اختراع خط، نخست براي شمارش بود سپس براي نگارش
خط برای شعر، برای نوشتن کتیبههای پادشاهان یا برای هنرآفرینی به وجود نیامد؛ بلکه خط برای نگه داشتن حساب و کتاب و امور مالی پدید آمد. در جوامع کهن که کمکم رشد کردند و تبدیل به دهکدهنشینی و شهرنشینی میشوند، برای اینکه مازاد تولیداتشان را کاری انجام دهند یا به انبارها میسپردند یا خرید و فروش میکردند، برای همین آغاز به شمارش کردند.
به گزارش مارال آریایی دراَمرداد، دکتر عبدالمجید ارفعی -پژوهشگر و استاد زبانهای باستانی اکدی و ایلامی، ایلامشناس و از انگشتشمار مترجمان خط میخی ایلامی در جهان و از مهمترین كتیبهخوانان ایرانى- سخنان بالا را در نخستين نشست پژوهشكده هنر كه در فرهنگستان هنر برگزار شد، گفت و افزود: «در آغاز شمارش به صورت اجسام کوچک هندسی به صورت مخروط، سکه یا میله بوده که هر کدام نشاندهندهی عدد 1، 10، 60 یا 100 که به تدریج زیاد میشدند و بیانکنندهی ميزان کالاي گرفته، داده یا خرید و فروش کرده یا به انباری سپردهاند، بود. بدین ترتیب برای حفظ و نگهداری اجناس، سندی تولید میکردند و بدین گونه عمل میکردند که اجسام هندسی را وسط گِل میگذاشتند و دور تا دورش را به تمامی مهر میزدند و اینها تا زمانی که شکسته نمیشدند دارای اعتبار بودند و شکسته شدن آن باید در حضور دو طرف یا گواهان دیگر باشد. پژوهشگران با گردآوری این اجناس در آسیای غربی یا خاور نزدیک متوجه شدند این اشکال برای شمارش اجناس استفاده میشده است.
سومریان پدیدآورندهی خط میخی نبودهاند و قومی که پیش از سومریان ساکن ميانرودان بودهاند این خط را پدید آوردهاند
بررسی خط در کشورهای دیگر
ارفعی، اقوام پیش از سومریان را پدیدآورندهی خط دانست و گفت: «در سومری هم ایدهنگاری و هم هجانگاری دیده شده است. برای نمونه شما شکلی را میبینید و باید به صورت یک کلمه بخوانید و زمانی دیگر شما همان شکل را باید هجا بخوانید که بستگی به مقام کلمه در جمله دارد. در خط پهلوی نیز از هزوارش استفاده میشود؛ به آرامی نوشته و به پهلوی خوانده میشود در صورتی که همان هجا در جای دیگر به گونهای دیگر خوانده میشود. در سومری هم هزوارش وجود دارد. نام بیشتر شهرهای باستانی به خط سومری نوشته میشده؛ اما تلفظش به غیر از آن چیزی است که میبینیم و این بیانکنندهی آن است که سومریان پدیدآورندهی خط میخی نبودهاند و قومی که پیش از سومریان ساکن ميانرودان بودهاند این خط را پدید آوردهاند.»
وی ادامه داد: «خط پروتو ایلامی در زمان خط پروتو سومرینی آغاز میشود. شوربختانه تاکنون کتیبههای پروتو ایلامی رمزگشایی نشدهاند و در گذر زمان تعداد چهار هزار و اندی کتیبه یافت شده است. با جزیی اختلاف در شکل زمینهای به خط پروتو ایلامی میرسیم که شاهان استفاده میکردهاند. سه کتیبه از پادشاه ایلامی وجود دارد که بین 2100 تا 2050 پیش از میلاد، سلطنت میکرده است؛ نخستین آنها اکدی نوشته شده و بعدی پروتو ایلامی است که برای رمزگشایی آن تلاش زیادی انجام شده است و تنها نَپ و شوشینک را ترجمه کردهاند.»
