محمود فتوحی: احسان بیست سال در مشهد معلم انگلیسی و مدیر یک مؤسسۀ آموزش زبان بوده؛ انصافاً بر گونههای عامیانه و لهجههای انگلیسی و آمریکایی و استرالیایی مسلط است. ظرایف طنز و کمدی انگلیسی را خوب میفهمد. کسی که طنز و استعاره را بیدرنگ در زبان دوم بفهمد بر زبان مسلط است. افتخار میکند که چنان لهجه دارد که کاناداییها او را آنگلوفون میپندارند (یعنی بچۀ ناف لندن).
چنین استعداد زبانی را کمتر دیدهام. حتی آنها که سالها در کانادا و آمریکا زندگی کردهاند چنین زبان نمیدانند. این آدم اصلاً ذهن و ضمیرش آنگلوساکسونی شده، هرچند تا چهلسالگی از مشهد بیرون نرفته. دو سالی است آمده به مونترال کانادا که زبان «فغانس» یاد بگیرد.
عقاید شدیداً ضدوطنی دارد مثل اغلب مهاجران. انگار دشمن اصلیاش ایران است و شهر مشهد و محلۀ خودشان در کوهسنگی تبعیدگاه سالیانش بوده است. بدجوری همه چیز وطن را تحقیر میکند! بهخصوص اگر با دو سه هموطن سر صحبتش باز شود، دهن به دهن هم میدهند و فرهنگ و مردم و تاریخ و تمدن و هرآنچه را نشان ایران دارد از دم به باد نقد و وهن و سخره میگیرند. ما ایرانیها فلان !… ایرانیها فلان! ایرانی جماعت بهمان!
یک بار احسان به من گفت: همین الفبا که در ایران رایج است چهقدر مشکل دارد؟ من شنیدهام که کلمۀ «استضعاف» را ۱۴۴ جور میشود نوشت! عثطزآف، اصطظعاف، اسطذئاف، عصتظعاف … بعد با عین عین و عر عر زبان فارسی را به مسخره گرفت.
گفتم: صدای «ش» در خط انگلیسی چند جور نوشته میشود؟
کلماتی را زیر لب گفت و با انگشت شمرد Fascism , schizophrenic, sugar, liquorice, chef
نهایتاً گفت: صدای ش حدوداً ۱۰ جور نوشته میشود:
Sh, ch, sch, sc, tio, ci, ti, s, c, x
گفتم: عجب! خطی انعطافپذیر و غنی دارند!
گفت: بله، ولی زبان بینالمللی است. بسیار غنی و در تعامل با زبانهای دیگر.
گفتم: نویسههایش خیلی زیاد است. برای صدای «ک» ۷ نویسۀ ساده و مرکب دارند: x, K, ch, c, ck, q, cq,
و برای صدای «س» c, s, th, x,
برای صدای «ز» x, s, z,
برای صدای «آ» a, u, o,
برای صدای «او» o, oo, ou, u, ow
برای صدای «ای»: e, ee, ie, I, y,
تازه برعکس هم هست. یعنی یک نویسۀ مرکب چند صدا دارد، مثل ch که سه صدا دارد: ک، چ، ش. همچنین نویسههایی که نوشته میشوند و خوانده نمیشوند:
listens, know, half, answer, psyche, autumn, rhyme, daughter, reign, numbring, mortgage
خب! حالا اگر املای ممکن کلمۀ luxury (لاکشِری) را مثل «استضعاف» حساب کنیم، آن را به ۲۱۰ شکل میشود نوشت: آ= ۳ نویسه/ ک = ۷ نویسه/ ش = ۱۰ نویسه. ۳×۷×۱۰=۲۱۰
لاکشری را ۲۱۰ جور میتوان نوشت. البته بدون احتساب نویسههایی که هستند ولی خوانده نمیشوند، مثل u بعد از x در luxury . یا کلمۀ anxious انک(گ)شز(س) (aNG(k)SHəs را به ۴۲۰ شکل می توان نوشت:
ک/گ (۲) × ک (۷) × ش × (۱۰) × ز(۳) ۴۲۰=۲×۷×۱۰×۳
به نظر شما املای انگلیسی مشکلتر است یا املای فارسی؟ لطفاً چند کلمۀ انگلیسی بگویید که دقیقاً چنانکه نوشته میشود بخوانندش. نمیگویم واژههای سختی مثل
anxiety, schema, acknowledgements, autumn, Worcestershire, Choir, Sixth, Squirrel
اسمهای مکان هم که خود حکایتی است. در حومۀ همین شهر تورنتو شهرکی هست به نام «وان میل». وقتی آدرس میدهند و میخواهی گوگل کنی میگویی خب! One mills اما به عقل جن نمیرسد که املای «وان» چنین باشد: Vaughan
من یک سال در کنبرا پایتخت استرالیا در شهرک Ngunnawal خانه داشتم. تلفظش چنین بود Nan’wal. صدها بار آدرس نوشتم اما مثل ساکنانش غالباً غلط.
