پارسیانجمن: واژهی «درود» در زبان پارسی نو، که به معنای «سلام» و «تحیت» بهکار میرود، ریشهای کهن در زبانهای ایرانی و هندواروپایی دارد. در نوشتههای پارسیگ (پارسی میانه)، ریختهایی مانند [drōd]، [drōdag]، [drōdīh] و … به معنای «سلامتی، تندرستی» دیده میشوند. این واژهها همگی به ریشهی اوستایی *drvatāt- بازمیگردند که به معنای «تندرستی، سلامت، استواری» است.
*drvatāt- در زبان اوستایی برگرفته از ریشهی *druva- است که خود ریختی از *dhar-u-va- به شمار میرود و با ریشهی نیا-هندواروپایی *dher- (داشتن، نگهداشتن، پایدار بودن) در پیوند است. در زبان سنسکریت، واژگانی چون *dhruvá- («استوار، پایدار، محکم») و *dhrúvi- («پایدار، استوار») به چشم میخورند که همریشه با واژهی «درود» هستند.
در پارسی باستان نیز ریخت *duruva- به کار رفته و به معنای «تندرست، سالم، استوار» آمده است. در پارسی میانه، افزون بر واژههای برشمردهی بالا، [drōdgārīft] («تندرستی، آسایش») نیز دیده میشود.
در زبان سُغدی، گونههایی چون *δrwk و *δrwch با معنای «سالم، تندرست» و *δrwky (از*druvaka-) به همین معنا آمدهاند. همچنین در زبان سکایی، *drūnaa- و *drūnā به معنای «تندرست، سالم» بهکار رفتهاند. در خوارزمی نیز δrwk از ریشهی *a-druvaka- برای «ناخوش، بیمار» آمده که نشاندهندهی کاربرد نیگوی همان ریشه است.
در ارمنی واژهی *drvatel به معنای «ستودن، ستایش کردن» برگرفته از همین ریشه است. این کاربرد، نشانهای از دگرگونی معنایی از «سلامت» به «ستایش» و «درود فرستادن» است که در پارسی نو نیز دیده میشود.
برخی پژوهشگران (چون پُکُرنی و مایرهوفر) این واژه را با *druva- (دار درخت) نیز همریشه دانستهاند که از نظر معنایی با استواری و پایداری در پیوند است.
در پایان باید گفت واژهی «درود» در زبان پارسی نو، دگرگونییافتهی واژههایی است که در زبانهای ایرانی و هندو-اروپایی به معنای تندرستی، پایداری، و سلامت بودهاند و سپس معنای آرزوی سلامت و در نهایت «سلام و تحیت» به خود گرفتهاند.
بازبردها(ارجاعها):
- Mayrhofer, Etymologisches Wörterbuch des Altindoarischen (KEWA) I/116f., II/117, EWA I/798f, I/799.
- Nyberg, Manual of Pahlavi, p. 66.
- Hübschmann, Persische Studien (PSt), p. 61; Armenische Grammatik (Arm. Gr.), p. 146.
- Horn, Grundriss der neuiranischen Etymologie (GNE) 555.
- Turner, Comparative Dictionary of Indo-Aryan Languages (CDIAL) 6892.
- Bartholomae, Altiranisches Wörterbuch (AiW) 782.
- Brandenstein – Mayrhofer, Handbuch der altiranischen Dialekte (Hb.), p. 117.
- MacKenzie, Concise Pahlavi Dictionary (CPD), entry for drub.
- Gershevitch, Gathic and Avesta Studies (GMS), pp. 285, 1074.
- Bailey, Dictionary of Khotanese (DKS), entry 168f.
- Benzing, Chwaresmian Writings (Chw.Win.), p. 259.
- Boyce, Middle Persian Miscellaneous Prose (MMPP), pp. 139–۱۴۰٫
- Durkin-Meisterernst, Dictionary of Manichean Middle Persian and Parthian (DMPPP), entry for [drōdgārīft].
- Walde-Pokorny, Vergleichendes Wörterbuch der indogermanischen Sprachen (VW), I/804.
از آگاهی بخشی شما و ریشه شناسی شما سود بردیم و سپاسگزاریم ؛ اما ایکاش به اعتراض و شکوه و شکایت می گفتید :
چرا و به چه مجوزی پسر رئیس جمهور مملکت از پانترکهایی که پرچم جمهوری آذربایجان را به مناسبت قهرمانی تیم فوتبال تراکتور برافراشتند ، پشتیبانی کرده است ؟!؟!؟!
براستی ما به کدام سمت و سو می رویم و چه کسانی به خود اجازه می دهند ، تیشه به ریشه کشور ما و زبان و فرهنگ ما بزنند !!!
خدا بحق امام رضا علیه السلام این کشور را از شر پانترک و هر قومیت گرای دیگر پاس دارد .
ان شاءالله.
با درود به همه ایراندوستان ، تا اندازه ایی با شما همسو ام ،
بله که ” درود ” با ریشه آریایی -Sanskrit *dhr برابر با نگهداشتن پیوسته باشیدن .. درمان همبسته است همانن ریشه با واژه Dharma سانسکریت و Pharma یونانی و Firmus لاتین همخویش است در پارسی دری واژه ” درمان و دارایی ( مالکیت ) و داد( حقوق ) ” از همان ریشه آمده است،
ولی اینکه آنرا به واژه ” درخت!! ” بستگی دهید جای پرسش دارد و چندان پذیرفتنی نمینماید . با سپاس .