ادیب‌سلطانی در بیمارستان بستری شد

AdibSoltani

نگاهی گذرا به کارنامه‌ی میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی

میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی (۱۳۱۰)، پزشک، فیلسوف، زبانشناس، منطق‌دان، ریاضی‌دان و مترجم نوشته‌های گرانسنگ ادبی و فلسفی در بیمارستان ایرانمهر تهران بستری شد.

ادیب‌سلطانی، دکترای پزشکی خود را از دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران دریافت کرد و برای ادامه‌ی آموزش در زمینه‌ی روانپزشکی بالینی و پژوهش‌های بیوشیمی به وین رفت. او همچنین دانشنامه‌ی دندانپزشکی خود را از استرالیا دریافت کرده است.
ادیب‌سلطانی که به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، یونانی، ایتالیایی، روسی، عربی، عبری، ارمنی، لاتین، اوستایی، پهلوی و دیگر زبان‌های ایران‌ باستان، چیره است، آنچه را که به پارسی برگردان کرده، از زبانِ خاستگاه بوده است.

چیرگی بی‌مانند ادیب‌سلطانی به زبان و ادب پارسی سبب شده تا گستره واژگان برساخته‌ی او در زبان پارسی از هزاران فراتر رود. از نمونه برساخته‌های او در واژه‌سازی می‌توان به این‌ها اشاره کرد :

– متا‌گیتیگ به جای متافیزیک
– پیش‌برنهش به جای پیشنهاد
– زیباحسیک به جای استتیک
– فروشکافنده به جای تحلیلگر
– برون‌آخته به جای آبجکتیو
– درون‌آخته به جای سوبژکتیو
نمونه دیگری از شاهکارهای ادیب‌سلطانی را در برگردان «منطق ارسطو» که سرراست از یونانی به پارسی برگردان شده، می‌توان دید. او در فرجام کتاب، واژه‌نامه‌ی چندزبانه‌ای نوشته که شمار برگ‌هایش از شمار برگ‌های خود کتاب افزون‌تر است! (واژه‌نامه پارسی به انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی، ایتالیایی و … و واژگونه) که ناشر برای جلوگیری از افزایش بهای کتاب، ناچار آن را کوتاه و به چند زبان بیشتر پرکاربرد، فروکاسته است که امیدواریم خود این واژه‌نامه بی‌مانند چندزبانه هم که یک اثر جداگانه ادبی‌ست، روزی به کوشش یک یا چند ناشر منتشر شود.
روشِ ادیب‌سلطانی در واژه‌سازی و نگارش به سره‌نویسی ماننده نیست؛ زیرا او اساس کار خود را بر واژه‌‌سازی نهاده داده است و در این مورد هم، روش او شکستنِ واژه‌هایِ زبان‌های اروپایی از نگرِ تک‌واژشناسی و ترکیب‌سازی برابرنهاده‌های آن‌ها در زبانِ فارسی نو، میانه و باستانی است. ادیب‌سلطانی بر این باور است که: «برای برزیستن زبان پارسی در جهان دانش و فناوری، چاره‌ای جز بهره‌بردن از همه توان زبان فارسی و نیاکانش (پارسی باستانی، پارسی اوستایی و پارسی میانه) نیست.» به همین سبب، فهم بسیاری از واژه‌های برساخته‌ی او برای فرزندان کنونی ایران دشوار است.

ادیب‌سلطانی پس از روبه‌رو شدن با دشواریابی برساخته‌هایش بر آن شد تا در چاپ‌های تازه‌ی نوشته‌ها و ترجمه‌هایش، در برابر واژه‌ای نوینی که ساخته، واژه‌های همه‌فهم را هم بگذارد تا راه برای همگانی شدن واژه‌های برساخته و نوین او اندک‌اندک هموار شود. این کار ادیب‌سلطانی به ویژه برای پارسی کنونی که درگیر شلخته‌نویشی نویسندگان و در همان اندازه هم اسیر عامه‌نویسی و گویش‌های کوچه‌بازاری‌ست، کنشی بسیار بنیادین به شمار می‌آید.

