می‌توانید هموندِ رویدادنامه پارسی‌انجمن شوید و نیز می‌توانید به تاربرگِ ما در فیس‌بوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.

جستارهای وابسته

  • برخی از عوامل افت دانش‌آموزان در درس زبان و ادبیات فارسیبرخی از عوامل افت دانش‌آموزان در درس زبان و ادبیات فارسی عباس سلیمی آنگیل: سستی دانش‌آموزان در نوشتن و گفتن (درس زبان و ادبیات فارسی) علت‌های چندگانه‌ای دارد. می‌دانیم که آموزش‌وپرورش نهادی ورشکسته است: از صورت و محتوای کتابهای درسی تا شیوه‌ی ارائه‌ی آن و از کم‌سوادی مؤلف و معلم تا عمری که در مدرسه‌ها گم می‌شود. در این بلبشو، حذف درس زبان و ادبیات فارسی از کنکور هم بی‌تأثیر نبوده است. این کنش […]
  • نگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دههنگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دهه عباس سلیمی آنگیل: پس از انقلاب ۵۷، آیین‌ها و مناسبت‌ها و پوشش‌ها و نمادهایی در ایران ساخته و پرداخته شد که آشکارا واگرا و قوم‌وقبیله‌محورند. از آنجا که همه‌ی این‌ها سویه‌ی نمادین دارند و در دل خود خواستی سیاسی را نمایندگی می‌کنند، می‌توان با نگاهی روادارانه و آسان‌گیرانه همه‌شان را زیر واژه‌ی «نمادهای واگرا» جای داد. چنان‌که خواهیم دید، […]
  • چند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندیچند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندی عباس سلیمی آنگیل: گاهی در گویش‌های گوناگون زبان فارسی واژه‌ها و عبارت‌هایی یافت می‌شود که شنیدن و شناختنشان خوشایند ذوق‌های سخن‌سنج است. افزون بر این، یعنی افزون بر نگاه زیبایی‌شناختی، جور دیگر هم می‌توان به این واژه‌ها و عبارت‌ها نگریست: می‌توان به جای برخی از وام‌واژه‌ها ازشان بهره برد؛ در پژوهش‌های ادبی و زبانی هم راهگشایند. […]
  • دگرگونی‌های تازه در زبان فارسیدگرگونی‌های تازه در زبان فارسی عباس سلیمی آنگیل: در نوروز امسال زمان دست داد تا چند روزی کنار خانواده باشم. در چنین روزهایی، چنان‌که افتد و دانی، بازی با ورق (حکم و چاربرگ و ...) یکی از سرگرمی‌های خانواده‌های ایرانی است. بهار بود و هوا دل‌پذیر، ما هم نشستیم و چند دستی بازی کردیم. در یکی از دست‌های نفس‌گیر، خواهرزاده‌ی نوجوانم با شادی گفت: «پنج را سر کن. پنج دل را سر […]
  • دژ استوار شلخته‌نویسیدژ استوار شلخته‌نویسی عباس سلیمی آنگیل: وبگاه ورزش سه از پربیننده‌ترین پایگاه‌های خبری ایران است و بیشتر مخاطبانش هم جوانان و نوجوانان‌اند. این رسانه، با این‌همه نام و آوازه، نه ویراستاری دارد و نه خبرنویسانش به چیزی که می‌نویسند اهمیت می‌دهند. درست آن است که بگوییم بیشتر خبرنگاران و یادداشت‌نویسان و دست‌اندرکاران وبگاه ورزش سه الگوهای شلخته‌نویسی هستند، اما […]
  • نگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانینگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانی عباس سلیمی آنگیل: پس از فروپاشی شوروی، پیوندهای مردمان ایرانشهر استوارتر شد و در دهه‌های اخیر سرایندگان بسیاری در ایران و افغانستان و تاجیکستان در استوارتر کردن هر چه بیشتر این پیوندها قلم زده‌اند. باشد که اندیشه‌ی ایرانشهری پادزهر ایدئولوژی‌های نژادپرستانه و قوم‌گرایانه […]

