نگاهی گذرا به آیین‌ها، مناسبت‌ها و نمادهای واگرای این چهار دهه

عباس سلیمی آنگیل: پس از انقلاب ۵۷، آیین‌ها و مناسبت‌ها و پوشش‌ها و نمادهایی در ایران ساخته و پرداخته شد که آشکارا واگرا و قوم‌وقبیله‌محورند. از آنجا که همه‌ی این‌ها سویه‌ی نمادین دارند و در دل خود خواستی سیاسی را نمایندگی می‌کنند، می‌توان با نگاهی روادارانه و آسان‌گیرانه همه‌شان را زیر واژه‌ی «نمادهای واگرا» جای داد. چنان‌که خواهیم دید، به‌وارونه‌ی همه‌ی دولت‌-ملت‌های جهان، امر ملی در ایران به حال خود رها شده است.

روز ملی استان‌ها

در تقویم رسمی ایران، برخی شهرها و استان‌ها «روز ملی» دارند. روشن نیست که ترکیب روز ملی چه معنایی دارد. آیا در هر استانی یک ملت زندگی می‌کند؟ با چه تعریفی از این کلیدواژه‌ی حقوقی می‌توان استان‌های ایران را ملت دانست؟  خبرگزاری ایسنا از روز ملی مازندران سخن می‌گوید (ایسنا، کد خبر:۹۵۰۸۱۳۰۹۱۹۳) و در وبگاه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه، به نقل از مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، آمده است: «روز ملی کرمانشاه سال آینده وارد تقویم رسمی کشور می‌شود.» (تاریخ خبر: ۴ امردادماه ۱۴۰۰)

ممکن است برخی آن صفت «ملی» را به‌گونه‌ای دریابند که معنای دیگری بدهد، لیک باید در چنین مناسبت‌هایی برنامه‌های صداوسیمای استانی و مهمانانشان را دید که چگونه ملت‌سازی می‌کنند و …!

گرگیعان

یک دهه‌ای است که به همت نهادهای دولتی و با بودجه‌پاشی‌های بسیار، در استان خوزستان جشنی برگزار می‌شود به نام گرگیعان! اگر با پیرمردان و پیرزنان عرب‌زبان ایرانی در استان خوزستان گفت‌وگو کنید، درمی‌یابید که هیچ خاطره‌ای از برگزاری چنین جشنی در دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و حتی میان‌سالی خود ندارند. نگارنده بارها در سفرهایش به بخش‌های عرب‌زبان خوزستان با پیران و میان‌سالان در این‌باره گفت‌وگو کرده است. حتی مهاجران عراقی این استان هم چیزی از برگزاری این آیین در دوران کودکی خود به یاد نمی‌آورند. از سال ۱۳۹۲ تاکنون این آیین با بودجه‌ی دولتی در شهرهای گوناگون برگزار و تبلیغ می‌شود. عنوانی که خبرگزاری خبرآنلاین در سال ۱۳۹۴ برای تبلیغ این جشن برگزیده بود گویای همه‌چیز است: «گرگیعان، رسم زیبای عرب‌های ایران که از فراموشی نجات یافت» (کد خبر ۴۳۱۹۰۸)

در این جشن تجزیه‌طلبانه، که ریاکارانه پوسته‌ای شیعی برایش تراشیده‌اند، کسان بسیار با چفیه‌ی آل سعود و شعارهایی یک‌سر غیرمذهبی و پان‌عربانه، بومیان خوزستان را به اخراج تهدید می‌کنند. یکی از تجزیه‌طلبان بنام در گفت‌وگو با ایندپندنت عربی واقعیت این آیین را آشکارا بیان کرده است؛ یعنی آنچه پان‌عرب‌الهی‌ها و وهابی‌های مخفی بر زبان نمی‌رانند او بر زبان آورده است.*

لباس و رقص ترکی

از میانه‌های دوره‌ی قاجار که دوربین عکاسی وارد ایران شد تا آلبوم‌های عکس خانوادگی پنج‌شش دهه‌های اخیر،‌ شکل و رنگ و جنس پوشاک در مناطق گوناگون ایران ثبت شده است. در این چهار دهه، به‌ویژه در دو دهه‌ی واپسین، گونه‌ای پوشاک قفقازی که در گرجستان و اوستیا و مناطق مجاور سال‌هاست (به «این نشانی» نگاه کنید) بر تن مردمان است، به نام لباس ملی آذربایجان در صداوسیما و باقی نهادهایی که از بودجه‌ی عمومی بهره‌مندند تبلیغ می‌شود؛ همان سرنوشتی که رقص لزگی به آن دچار شد!

