نگاهی به کارنامه‌ی دانشیِ استاد یدالله ثمره

یدالله ثمره، زبانشناسِ نامدار، استادِ پیشینِ دانشگاهِ تهران، نخستین سرپرستِ انجمنِ زبانشناسیِ ایران و هموندِ پیوسته‌ی فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی، در ۸۶ سالگی درگذشت. او زندگیِ خویش را در خدمت به زبانِ پارسی سر کرد و در زمینه‌ی آواشناسی و واج‌شناسیِ زبانِ پارسی و دیگر گویشهای ایرانی یادگارهایی ارجمند از خویشتن به یادگار نهاد.

به گزارشِ «مردم‌سالاری آنلاین»، یدالله ثمره در دهم اردیبهشت‌ماهِ سالِ ۱۳۱۱ در کرمان دیده به جهان گشود. پدر و مادرش هر دو آموزگار بودند و نخستین آموزگارانش نیز این دو. ثمره پس از به پایان رساندنِ دبیرستان در سیرجان به دانشسرای مقدماتی در کرمان رفت و پس از دانش‌آموختگی از دانشسرا، در مهرماهِ ۱۳۲۹ کارِ آموزگاری را پیشه‌ی خود کرد.

او در سالِ ۱۳۳۶ به تهران آمد و با گذراندنِ آزمونهایی در دانشگاهِ تهران در سه رشته‌ی ادبیاتِ فارسی، باستان‌شناسی و حقوق پذیرفته شد ،لیک از میانِ این سه ادبِ پارسی را برگزید. ثمره در سالِ ۱۳۳۹ از دانشکده‌ی ادبیات کارشناسیِ ادبیاتِ فارسی و پس از دو سال و نیم نیز دکتری خود را در ادبیاتِ فارسی گرفت و در سالِ ۱۳۴۱ با بورسِ دولتِ ایران به انگلستان رفت تا به سفارشِ دکتر محمد مقدم، دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر صادق کیا زبانشناسی بخواند.

استادِ زنده‌یاد خانلری بدین باور رسیده بود که دستورهایی که برای زبانِ پارسی نوشته‌اند بر پایه‌ی دستورِ زبانِ عربی بوده‌اند و از این رو تواناییِ گزارشِ زبانِ پارسی را ندارند و ناکارآمدند. او که خود دانش‌آموخته‌ی زبانشناسی از فرانسه بود و دستوری که برای زبانِ پارسی نوشته هنوز نیز بهترین دستورِ زبان است کوشید تا دانشجویانی برگزیده، همچون ثمره، را برای یادگیریِ زبانشناسیِ نوین به اروپا بفرستد. ثمره نیز از آنجا که پیش از رفتن به لندن در  سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ دو پوشینه از فرهنگِ دهخدا (واتِ «ه») را نوشته بود و با فرهنگِ معین نیز همکاری داشته بود در دانشگاهِ لندن به آسانی در رشته‌ی زبانشناسی پذیرفته شد و توانست در سالِ ۱۳۴۷ دکتریِ خویش را از این دانشگاه و در این رشته بگیرد.

ثمره که از بنیادگذارانِ دانشِ آواشناسی در دانشگاههای ایران است، درباره‌ی چراییِ دلبستگی‌اش به این رشته در گفت‌وگویی چنین گفته است: «بعد از دو سال تحصیل در دوره‌ی فوقِ لیسانس و گذراندنِ واحدهای عمومی [در یونیورستی کالجِ دانشگاهِ لندن]، کم‌کم احساس می کردم که از آواشناسی و واج‌شناسی خوشم می‌آید و این رشته از زبان‌شناسی بیشتر توجه مرا جلب می‌کرد. به خصوص از شخصیتِ استادم اوکانر خیلی خوشم می‌آمد و برخورد و رفتارِ او را خیلی دوست داشتم. مثلا از اینکه قهرمانِ کریکت بود خوشم می‌آمد. روزهای یکشنبه در تلویزیون می‌دیدم یک استادِ دانشگاه، با آن دیدی که ما نسبت به استادِ دانشگاه و خودِ دانشگاه داشتیم، مثل یک آدمِ معمولی بازی می‌کند. برای ما استادِ دانشگاه یک پیرمردِ جاافتاده با حرکاتِ خیلی ملایم و وزین بود. اما وقتی می‌دیدم استادِ ما که دیروز در کلاس بود حالا لباسِ کریکت پوشیده و با توپ دارد این طرف و آن طرف می‌دود به نظرم خیلی جالب می‌آمد. این اوکانر برایم شخصیتِ خیلی جالبی بود. این قضیه شاید به لحاظِ روانی در من اثرِ زیادی داشته و سرانجام باعث شد که به آواشناسی علاقه پیدا کنم چون اوکانر آواشناسی درس می‌داد و آواشناسِ معروفی در انگلستان بود. البته علاقه‌ی من به آواشناسی علتِ دیگری هم داشت. وقتی خودم را روانکاوی می‌کنم که چرا به آواشناسی علاقه پیدا کردم گمان می‌کنم که یکی از دلایلِ آن شاید این بود که روحِ تقلید در من نسبتا قوی است و گفتارِ خیلیها را می‌توانم تقلید کنم و مثلِ خودشان حرف بزنم … خیلی از صداهایی را که پروفسور اوکانر در کلاسِ آواشناسی تولید می‌کرد یا نحوه‌ی تولیدِ آنها را می‌گفت و خیلی از دانشجویان نمی‌توانستند آنها را تولید کنند من تولید می‌کردم و موردِ تشویقِ اوکانر هم قرار می‌گرفتم. این بود که به تدریج احساس کردم رشته‌ی خوبی است و مورد علاقه‌ام است و سرانجام بعد از اینکه دو سال دوره‌ی عمومی زبانشناسی را خواندم برای دوره‌ی تخصصی به گروهِ آواشناسی رفتم.»