10 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. آیا از ” شأنیت” خواسته ایید بگوید جایگاه ؟ من از یک سو تا اندازه ایی با شما همدل ام واز سوی دیگر با شما نمیتوانم همراه باشم » یکی اینکه کاربرد واژگان عربی از دو روی بسیار بدتر و ناپسند تر از انگلیسی و فرانسه است ولی گویا شما چندان با آن دشواری ندارشه باشید؟ ۱- عربی زبان اشغالگران بوده است که با زور به ایران فشارانده شده است ۲- عربی از نهادش زبانی بیگانه و ناهمخوان با پارسی است و زبان عربی به ناهنجارگردانی و نابسامانی زبانی و فرهنگی مردمان ایران انجامیده است ، من در بیرون از ایران با شماری از آموزگاران بنیاد سعدی آشنا شده بودم که افسوس بسیار به زبان پارسی نا آگاه و بیشتر عربی دان بودند زیرا در دانشگاه رشته زبان پارسی را از دریچه زبان عربی می آموزند ، توده ایرانی نیز زبان ” فارسی ” را زبانی سنتی و کوچه بازاری و شعرهای گل و بلبل و ناتوان میشمارند زیرا هیچگاه در سیستم آموزشی رسمی به روشی درست درباره ربان فارسی آموزیده نشده اند و خود آموزگاران نیز بیسواد بوده اند و بجز چند شعر حافظ و مولانا چیزی از ساختار زبان پارسی نمیدانند و حکومت و فرهنگستان نیز تنها از دریچه غرب ستیزی به زبان می نگرد و تنها بایستگی خود را در بیرون گردن واژگان اروپایی میداند ولی اگر ۱۰۰ در صد زبان عربی باشد آنرا نیک میشمارد ، پس آن کسانی که انگلیسی بسیار بکار میبرند چندان نکوهشپذیر نیستند زیرا ما سخن ایشان را بهتر و روشن تر در میابیم تا از سخن کسانی که واژگان عربی انبوه را و با دستور زبان عربی در سخنشان بکار میبرند.

    • دوست عزیز، آسیبی که زبان عربی به فارسی زده برای ۱۰۰۰ سال پیش است، و آسیبی که انگلیسی داره می زنه مال اکنون است. اگه ۲تا مهاجم به یک کشور یورش آورده باشند، یکی ۱۰۰۰ سال پیش که تموم شده باشه، و دیگری اکنون که هنوز هم درجریان باشه، خرد می گه به رویارویی کی بری؟

      • نخست اینکه هنگامیکه درباره سالهای گذشته سخن گفته میشود باید گفت ” در ۱۰۰۰ سال پیش ” و اگر خواسته باشد آنرا تا زمان کنونی بیاورید باید گفت ” از ۱۰۰۰ سال پیش ، این کاربرد ناروای ” برای ” که امروزه جایگزین همه حرف اضافه های ” از ، در ، به ، تا ، ازآنِ … ” شده نادرست است و دیگر اینکه کارواژگان “میزنه ، باشه ، میگه ، بری ، ” تنها در گفتگوی خودمانی رواست و در نوشتار باید گفت ( که تا پایان دهه ۶۰ همجنین درست نوشته میشد ): میزند ، باشد ، میگوید ، بروید ” اما در پاسخ شما : همان اعرابی گرایی خودش چنان شکافی بزرگ در زبان پارسی پدید آورده که آنرا به گزند های بیرونی آسیبپذیر کرده است و راهچاره نخست در بستن آن شکاف آغازین است ، چندی بود که گفتارک ” وقت شما خوش ، یا وقت ندارم ” بر زبانها افتاده بود و اکنون بجای ” وقت ” دارند از ” تایم ” بکار میبرند پس ریشه این نابسامانی همان واژه بیگانه عربی است که به گسل درزبان پارسی انجامیده است ، یا اینکه اگر در گذشته میگفتند ” ذیل ( عربی ) ” امروزه میگویند ” کنتکس ” پس یاز میبینیم که ریشه این شکاف همان اعرابی گرایی است ، دیگر اینکه واژگان اروپایی فرانسه و انگلیسی در پارسی با دستور زبان پارسی بکار میروند همچون : داکیومنت –> داکیومنت ها در حالیکه در الفارسی همان را میگویند ” سند –> اسناد–> مستند ” که بر روش دستور عربی است ، و دیگر همخویشی واژگان و ساختاری زبانهای اروپایی با پارسی است برای نمونه در انگلیسی ” برادرلی ” برابر با ” برادرانه ” در پارسی است در حالیکه شیفتگان عربی میگویند ” اخوت ( عربی) ” ، یا ” نمره، نامبر ” فرانسوی و انگلیسی با ریشه پارسی ” مر / شمار ” همخویشند در حالیکه واژه بسیار زشت و بد آوای عربی ” رَقَم ” اکنون همهگیر شده است و بجای کالاها و یا رویدادن ، پدید آمدن و انجام شدن میگویند ” ارقام ،رقم خوردن ، رقم زدن ” که هم نادرست است و هم بسیار زشت و بد آوا است .

