بُن‌نامه‌ی مَصدرهای زبانِ فارسی‌ دَری

 

بُن‌نامه‌ی مَصدرهای زبانِ فارسی‌یِ دَری

A Lexicon of Persian-Dari Language

چاپ: Bay Printing

بها ۳۵ دلار

شابک: ۹۷۸۰۶۱۵۵۴۰۱۳۹

ISBN: 978-0-615-54013-9

رایانشانی نویسنده: afsharlexicon@gmail.com

 

ترانه جفرودی: هم‌زمان با برگزاری جشن مهرگان (در چهار سال پیش)، «بُن‌نامه‌ی مَصدرهای زبانِ فارسی‌ی دَری»، کاری تک پوشینه‌ای و دو زبانه، به فارسی-انگلیسی، از دکتر شایان افشار، پژوهنده‌ی زبان‌شناسی، نویسنده، و استاد زبان فارسی به چاپ رسید. این فرهنگنامه در نوع خود گامی است بزرگ در تحقق آماج‌های زبان و ادب فارسی در به یاد آوردن کارواژه‌های زیبا و موزون فارسی که به‌گونه‌ی تحمیلی به‌دست فراموشی سپرده شده بودند. نکته شاینده‌ای که این کتاب را ویژه می‌کند این است که این واژه‌نامه دست‌آورد پژوهش هشت ساله‌ای است که در بازبینی و تکمیلِ تدریجی‌یِ آن، افشار، بدون پشتیبانی هیچ سازمان یا گروهی، مسئولیت این کار را به تنهایی برتابید، در حالی که انجام دادن چنین کار بزرگی نیازمند کوشش گروهی است.

افشار نوشته است: «جایِ بازگشایی و کار در شکل‌ها و ساخت‌هایِ مصدری و ریشه‌یابی بسیار گسترده است و کار چندانی هم در این مورد صورت نگرفته است؛ و این کار/ پروژه درآمدی بر کاری گسترده‌تر است. اُمید است در چاپ و یا جلد دیگرِ این کار، با همکاری و همیاریِ هموندان دانشگاهی و کارآمدانِ زبان‌دان و زبان‌شناس، کار گسترده‌تر و پُربارتری صورت گرفته، به دست داده شود. هر آینه، کاستی‌هایِ چندی در مدخل‌هایی منفرد وجود دارد که کار بررویِ آن‌ها با آگاهی و دریافت‌هایِ بیشتر، ادامه خواهد داشت؛ از این رو، چشم به راهِ راهنمایی‌هایِ تکمیلی و انتقادهایِ سازنده همکاران و خاصه استادان ارجمند که فضل تقدم و بی‌شک تقدمِ فضل بر این هماره دانشجویِ زبان و ادبیات پارسی را دارند، هستم. امید است درچاپِ بعدی، نوشته‌ها و اشاراتِ مفیدِ همکارانِ آگاه و دانشمند، در متن یا به‌صورتِ پیوست، با ذکرِ نامشان، اِرائه گردد.»

آماج افشار از نوشتن و گردآوری این فرهنگنامه، زنده کردن کارواژه‌هایِ زیبایِ فارسی دری و آگاهانیدَن پدیده‌یِ عقب‌نشینیِ تاریخیِ کارواژه‌هایِ ساده‌یِ پارسی در برابرِ کارواژه‌هایِ مرکب ساختگی (جَعلی) است؛ که بخشِ چشمگیری از این کارواژه‌های مرکب از یک واژه‌ی عربی و کارواژه‌‌ی کمکی فارسی ساخته شده‌اند. در نگارش بازاندیشی زبان فارسی، از گفتاوردی که در رویه‌ی ۳۳ کتاب آمده، داریوش آشوری بر این باور است: «… ما بجایِ تمام یا بیشترِ فعل‌هایِ بسیط و صرف‌شدنیِ فارسی فعل‌هایِ ترکیبیِ زشت و ناهنجار و دست- و- پاگیر بکار می‌بریم که نه تنها صرفِ آن‌ها دشوار است، بلکه مشتق‌سازی از آن‌ها و ساختنِ انواعِ ترکیب‌هایِ لازم از آن‌ها ناشُدنی است. نتیجۀ اینگونه رفتار با زبان این بوده است که ما فعل‌هایِ بسیط و زیبا و اشتقاقٰ‌پذیرِ فارسی را فراموش کرده‌ایم (مانند شکیبیدن و شگفتیدن و پناهیدن، و ده‌ها مانند آن‌ها) یا به حوزۀ زبان ادبی و شاعرانه تبعید کرده‌ایم (مانند گسیختن و رهیدن و شتافتن، و ده‌ها مانند آن‌ها و بجایِ آن‌ها «مُنقطع کردن» و «استخلاص حاصل نمودن» و «تعجیل نمودن» را بکار برده‌ایم!) و یا به قیاسِ همین فعل‌هایِ ترکیبی فعل‌هایِ ساده‌ی فارسی را به صورتِ ترکیبی بِکار برده‌ایم و به جایِ «کوشیدن» گفته‌ایم «کوشش بِعَمل آوردن» و حتا گاهی این کار را هم نکرده‌ایم و به جایِ «ربودن» گفته‌ایم «سِرقت بعمل آوردن»!»