ثمره پس از بازگشت به ایران، در سالِ ۱۳۴۷، در گروهِ زبانشناسیِ دانشگاهِ تهران آغاز به کار کرد. او گروهِ زبانشناسی را از گروهِ فرهنگ و زبانهای باستانی جدا کرد و برنامه‌هایش را از نو نوشت و نخستین مدیرگروهِ زبانشناسیِ همگانی بود و با پنج سال کوششِ شبانه‌روزی از این گروه گروهی پویا و نمونه ساخت. ثمره، سرانجام، در اردیبهشتِ ۱۳۷۶ به ناگهان از دانشگاه بازنشسته شد. او خود این زمانِ تلخِ زندگی‌اش را چنین روایت کرده است: «من در نهایتِ شور و شوق و علاقه مشغولِ تدریس و کارِ دانشگاهی بودم که ناگهانِ حکم بازنشستگی به دستم رسید. یادم هست که وسطِ ترم بود و من داشتم برای رفتن به سرِ کلاس آماده می‌شدم که حکمِ بازنشستگی‌ام را توی صندقچه‌ام دیدم. بعد رفتم سرِ کلاس و حکمِ بازنشستگی را برای دانشجویانم خواندم و دیدم که همه تعجب کرده‌اند. به هر حال بازنشستگی یک امر طبیعی است، منتها به شرطِ آنکه به موقع باشد. من زمانی بازنشسته شدم که هنوز خیلی نیرو و شوق به کار داشتم. من حتی آرزو دارم که در راهِ دانشگاه بیفتم و بمیرم و نه بر اثر بیماری در رختخواب. من عاشقِ تدریس و دانشگاه و دانشجویانم هستم … باور بفرمایید پس از آنکه بازنشسته شدم … هنوز یک نفر از دانشکده‌ی ادبیات به من نگفته خسته نباشید. این برای من بسیار تعجب‌آور است. انگار من اصلا در دانشکده‌ی ادبیات وجودِ خارجی نداشته‌ام!»

یکی از کارهای ارزنده‌ی ثمره نوشتنِ نبیگهایی برای آموزشِ زبانِ پارسی به بیگانگان بوده است. در این راستا، پیش از انقلاب، نبیگِ «آموزشِ زبانِ محاوره‌ای به خارجیان» را نوشت. پس از آن نیز پنج پوشینه آزفا را نوشت که بنیادِ روشی تازه در آموزشِ زبانِ فارسی به بیگانگان بود. این نبیگ، هم‌اینک، یکی از نبیگهای پایه در سراسرِ جهان در زمینه‌ی آموزشِ زبانِ پارسی است و تا کنون به ۲۰ زبان نیز گردانده و چاپ شده است. ثمره همچنین با همکاریِ پروفسور رستم‌اف دو پوشینه نبیگ برای دانشجویانِ قزاقی‌زبانِ دانشگاههای قزاقستان به نامهای «دریچه‌ای به زبانِ فارسی» و «راهنمای زبانِ فارسی» نوشته است. «آواشناسیِ زبان فارسی» نوشته‌ی ایشان نیز برجسته‌ترین نبیگِ آموزشی در زمینه‌ی آواشناسی در دانشگاههای ایران است که به کاربردِ دانشِ آواشناسی در زبانِ پارسی می‌پردازد.

گزیده‌ای از سخنانِ ایشان را که نشانگرِ دلبستگیِ ژرفِ او به زبانِ پارسی و ایران است در زیر ببنید و بشنوید. این سخنان را ایشان در نشستِ بزرگداشتی که انجمنِ زبانشناسیِ ایران در اردیبهشت‌ماهِ ۱۳۹۷ برای وی برپا داشته بود، بر زبان رانده‌ است:

گفتنی است که آیینِ خاکسپاری زنده‌یاد استاد الله ثمره، دوشنبه، ششمِ اسفندماهِ ۱۳۹۷، ساعتِ ۹ بامداد، از روبه‌روی فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی برگزار خواهد شد.