در این‌باره نیازی به هیچ استدلال نیست. اگر هرکس به مجموعه‌ی عکس خانوادگی خود بنگرد و عکس مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌های خود را ببیند به واقعیت سیاسی، جاعلانه و ملت‌سازانه‌ی این نمادپردازی‌های قوم‌وقبیله‌محور پساانقلابی پی می‌برد.

از این دست نمادسازی‌های واگرا در سال‌های اخیر فراوان است، در اینجا به مهم‌ترین‌ها و خطرناک‌ترین دسیسه‌های ملت‌سازانه اشاره‌ای شد. در خانه‌ی منافع ملی اگر کس هست، یک حرف بس است.

آن ور بام

از دیگر سو، در این چهار دهه، شاهد دشمنی با آیین‌های کهن و ریشه‌دار ایرانی بوده‌ایم. بسیاری از کسان صاحب‌نفوذ و بلندپایه در این چند دهه آرزوی نابودی نوروز را بر زبان رانده‌اند**. آنان که آشکارا با نوروز سر ناسازگاری داشته‌اند، بی‌گمان همه‌ی توانشان را برای فراموشی چله و سده و … به کار بسته‌اند. چند دهه‌ای است که شخصیت‌های منفی فیلم‌های سیما و سینما نام‌های ایرانی دارند و در بدنام‌ترین جای‌ها و بر تن نابکارترین کسان نمادهای ایرانی به چشم می‌خورد. بسیاری از گویندگان صداوسیما، به‌ویژه گزارشگران برنامه‌های ورزشی، می‌کوشند تا هویت قومی را جانشین هویت شهروندی و ملی کنند. لیگ برتر فوتبال ایران جولانگاه مدیران و مربیان و ورزشکاران قبیله‌گرا شده است و پرچم کشورک‌های همسایه در بسیاری از بازی‌ها به چشم می‌خورد. آماج این سیاست‌های ایران‌ستیزانه چه بوده است؟ فروکاستن ملت ایران به مجموعه اقوام و طوایف پراکنده و تبدیل حقوق شهروندی به حقوق قومی و قبیله‌ای!

بیش از چهار دهه کوشش نظام‌مند و صرف هزینه‌های هنگفت برای نابودی آیین‌ها و نمادهای ملی و جا انداختن نمادهای واگرا، برساخته و قوم‌محور می‌تواند کمر هر تمدنی را بشکند و تخم آشوب و کینه را در هر سرزمینی بکارد، اما خوشبختانه درخت تناور و خسته‌ی ایران‌زمین، گرچه آسیب‌های سخت دیده، هنوز در برابر زخم این تبرها از پا نیفتاده است.

پی‌نوشت:

* بنگرید به  گفت‌وگوی زیر با عنوان «طائر الفینیق الأحوازی ینهض فی رمضان». در اینجا، گوینده‌ای که آرمانش با نظام ارباب-رعیتی شیخ خزعل و قتل ناموسی گره خورده است، گرگیعان را «تمایزدهنده‌ی مردم عرب‌زبان خوزستان با دیگر ایرانیان و پیونددهنده‌ی آنان با کشورهای عرب» می‌داند، در «این نشانی».

** بنگرید به این سخنان آقای خزعلی، در «این نشانی».


آگاهی: برای پیوند با ما می‌توانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از به‌روزرسانیهای تارنما می‌توانید هموندِ رویدادنامه پارسی‌انجمن شوید و نیز می‌توانید به تاربرگِ ما در فیس‌بوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.