دکتر افشار نیز بر این باور است که در فارسیِ «امروز‌ها» و به نگر چندی از «امروزی‌ها» به دلیلِ زبان‌شناسیک تاریخی و شاید بِه‌سَهمی جهان‌بینیِ اجتماعی- تاریخی در فارسیِ دری به‌ گونه‌ی زایا کارواژه‌‌های ساده یا بسیط ساخته نمی‌شود. به زبان دیگر، از اسم وُ صفت، جز به خواسته و دانایی، نمی‌توان فعل ساخت. یعنی، جنبه‌یِ زایایی زبان از ساختنِ کارواژه‌هایِ ساده وامانده است؛ وَ مدت‌هاست در مقابلِ کارواژه‌‌هایِ مرکبِ گویا بیش «جَعلی» پَس می‌نشیند؛ و این به این دلیل زبان را «عقیم» می‌کند؛ زیرا در فارسی دری کارواژه‌‌هایِ ساده هستند که مشتق‌پذیرند، در نتیجه، وَجه یا جنبه‌ی زایایی دارند.

با چاپ این بن‌نامه گنجینه‌ای بر ما گشوده می‌شود تا بتوانیم با کارواژه‌های اشتقاق‌پذیر فارسی به غنا و زایایی زبان فارسی یاری رسانیم.

در این دفتر برای ساده کردن فرایند بهره از بن‌های دوگانه‌ی کارواژه‌ که برای دانش‌آموزان یا دانشجویان کاری است دشوار، دو ستاک آینده و گذشته نیز در دسترس نهاده شده است که برای شناخت و یاد گرفتن درست زبان فارسی بایستگی بسیار دارد. برای نمونه کارواژه‌‌ی ساده‌ی شکیبیدن را که به جای کارواژه‌ مرکب تحمل کردن، به شیوه‌ای ساده‌ی بکار برده شده است، نمونه می‌آورم:

شَکیبیدَن (šákīb-īdán) (شَکیب > شَکیبید) ( شکیفتن)

((مَص.ناگذ.) صَبرکردَن. تَحّمُل نمودَن. قَرار و آرام گرفتن. ( بُرهان)│پاییدن. بماندن. ( دهخدا))

to endure. to undergo. to tolerate. to be patient. to calm down. ………………………………..≈

(شَکیبْ (šákīb) : «به معنیِ عُجُب و تَعَجُب باشد و به معنیِ صَبر و قَرار و آرام هم هست.» ( بُرهان))

(شَکیبیده (šákībīdá/-è): آرام گرفته. صَیر کردَه.(pp.))

این فرهنگ دربردانده‌ی پیش‌درآمد فارسی- انگلیسی؛ درآمدی بر مصدرهای ساده پارسی و میانه فارسی-انگلیسی؛ متن اصلی؛ گِردآورده‌ای از مَصدرهای پیش‌آوندی؛ اُفتادگی‌ها و بازیافته‌ها؛ اَفزودگی‌ها وَ پیوست‌ها؛ کتابنامه؛ نمایه‌یِ مصدرهایِ ساده (به ترتیبِ الف بایی)؛ و نمایه‌یِ مَصدر‌هایِ پیش‌آوندی می‌باشد.

با توجه به جنبه‌های مثبت این دست‌آورد، کمبودهایی هم در این فرهنگنامه به چشم می‌خورد. نخستین آن، این است که بسیاری از درآیه‌ها شامل شواهدِ متنی هستند ولی تعداد چشمگیرِ دیگری نمونه‌ی متنی ندارند که این می‌تواند کمبود این کار به شمار بیاید. دوم اینکه در آغاز برای پیدا کردن مصدر مورد توجه، این فرهنگ‌نامه از نظر دَسته‌بَندی یا طبقه‌بندیِ مصدرهایِ ساده‌ی پارسی برای کسی که چیرگی به جدول ساختمانیِ کارواژه‌‌های ساده‌یِ فارسی که در گروه‌های هشتگانه جای دارند، نداشته باشد، کمی پیچیده به نگر می‌آید.