دخترم در دبیرستان از دست اسپلینگ (املای) غلط معلمهای استرالیایی هر شب شکایت داشت. الآن هم در تورنتو از غلطهای املایی که روی تخته یا در پاورپوینتها مینویسند عصبانی است.
احسان گفت: آره من هم خیلی عصبانی میشوم.
گفتم: خوب! چرا فرهنگستان بریتانیا و آمریکا پیشنهاد تغییر خط نمیدهند؟ چرا برای ما و ترکیه این پیشنهاد را مطرح کردند؟ چرا فرانسویها پیشنهاد تغییر خط نمیدهند؟ چرا آلمانها و چرا دیگر ملل؟
احسان ساکت شد. بعد چند لحظه گفت آره، مسئلۀ مهمی نیست.
گفتم احسان جان! یک جُرعه اندیشیدن در شبانهروز، برای سلامت عقل لازم است.
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.






همه دردها چاره دارند جز ۲تا، یکی مرگ دیگری غربزدگی
خسته نباشید
خط عربی زبان و واژگان پارسی را به فساد کشانده است (به مقدمه فرهنگ معین و کتابهای آموزش تصحیح متون بنگرید)
آیا گواهی دارید که خط لاتین زبانهای اروپایی را به فساد کشانده است؟
باید همین “ابجد تازی-پارسی” را بعنوان “دبیره فرهنگی مان” نگهداریم.
یک “الفبای چپ به راست” هم با نگاهی به دبیره های “اوستایی و پارسی میانه” بسازیم.
یکی برای “نوشتن در کاغذ”.
یکی برای “نوشتن در کامپیوتر”.
“داشتن هر دو” ، همه این مشکلها را حل خواهد کرد.
زبان پارسی نیازمند دبیره ی نوین است
بهترین راه زنده داشتن دبیره (خط) زبان پارسی پهلوی و خود این زبان است. شوربختانه، آسیبی که ساختار زبان پارسی در روند دگرگونی به زبان فارسی خورده است، دیسپذیری (شکل پذیری) این زبان را بسیار کم و آن را بسیار کمزور و ناتوان و نزار کرده است. از سویی ، دستگاه ساخت واژگان که در زبان پارسی پهلوی بسیار نیرومند بوده است، در زبان فارسی بسیار بسیار آسیب دیده است، و توان و یارای واژه سازی را کاسته است. وانگهی، زبان پارسی پهلوی برای واژگان بیگانه مانند فیزیک واژه ای برابر مانند چیهرشناسیه دارد. یک ویژگی دیگر زبان پارسی پهلوی از میان بردن گسست تاریخی ایرانیان و ایرانشهریان از نیاکان سرفراز خویشتن و کمک کردن به خودشناسی ایرانیان و ایرانشهریان و یکپارچگی دل و جان آنان است.زبان پارسی پهلوی مانند رشته زررین و گرانمایه ای است که مردم جای جای ایران و ایرانشهر را به هم می پیوندد و رشت در تاجیکستان و آستاناگ در کازاگستان و ایزمیر و ایستانپوهل در ترکیه و کوفَگ و بَسرَگ و بغداد و خانَگین در آراگ و هرات و کابل در افغانستان و پیشاور در پاکستان و هوگند و هوگاوند را با هوگیستان و تاوریز و هوراسان و بندر گَمب رُون در ایران و آستاراگان و دربند در روسیه را با آستاراگ و شهرهایی در زیر هلیگ پارس را به هم می پیوندد.