        • بله من هم با کزاره های شما پیرامون آسیب زبان عربی همداستانم. اما باز هم میگم باید اولویت داشت، این یک میدان جنگ فرهنگی-تمدنی است، اگه اویت ها را درست نشناسیم آسیب می بینیم. نکته دیکه اینکه واژه زشت تایم در برخی عبارات جایگزین زمان هم شده، یعنی واژگان انگلیسی داره تر و خشک، عربی و فارسی را با هم می سوزونه.

  2. من چند گفتارک ( عبارت ) ایرانیانی که در اینترنت خوانده و شنیده ام را برایتان مینویسم و داوری از شما >
    « علل و مصاعب مهاجرت ، اظهر من الشمس ، قاطبه ملت ، اساتید محترمه ، عدم صداقت، محاق ، ذیل تفکرات محض ، مفاخر ملی ، قظات عالی ، معلومات کلی ، مکتوبات سیاسی ، قوه مقننه ،مشاهدات بصری ، قاعدتا، مستحظر حضور حاضرین ، مقاصد و معایب و مقید و .. » اکنون شما بگویید که آیا این گفتارک ها و واژگان از دید واژگان و دستور زبان ساختاری ، پارسی اند ؟ دستکم اگر کسی واژگان اروپایی را در پارسی بکار برد آنرا با دستور پارسی بیشبار ( plural ) میگرداند و نیز سخنش زیباتر و خوش آهنگ تر می آواید !

    • جناب هوشیار با سخن شما ، تا اندازه ای همداستانم و بر این باورم که تا جاییکه به روشنایی و شیوایی سخن آسیب نرسد باید بجای واژگان عربی ، از واژگان فارسی در سخن سود جست ، چرا که قومیت گرایان با دیده کوچکی و پستی به کاربرد زیاد واژگان عربی در زبان فارسی می نگرند و از این رهگذر ، ناجوانمردانه زبان فارسی را لهجه ۳۳ زبان عربی می شمرند .
      ولی شما نیز توجه داشته باشید که بسیاری از واژگان عربی که ما در زبان فارسی امروز بکار می بریم در زبان عربی آن معنا را ندارند ؛ مثلا ما می گوییم عکس العمل ولی اعراب می گویند رد الفعل . یا ما می گوییم تمدن ولی اعراب می گویند الحضاره . یا ما می گوییم دائره المعارف ولی اعراب می گویند الموسوعه و …
      بنابراین می بینیم که ما زبان عربی را بومی سازی کردیم و اینکار را در مدت ۱۲۰۰ سال به سعی سخنوران سترگ خویش و نیز خود مردم ، به انجام رسانده ایم در صورتی که اینکار ، یعنی بومی سازی را ، دست کم هنوز و تا به امروز نتوانسته ایم با واژگان فرنگی انجام دهیم .
      به هر روی باز هم می گویم به دلیل دروغ‌پردازی پان‌ترکیستها به زبان فارسی و خواندن آن به عنوان لهجه ۳۳ زبان عربی نباید در کاربرد واژگان عربی زیاده روی کرد .