از مهم‌ترین نوشته‌ها و ترجمه‌های استاد میرشمس‌الدین ادیب‌‌سلطانی، می‌توان به این این‌ها اشاره کرد:

۱. نوشته‌ها

* The Question of the Left and Its Future، Notes of an Outlooker. Hermes Publishers, Tehran, 2010

-پژوهشی در پیرامون مسئله‌ی تصمیم در منطق: طرح چند خوارزمیک تحلیلی، معنایی؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۳.
– درآمدی بر چگونگی شیـوه‌ی خط فارسی؛ تهران: انتشارات امیرکبیر؛ چاپ نخست، ۱۳۵۴؛ ویراست سوم، ۱۳۷۸.
– راهنمای آماده ساختن کتاب- برای مؤلفان، مترجمان، ویراستاران، کتابداران، ناشران، چاپخانه‌ها و دوستداران کتاب؛ تهران: ۱۳۶۵.
– رساله‌ی وین- بازنمود و سنجش مکتب فلسفی تحصل‌گروی منطقی یا آروین‌گروی منطقی حلقه‌ی وین؛ تهران: مرکز ایرانی مطالعه‌ی فرهنگ‌ها، ۱۳۵۹.

۲. برگردان‌ها

– سنجش خرد ناب؛ ایمانوئل کانت؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲.
– منطق ارسطو ( ارگانون)؛ ارسطو؛ تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۷۸.
– جُستارهای فلسفی؛ برتراند راسل؛ تهران: انتشارات امیرکبیر.
– بودن یا نبودن؛ ویلیام شکسپیر؛ تهران: نشر نی.
– سوگ‌نمایش شاه ریچارد سوم؛ ویلیام شکسپیر؛ تهران: انتشارات امیرکبیر.
– سوگ‌نمایش هملت شاهپور دانمارک؛ ویلیام شکسپیر؛ ویراسته‌ی هرولد جنکینز؛ تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۵.
– رساله‌ی منطقی-فلسفی؛ لودویگ ویتگنشتاین؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۱
– بنیادهای منطق نگریک؛ داوید هیلبرت و ویلهلم آکرمان؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۰.
– ادیب‌سلطانی اخیرأ ترجمه کتاب «سرمایه» نوشته کارل مارکس را هم از آلمانی به فرجام رسانده که هنوز چاپ نشده است.

***

«پارسی‌انجمن» برای این استاد زبان‌دان و زبانشناس یگانه، تندرستی آرزومند است.

جستارهای وابسته

  • «دیالکتیک» و همتای پارسی‌اش«دیالکتیک» و همتای پارسی‌اش بزرگمهر لقمان: در پارسی به جایِ دیالکتیک بیشتر «جدل» را نهاده‌اند، لیک زبانِ پارسی خود دستِ‌ِ کم دو واژه به همتاییِ جدلِ عربی دارد و نیازی به واژه‌سازی یا وام‌گیری در این باره نیست: «ﭘﯿﮑﺎر» (پارسیگ: pehikār) و «ﺳﮕﺎﻟﺶ» (پارسیگ: uskār) که هر یک در جایی درخور تواند به کار رفتن […]
  • ۴۵. مزداهی۴۵. مزداهی
  • بارگیری «فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی»بارگیری «فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی» ساخت‌ فرهنگ‌ از دانش‌واژه‌ها [= اصطلاحات] پیشینه‌ای دراز در ایران‌زمین و در زبان‌های پارسی و پارسیگ [= پهلوی] دارد. در سده‌ی کنونی نیز در زمینه‌ی دانش‌واژه‌های فلسفی، واژه‌نامه‌های مهندی [= مهمی] فراهم شده است. در ویراست ۲ کتاب فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که در اینجا برای بارگیری نهاده شده است، کتاب‌هایی که تا سال ۱۳۶۷ واگانده […]
  • ورود الگوهای دستوری‌ی یک زبان بیگانه (سخنی از میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی)ورود الگوهای دستوری‌ی یک زبان بیگانه (سخنی از میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی) ورود الگوهای دستوری‌ی یک زبان بیگانه ممکن است برای زبان میزبان زبانبخش باشد. در این زمینه می‌توان از زبان عربی درس‌ها آموخت. ...
  • «گفتاورد» برابرنهاد «بحث» است یا «نقل قول»؟«گفتاورد» برابرنهاد «بحث» است یا «نقل قول»؟ پرسش: آیا بهتر نیست گفتاورد را به معنای «بحث» بگیریم؟ گفت + آورد مثل شهر + آورد که به معنای هماوردی است. گفتاورد یعنی هماوردی بر سر یک موضوع.
  • ۸۷. چنانکه و چنانچه۸۷. چنانکه و چنانچه .

دیدگاهی بنویسید.


*