خواندن «بُن‌نامه‌ی مَصدرهای زبانِ فارسی‌ی دَری» باید با نگاه کردن به پوشینه‌ی فرهنگنامه آغاز شود. با نگاه کردن به آن، باید به دنبال سرنخی برای ماهیت این کتاب گشت. پوشینه‌ی این واژه‌نامه چه چیز را نشان می‌دهد؟ زیر نیم‌قوسی رنگ‌به‌رنگ به رنگ روشنایی، دری قدیمی که نیمه‌باز است. دری که دکتر افشار نیمه‌باز می‌کند و ما را به درون جهان ادبیِ زبانیِ شاعرانه می‌خواند. پس زبان خود یک آماج می‌شود. در برابر سه در بسته‌ی دیگر قرار می‌گیریم. از اینجا به بعد مسئولیت با ماست که برگزینیم و احساس پنهان در واژه‌ها را زنده کنیم. و باید خانه‌ی زبان هوشنگ گلشیری را هم به یاد داشته باشیم که می‌گفت: «او از زبان، نه، خانه‌ی زبان گفته بود که تنها ریشه‌ای است که دارد. گفت من فقط همین را دارم، از پسِ آن همه تاخت‌وتاز‌ها فقط همین برایمان مانده است، هر بار که کسی آمده است و آن خاک را به خیش کشیده است با همین چَسب و بَست زبان بوده که باز جمع شده‌ایم، مجموعمان کرده‌اند…»

«بُن‌نامه‌ی مَصدرهای زبانِ فارسی‌ی دَری» دربردارنده‌ی بیش از ۵۰۰ رویه واژه‌های ساده‌ی فارسی و ترجمه‌ی انگلیسی آن، در کتاب‌فروشی‌های لس‌آنجلس در دسترس خوانندگان است.

 

جستارهای وابسته

  • ۳. واژگان در پیوند با دستورزبان پارسی۳. واژگان در پیوند با دستورزبان پارسی    
  • پیش‌درآمدی بر بازنگری دستور زبان پارسیپیش‌درآمدی بر بازنگری دستور زبان پارسی «مسعود ارشادی‌فر» و «مهران ارشادی‌فر» در این جستار بر این باورند که دستور زبان پارسی هنوز نتوانسته است این توان را برای پارسی‌زبانان فراهم آورد که در ساخت واژه‌های تازه از آن بهره بجویند. اگر این دستور می‌توانست ساختار زبان را در اندیشه پارسی‌زبانان نهادینه کند، اندیشمندان، هنگامی‌ که با واژه‌های نو روبرو می‌شدند، در دم واژه‌ی پارسی […]
  • بارگیری رایگان «توصیف ساختمان دستورزبان فارسی» محمدرضا باطنیبارگیری رایگان «توصیف ساختمان دستورزبان فارسی» محمدرضا باطنی «توصیف ساختمان دستورزبان فارسی» نوشته‌ی «محمدرضا باطنی» بر پایه‌ی موشکافی و واکاوی نزدیک به ۱۱ هزار جمله‌ی پارسی امروزی است که از کتابها، مجله‌ها، روزنامه‌ها و نوشته‌های گوناگون برداشته و کوشیده شده است تا پیوندهای ساختمانی زبان فارسی روشن […]
  • ورود الگوهای دستوری‌ی یک زبان بیگانه (سخنی از میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی)ورود الگوهای دستوری‌ی یک زبان بیگانه (سخنی از میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی) ورود الگوهای دستوری‌ی یک زبان بیگانه، ممکن است برای زبان میزبان زبانبخش باشد. در این زمینه می‌توان از زبان عربی درس‌ها آموخت. ...
  • چاپ دوم «دستورزبان پارسی نو» به زبان سوئدیچاپ دوم «دستورزبان پارسی نو» به زبان سوئدی «دستورزبان پارسی نو»، نوشته‌ی اشک دالن، آموزاننده‌ی همه‌ی زیربناهای زبان پارسی مانند دبیره [=الفبا]، خَمِش [=صرف]، گُفت‌شناسی [=نحو]، واج‌شناسی و دستورهای واژه‌سازی است و خواننده را از راه برشمردن نمونه‌های گوناگون، با زبان امروزین پارسی و همچنین با شیوه‌ی به کارگیری درست واژه‌ها و چیدمانهای زبانی در گفتار و نوشتار آشنا […]
  • بارگیری «دستور معاصر زبان دری»بارگیری «دستور معاصر زبان دری» دستور معاصر زبان دری نوشته‌ی زنده‌یاد محمدنسیم نگهت سعیدی است که نخستین بار در سال ۱۳۴۶ خورشیدی در کابل چاپ شد. این دستور میان دستورنویسی‌های ترادادی[=سنتی] و نوین جای می‌گیرد.

1 دیدگاه فرستاده شده است.

دیدگاهی بنویسید.


*