جستارهای وابسته

  • چند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندیچند واژه و عبارت در گویش مردم دایکندی عباس سلیمی آنگیل: گاهی در گویش‌های گوناگون زبان فارسی واژه‌ها و عبارت‌هایی یافت می‌شود که شنیدن و شناختنشان خوشایند ذوق‌های سخن‌سنج است. افزون بر این، یعنی افزون بر نگاه زیبایی‌شناختی، جور دیگر هم می‌توان به این واژه‌ها و عبارت‌ها نگریست: می‌توان به جای برخی از وام‌واژه‌ها ازشان بهره برد؛ در پژوهش‌های ادبی و زبانی هم راهگشایند. […]
  • دگرگونی‌های تازه در زبان فارسیدگرگونی‌های تازه در زبان فارسی عباس سلیمی آنگیل: در نوروز امسال زمان دست داد تا چند روزی کنار خانواده باشم. در چنین روزهایی، چنان‌که افتد و دانی، بازی با ورق (حکم و چاربرگ و ...) یکی از سرگرمی‌های خانواده‌های ایرانی است. بهار بود و هوا دل‌پذیر، ما هم نشستیم و چند دستی بازی کردیم. در یکی از دست‌های نفس‌گیر، خواهرزاده‌ی نوجوانم با شادی گفت: «پنج را سر کن. پنج دل را سر […]
  • دژ استوار شلخته‌نویسیدژ استوار شلخته‌نویسی عباس سلیمی آنگیل: وبگاه ورزش سه از پربیننده‌ترین پایگاه‌های خبری ایران است و بیشتر مخاطبانش هم جوانان و نوجوانان‌اند. این رسانه، با این‌همه نام و آوازه، نه ویراستاری دارد و نه خبرنویسانش به چیزی که می‌نویسند اهمیت می‌دهند. درست آن است که بگوییم بیشتر خبرنگاران و یادداشت‌نویسان و دست‌اندرکاران وبگاه ورزش سه الگوهای شلخته‌نویسی هستند، اما […]
  • نگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانینگاهی گذرا به چند شعر میهنی از شاعری تاجیکستانی عباس سلیمی آنگیل: پس از فروپاشی شوروی، پیوندهای مردمان ایرانشهر استوارتر شد و در دهه‌های اخیر سرایندگان بسیاری در ایران و افغانستان و تاجیکستان در استوارتر کردن هر چه بیشتر این پیوندها قلم زده‌اند. باشد که اندیشه‌ی ایرانشهری پادزهر ایدئولوژی‌های نژادپرستانه و قوم‌گرایانه […]
  • دمیدن شیپور از سر گشاد: آیا ایرانیان نژادپرست‌اند؟دمیدن شیپور از سر گشاد: آیا ایرانیان نژادپرست‌اند؟ عباس سلیمی آنگیل: درست آن است که بگوییم با توجه به رویدادهای جهانی در چند سده‌ی اخیر، واژگانی چون «روسیاه» و «سیاه‌سوخته» و... مایه‌ی رنجش سیاه‌پوستان می‌شود و چه بهتر که به کار نروند، نه اینکه شکل‌گیری این واژه‌ها و دشنام‌ها را نتیجه‌ی نژادپرست بودن گویندگانش دانست، و آنگاه فاشیسم و نازیسم و صنعت برده‌داری آمریکا را با واژه‌ی «روسیاه» […]
  • مدرسه‌های ترکیه‌ای در پهنه‌ی ایرانشهرمدرسه‌های ترکیه‌ای در پهنه‌ی ایرانشهر عباس سلیمی آنگیل: سیاست خارجی ترکیه از سال‌های پایانی خلافت عثمانی تاکنون، بیش از یک سده، دگرگونی بنیادینی نداشته است. عثمانی در جنگ جهانی نخست از آشفتگی دولت ایران و دربار قاجار بهره برد و نام سرزمین ارّان و شروان را به آذربایجان دیگرگون کرد و هم‌زمان در فرارودان (آسیای میانه) اندیشه‌های پان‌ترکیستی را تبلیغ می‌کرد. این روزها نیز دولت […]

2 دیدگاه فرستاده شده است.

دیدگاهی بنویسید.


*