آگاهی: برای پیوند با ما می‌توانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از به‌روزرسانیهای تارنما می‌توانید هموندِ رویدادنامه پارسی‌انجمن شوید و نیز می‌توانید به تاربرگِ ما در فیس‌بوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.

 

جستارهای وابسته

  • نگاهی به نوشتارها، جهان‌بینی و منشِ مرتضی ثاقب‌فرنگاهی به نوشتارها، جهان‌بینی و منشِ مرتضی ثاقب‌فر مسعود لقمان: مرتضی ثاقب‌فر، مترجم، جامعه‌شناس، ایران‌شناس، تاریخ‌دان و شاهنامه‌پژوه، در ۹اَمرداد ۱۳۲۱ در تهران زاده شد و ۱۱ دی ۱۳۹۱ چشم از جهان فروبست. پیشینه‌ی آشنایی نگارنده با ایشان به خرداد ۱۳۸۴ برمی‌گردد، آن‌هنگام‌که برای برپایی جشن خردادگان در دانشگاه تهران به نزدش شتافتم و خواهش کردم تا سخنرانی در این آیین را بپذیرد و از آن زمان […]
  • آغازگرِ سبکی نوین در آموزشِ زبانهای باستان درگذشتآغازگرِ سبکی نوین در آموزشِ زبانهای باستان درگذشت زنده‌یاد محسن ابوالقاسمی در نزدیک به چهل سال آموزگاری دانشجویانی بسیار پرورد و نبیگها(کتب) و نوشته‌هایی ارزنده از خویش به یادگار گذاشت. او آغازگرِ شیوه‌های نوینِ آموزش در رشته‌ی زبانهای باستان بود و درایشی(تأثیری) ماندگار در روندِ آموزشِ زبانهای باستانی و همچنین دستورِ زبانِ پارسی در ایران […]
  • بارگیری «دستور زبان فارسی» استاد خانلریبارگیری «دستور زبان فارسی» استاد خانلری پارسی‌انجمن: «دستور زبان فارسی» نوشته‌ی استاد زنده‌یاد دکتر پرویز ناتل‌خانلری است که با شیوه‌‌ای ساده و نمونه‌های بسیار دستور زبان پارسی را بر بنیاد دانش زبانشناسی به خوانندگان می‌آموزاند. از این روست که از نیم سده پیش این نبیگ[=کتاب] در دبیرستانها و دانشگاهها پایه‌ی آموزشِ دستور پارسی بوده […]
  • نگاهی به کارنامه‌ی دانشیِ زنده‌یاد محمد دبیرسیاقینگاهی به کارنامه‌ی دانشیِ زنده‌یاد محمد دبیرسیاقی دبیرسیاقی با فرهنگِ دهخدا ۶۲ سال همکاری داشت که از این میان ۹ سالش در همکاری با خودِ علی‌اکبر دهخدا سپری شد، ۱۱ سالش نیز در همکاری با محمد معین و ۴۲ سالِ دیگرش نیز با جعفر شهیدی. می‌گویند که ایشان بامداد به وزارت داریی می‌رفت و پسین، رهسپارِ لغت‌نامه می‌شد و تا شب به کار واژه می‌پرداخت و چنین، اگر یاریِ دانشمندانی همچون او نبود بی‌گمان […]
  • زبانِ پارسی بزرگی را از دست دادزبانِ پارسی بزرگی را از دست داد استاد نیساری در بخشی بزرگ از زندگیِ دراز و پربارِ خود به گسترشِ زبان و ادب و دبیره‌ی پارسی پرداخت و ایرانیان و پارسی‌زبانانِ جهان را از دانشِ سرشارِ خود بهره‌مند ساخت. روانِ او شاد باد که خدمتی ماندگار به زبانِ پارسی […]
  • مظاهر مصفا: خانلری استاد بی‌بدیل روزگار ما بودمظاهر مصفا: خانلری استاد بی‌بدیل روزگار ما بود پرویز ناتل‌خانلری -ادیب، زبان‌شناس، منتقد، شاعر و نویسندۀ معاصر- به سال ۱۲۹۲ خورشیدی در تهران زاده شد و در یکم شهریورماه ۱۳۶۹ زندگی را بدرود گفت. آنچه در پی می‌آید گفت‌وگوی میترا فردوسی و مسعود لقمان با مظاهر مصفا -استاد پیشین دانشگاه، شاعر و مصحح نامی- که این روزها به‌دشواری برخی از یادها به خاطرش می‌آید، دربارۀ ناتل‌خانلری و خدمات […]

دیدگاهی بنویسید.


*