بارگیریِ «فرمانهایِ شاهنشاهیِ هخامنشی» شارپ
پارسیانجمن: «فرمانهایِ شاهنشاهیِ هخامنشی» گنجینهای گرانسنگ از واژههایِ زبانِ آریایی یا پارسیِ باستان است؛ زبانی که پارسیِ امروز دنبالهیِ آن به شمار میآید.
پارسیانجمن: «فرمانهایِ شاهنشاهیِ هخامنشی» گنجینهای گرانسنگ از واژههایِ زبانِ آریایی یا پارسیِ باستان است؛ زبانی که پارسیِ امروز دنبالهیِ آن به شمار میآید.
زبان اول همه ایرانیان فارسی است و آن زبانی که آنها با آن در خانه سخن میگویند درواقع زبان گهواره است و با زبان گهواره نمیتوان در مدرسه تحصیل کرد. آموزش در مدرسه و دانشگاهها باید حتما به زبان اول یا زبان اصلی (فارسی) باشد.
برخی میگویند ۵۱ درصد مردم ایران، فارس یا همان اکثریت هستند و ۴۹ درصد اقلیت و متأسفانه در ایران نیز برخی این سخنان را تکرار میکنند. ولی حقیقت این است که در ایران اصلا «فارس» وجود ندارد. هیچ قومی در ایران نمیتواند ادعا کند من فارسم، حتی خود فارسها در فارس. زبان فراقومی فارسی متعلق به همه خردهفرهنگهای ایران است.
زبانِ پارسیگ یا زبانِ پهلوی نوشتهیِ رَهام اشه در سه بخشِ دستورِ زبان، واژهسازی و واجشناسی در ۵۰۱ رویه به زبانِ انگلیسی چاپ شد. این نبیگ[=کتاب] که Pārsīg Language نام دارد برای هر کسی که میخواهد زبانِ پارسیگ را به خوبی یاد بگیرد یا با واژهسازی به گونهیِ دانشی در این زبان آشنا شود یا آن را با دیگر زبانهایِ ایرانی بسنجد یا واجشناسی این زبان را فراگیرد کارآمد است.
یک نوشتهی نویافته به زبانِ پارسیگ (پهلوی) با آوانویسیِ رَهام اشه بازچاپ شد. این نوشتهی نویافته «ویرازگان» نام دارد که دربارهی ایورزِ[=سفرِ] مُغی به نامِ «ویراز» به بهشت و دوزخ است. «ویرازگان» دگرسان از «ارداویرافنامه» یا «ارداویرازنامه»ی شناختهشده است و تنها رونوشتِ آن در بنیادِ کاما در هندوستان نگهداری میشود.
پارسیانجمن: نبیگِ زبانهایِ ایرانی (The Iranian Languages) به سرویراستاریِ گِرنُت ویندفور به سالِ ۲۰۰۹ ترسایی به زبان انگلیسی چاپخش شده و دربرندارندهیِ بخشهایِ گویششناسی، زبانهای ایرانیِ باستان، پارتی و پارسیگ، سُغدی، خوارزمی، خُتَنی، پارسی، زازا، کردی، بلوچی، پَراچی، پشتو، زبانهای پامیر، شُغنی و وَخی است.
پارسیانجمن: در این جُستار، عباس جوادی برپایهیِ دیدگاههایِ مادشناسان و زبانشناسان نامداری چون دیاکونوف، مینورسکی، مکنزی و ویندفور نشان میدهد که زبان کردی، که در گروه زبانهای ایرانی جای دارد، به تنهایی بازماندهی زبانِ مادیِ باستان نیست و چنین نگرشی به دور از هرگونه پژوهشِ دانشی است. همچنین، از نگر تباری، این تنها کردها نیستند که تبار از مادها میبرند که ایشان به همان اندازه نوادگانِ مادها هستند که دیگر مردمانِ پشتهی ایران در آذربایجان، اردبیل، گیلان، مازندران، تهران، زنجان، همدان، سپاهان، لرستان، ایلام و… تبار از مادها دارند.
پارسیانجمن: تارنمای فرهنگِ «فارسی ـ پهلوی» برپایهی «فرهنگ فارسی به پهلوی» استاد زندهیاد بهرام فرهوشی راهاندازی شد و هماکنون در دسترس دوستداران و کوشندگان زبان پارسی است.
پارسیانجمن: زبان پارتی یا پهلوانی از زبانهای ایرانی میانه است. زبانهای ایرانی میانه به زبانهایی گویند که پس از برافتادن شاهنشاهی هخامنشی در ایران بزرگ رواج داشتهاند و گونههای دگرگونیافتهی زبانهای ایرانی باستان به شمار میآیند.
کهنترین نوشتههای برجای مانده به زبان پهلوانی یا پارتی ازآنِ سدهی نخست پیشاززایش هستند. زبان پهلوانی تا نزدیکیهای سدههای چهام و ششم نیز زنده بود و سپس آرامآرام رو به خاموشی نهاد.
پارسیانجمن: «اوستا» کهنترین نوشتهی بر جای مانده از زبانهای ایرانی باستان به شمار میآید که دربردارندهی هزاران واژه در زمینهی آیین و فرهنگ و دانش ایرانیان باستان است. با نگر به آنچه از اوستا بر جای مانده و گزارشها و گواهیهایی که به دست ما رسیده روشن است که این زبان کهن از نگر دانشی نیز در جهان باستان درخور نگرش بوده است. فرجامآهنگ پژوهش زیر آشنایی با ریشهشناسی چند واژهی پزشکی است که در اوستا و زبانهای ایرانی باستان به کار رفتهاند.