      • هم میهن گرامی ام ، بیاییم بیانگاریم که زبان فارسی ۹۹٫۹ عربی بشود که براستی اکنون گاهی اینچنین شده است برای نمونه :
        ” اعضا هیئت مدیرهمحترم شرکت سهامی تولیدات غذایی علیه حکم قضات عالی مقام امور حقوقی و مالی..” اکنون پانترکی گوید ” زبان فارسی لهجه ای از عربی است زیرا در همان جمله بالایی حتی یک لغت فارسی نیست ” و شما در پاسخش بگویید ” بله این جمله همه اش عربی است ولی ما زبان عربی را بومی کرده اییم و واژگان عربی که ما در زبان فارسی امروز بکار می بریم در زبان عربی آن معنا را ندارند ..! ” او خواهد گفت خود همین دو نکته که یکی در جمله هایتان همه واژگان عربی است و نیز بگفته خود شما ” ما زبان عربی را بومی کرده اییم..” پس خودش این که فارسی لهجه ایی از زبان عربی است را تایید میکند !

  3. در زبانهای اروپایی همچون فرانسه آلمانی انگلیسی اسپانیایی …. وسواس و نگرش ویژه ایی به درست نویسی هست و جای هر بخش از سخن با استواری و سختگیری برنموده شده است در حالیکه در زبان الفارسی امروزی گونه ایی شلختگی و سستی / بی حالی در نوشتن هست که سخنشان را گنگ و آشفته و ناتوان گردانیده است که حتی گوینده و نویسنده الفارسی امروزی نیز در نهادش از آن آگاه است و در دلش از زبان فارسی امروزی ناخرسند و حتی بدرستی برایش چندش آور شده است که همان زبان گفتار و نوشتار را بسوی نابودی یکسره زبان پارسی دارد میکشاند که این بایستی ریشه گرایش به انگلیسی گویی باشد ، به راهچاره بنیادی که خواست حکومت در دستگیری و ساماندهی رسمی به زبان پارسی باشد هیچ امیدی نیست پس راهچاره دوم یا باید پیروی درستنویسی از زبانهای اروپایی باشد و یا اینکه یک جنبش بزرگ فرهنگی ( و نه سیاسی ) از خود توده ایرانیان درون و بیرون ایران پدید بیاید تا زبان پارسی را از نابودی ناگزیر در آینده ایی نزدیک رهایی داد که این خواست نیرومند بایسته نیز در ایرانیان دیده نمیشود ، شما چه می اندیشید ؟

  4. امروز در زوزنامه ایی خواندم که فرهنگستان ( که خود آنرا نادرست آنرا نامیده اند)زبان و ادب فارسی که براستی اداره پدافندی و گسترش و نگهداشت زبان عربی در ایران است ، پیشنهاده که بجای واژه ” فن پیج ” بگویند ” صفحه طرفداران ” ! که بیشترش عربی است ، اینک پاسخ به آنانی که میگویند “واژگان عربی که ما در زبان فارسی امروز بکار می بریم در زبان عربی آن معنا را ندارند ؛ مثلا ما می گوییم عکس العمل ولی اعراب می گویند رد الفعل . یا ما می گوییم تمدن ولی اعراب می گویند الحضاره . یا ما می گوییم دائره المعارف ولی اعراب می گویند الموسوعه و …بنابراین می بینیم که ما زبان عربی را بومی سازی کردیم ! ” اگر همینجور پیش برود زبان فارسی در آینده نزدیک لهجه ایی از زبان عربی خواهد شد .

دیدگاهی بنویسید.


*