این کتیبهشناس گفت: «در چینِ نزدیک به 1500 سال پیش از میلاد نیز از اشکال طبیعی بهره میبردهاند. نخست روی استخوان مینوشتند و احتمالا برگرفته از سومریان است. ژاپنیها از سه نوع خط استفاده میکردهاند که یکی برگرفته از خط چینی و دیگری را که حالت هجایی دارد، خودشان ابداع کردهاند.»
شوربختانه تاکنون کتیبههای پروتو ایلامی رمزگشایی نشدهاند و در گذر زمان تعداد چهار هزار و اندی کتیبه یافت شده است
گفتنی است خط تصویری تا به امروز باقی مانده است و به گونههاي مختلف نشان داده میشود؛ در علوم برق و الکترونیک و علایم راهنمایی و رانندگی و … از آنها بهره برده شده است.
یکی از كارهاي پژوهشکده هنر، پژوهش در زمینه تاریخ هنر در ایران بزرگ است و تلاش میکند مطالعات را بر اساس یافتههای باستانشناسی استوار کند. در راستای این هدف بر آن شده است نشستهای تخصصی در زمینهی تاریخ ترتیب دهد نشستهای آذرماه در چهار نشست دو ساعته هر دوشنبه در فرهنگستان هنر واقع در خیابان ولیعصر، تقاطع خیابان تخت جمشید (طالقانی) برگزار خواهد شد.
دورهی آغاز نگارش خط
کارشناس زبانهای باستانی افزود: «با گذشت زمان پیش از آنکه اجسام را داخل توپک گِلی قرار دهند، نقش آنها را با گِل روی توپکها حک میکردهاند و بدون آنکه توپک را بشکنند، تعداد اجناس درون توپک را میدانستند. در آغاز حفاریهای باستانشناسی توپکها دور ریخته میشدند و بیشترین توپکها در آسیای غربی به دست آمدهاند و در منطقه شوش و خوزستان تا عراق و سوریه نیز رواج داشتند.»
وی یادآور شد: «كمكم دیگر اجسام، داخل توپکها قرار نمیگرفت و تنها نقششان بر روی توپک حک میشد. بعدها که گسترش پیدا کرد به جای توپک، صفحه دایرهای شکل به وجود آوردند. اجسام هندسی کمکم در خطهای بعدی به عدد تبدیل میشود و در آخر کار با نقشهای گوناگون نشان میدادند که به کدام دسته متعلق است: آیا روغن است، کوزه شراب یا مایعاتی که در آن زمان رواج داشته، خوشه گندم یا کالای دیگری مانند بز یا گوسفند است. این اشکال آغازی برای نشانهها و نوشتن خط بود و در درازمدت، از نقشهای طبیعی اطرافشان برای اشیای مورد نظر خود استفاده کردهاند: مانند همان سر گاو یا خوشهی گندم.»
خط میخی و رمزگشایی آن
ارفعی از چگونگی رمزگشایی خط میخی در درازمدت سخن گفت: «جهانگردان اروپایی که به ایران آمدند از کتیبهها نسخهبرداری کرده و کشف کردند خطهای بالایی کتیبههای تخت جمشید از چپ به راست است و زمانی که نوشته به آخر سطر رسیده، ادامه آن در سطر پایین نوشته شده است هم چنین متوجه شدند در این کتیبهها، واژه جداکن وجود دارد؛ یعنی به کمک خطی کج، واژهها از همدیگر جدا شدهاند. البته جهانگردان در آغاز گمان میکردند خطهای میخی حرکت کرم را بر روی سنگها نشان میدهد یا خطهای طولانی است که نوشته شده است و به همین شوند نامهای گوناگونی به آن دادند تا اینکه در سال 1804، گروتفند آلمانی، معلم زبان یونانی که با تاریخ ایران، اوستا و سانسکریت آشنا بود توانست خط میخی را رمزگشایی کند با این فرضیه که در جهان کهن، شاهان رسم داشتند بگویند من، فلانی، شاه، پسر فلانی، شاه و به همین ترتیب پیش میرفت. گروتفند با آگاهی از این موضوع میگوید اگر کلمهای پس از کلمهی نخست تکرار شده متعلق به خشایارشا است؛ چون وی هم پدرش و هم خود شاه بوده است و بدین روش رمزگشایی نخست از خط میخی آغاز شد. از بدشانسی وی، چون معلم دبستان زبان یونانی بود و از استادان انجمن سلطنتی روس نبود آن چنان به سخنان وی توجهی نکردند و تلاشهای وی مورد قبول واقع نشد.
