پارسیانجمن: آمیختگی زبان پارسی با زبان تازی بسیار آشکار و پُرآوازه است. هر پارسیزبانی روزانه شمار بالایی از واژگان تازی را در گفتار و نوشتار خود به کار میبرد. این آمیختگی یکسویه که بارآورد چیرگی اعراب بر سرزمینمان بوده است از رویهی واژگان فراتر رفته، بخشهایی از نحو و دستور زبان پارسی را نیز زیر هنایش [=تاثیر] خود گرفتهاست؛ تا جایی که برای نمونه ساختار جمع مکسر عربی در ناخودآگاه ذهنی پارسیزبانان نهادینه شدهاست و از همین رهگذر واژگانی چون «اساتید» و «میادین» ساخته میشود.
با این همه، این همهی داستان نیست. واقعیت آن است که زبان تازی نیز چه پیش و چه پس از تازش تازیان به ایران در دادوستدی طبیعی، واژههای بسیاری را از زبان پارسی وامگرفته است؛ اما این وامواژهها را چنان در دستگاه دستوری خود گوارده و با ویژگیهای زبانی خود هماهنگ کردهاست که بازشناختنشان گاه بسیار سخت میشود. برای نمونه واژههای «مهندس» و «هندسه» از «اندازه» پارسی و واژههای «ساذج» و «سذاجه» از واژهی «ساده» پارسی ساختهشدهاند.
دربارهی واژگان پارسی در زبان تازی از دیرباز نوشتارها و فرهنگهای بسیاری نوشتهشدهاست که از آن میان میتوان از «المعرب» جوالیقی و «واژههای فارسی عربیشده» ادّی شیر نام برد.
«واژههای فارسیالاصل در لهجهی عربی حجاز» (برگرفته از: ایراننامه؛ بهار ۱۳۶۴؛ شماره ۱۱؛ رویههای ۴۶۱ تا ۴۷۴) یکی از جستارهایی است که به بررسی شماری از واژگان پارسی در زبان تازی میپردازد. نویسندهی این جستار دکتر «محمد صدیق العوضی» -استاد دانشگاه ملک سعود- پس از بررسی راههای ورود واژگان پارسی به لهجهی حجازی زبان تازی فهرستی از واژگان پارسی را در زبان تازی به دست میدهد. در این فهرست شمار واژگانی که دربارهی نام گلها و گیاهان، ابزارها و خوراکهاست، چشمگیر است.
«واژههای فارسیالاصل در لهجهی عربی حجاز» نوشتهی دکتر «محمد صدیق العوضی» را از «اینجا» بارگیری کنید.
در پانویس مقاله نوشته شده بود که آقای محمد صدیق العوضی عربستانی است در حالی که ایشان ایرانی نژاد و از مهاجران ایرانی کشورهای خلیج فارس می باشد .
العوضی همان شهروندان شهر اَوز لارستان در استان فارس می باشند که در مانند اکثر مردم جنوب کشور به خاطر جنگ جهانی و قحطی و کشف حجاب در برهه های تاریخی متفاوت از ایران می روند
معمولا در کویت و عربستان و امارات و بحرین نیز هستند و بیتشر این ایرانی ها با زبان لارستانی صحبت میکنند