در آغاز خط میخی را به صورت شکل میکشیدند. بعدها متوجه شدند اگر با فشار قلم بر روی گِل به صورت خط در آورند راحتتر است و بدین گونه، شکلها به خط تبدیل شد
در سال 1873 یک مامور هند شرقی از سوی انگلیس از کتیبههای بیستون نسخهبرداری کرد و به انگلیس برد. او با شناخت از رمزگشایی گروتفند توانست خط پارسی باستان را رمزگشایی کند و همزمان با این، کتیبههای بسیاری از ميانرودان (: بینالنهرین) و عراق میرسید که متوجه شدند خط سوم کتیبه بیستون مشابه خطهایی است که از ميانرودان میآید و برداشت دانشمندان آن زمان این بود که چون تغییرات آوایی پیدا میکند، پس باید یک زبان صفی باشد. حاصل تلاش آنان در سال 1847 پارسی باستان، 1851 بابلی، 1853 ایلامی به چاپ رسید و بدین ترتیب راه شناخت خط میخی باز شد.»
وی در بخش دیگر سخنان گفت: «همان گونه که گفته شد پیش از فرا رسیدن دوره خط میخی برای نشان دادن اسناد تجاری، دوره نقوش اعداد و نگارش پشت سر گذاشته میشود در دورهی نگارش به کمک اشیای اطرافشان آغاز به کشیدن شکل و بیان آن کردند. هنوز دستور وارد زبان نشده است و سپس از هجاهایی برای بیان مقصود خود استفاده میکنند. امروزه در خط فارسی هجاهایی دیده میشود، حرفی در کلمه نوشته نشده؛ ولی باید تلفظ شوند و خط فارسی یا عربی هنوز به صورت الفبایی نرسیده است. در الفبایی باید حرکت هم نشان داده شود مانند خط میخی که در شهرهای کرانههای لبنان در حدود سدهی دوازدهم و سیزدهم پدید آمد و هر حرفی صدای خودش را میداد و هجای حرکتی هم وجود داشت.»
ارفعی گفت: «در آغاز خط میخی را به صورت شکل میکشیدند. بعدها متوجه شدند اگر با فشار قلم بر روی گِل به صورت خط در آورند راحتتر است و بدین گونه شکلها به خط تبدیل شد. در آغاز مانند چینیها از راست به چپ و از بالا به پایین مینوشتند و بعدها برای آسانی کار از چپ به راست قلم زدند و دستشان هم گیر نمیکرد درواقع نوشتن 90 درجه تغییر جهت داد.»
فرتورهها از سوده حاجیکرم است.
سلام. چرا دکتر این خط را جایی در اینترنت آموزش نداده اند تا علاقه مندان آنرا یاد بگیرند؟
درود بر استاد استادان عبد المجید ارفعی با سپاس فراوان از شما. برای پدر کتیبه خوانی ایران آرزوی تندرستی دارم.
درود بر استاد بزرگوارم که به من دبیره میخی اکدی و ایلامی را آموخت. این خط ها بویژه اکدی و سومری را تنها با کارکردن فراوان و پیوسته می توان آموخت…
سپاس از استاد بزرگ ایران ، استاد ارفعی.