«دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» و «مرکز مطالعات خلیج فارس» با انتشار بیانیهای خواستار این شدند که صندلیهای خالی دانشگاهها را در اختیار فارسیزبانان و ایرانیتباران قرار گیرد.
به گزارش «پارسیانجمن» در این بیانیه آمده است: «بر پایه خبرهای منتشره از کل ظرفیت ۴۲۵ هزار نفری دانشگاه پیام نور، تنها ۲۵۵ هزار صندلی پر شده و ۴۰ درصد ظرفیت این دانشگاه خالی مانده است. همچنین ۹۰ درصد ظرفیت دانشگاه فرهنگیان و ۳۵ درصد ظرفیت دانشگاه ترتبیت معلم خالی ماندهاند. مدیرکل دفتر گسترش آموزش عالی با اعلام آمار گنجایشهای خالی دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی کشور در دورههای کاردانی و کارشناسی ــ به جز دانشگاه آزاد که خود حدیث دیگری است ــ گفت: «در دوره روزانه دانشگاهها ۷/۳ درصد و در دوره شبانه ۹ درصد از کل گنجایش خالی مانده است». البته باید دانست که کمابیش ۵۱ درصد از صندلیهای بدون آزمون در دانشگاههای پیام نور و آزاد (یعنی دورههای پولی) این دو دانشگاه نیز خالی ماندهاند. همچنین است وضعیت گنجایش دورههای نیمهحضوری و دورههای مجازی و بینالمللی که از آنها نیز، به ترتیب، ۱۵ و ۴۰ درصد خالی مانده است. این امر از سویی برآیند کاهش رشد جمعیت است و از سوی دیگر، کاهش درآمد خانوادهها و تأثیر سرراست (مستقیم) آن بر روی تأمین هزینه فرزندان دانشجو و هم چنین انبوه دانشآموختگان بیکار، که پدیدهای تهدیدزاست؛ اما همین بحران آموزش عالی و خالی ماندن صندلیهای بسیار آموزش عالی، میتواند بسترساز فرصتی تاریخی هم باشد و آن عبارت است از جذب گسترده دانشجویان از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، ترکمنستان و نیز عراق و بحرین و مناطق کُردنشین بیرون از مرزهای سیاسی ایران. افزون بر آن با ایجاد تسهیلات لازم برای آشنایی بیشتر با زبان فارسی یا «روانگویی»، به مردمان پاکستان، شبهقاره هند و نیز منطقه قفقاز، بهویژه جمهوریهای آران (آذربایجان) و خودمختار اوستی، ارمنستان و…
مسؤولان دولتی و برنامهریزان کشوری! سالانه امکان دانشآموختگی را در اختیار چند ده هزار تن از فارسیزبانان و مشتاقان زبان فارسی و یا همتباران و همفرهنگان خود در کشورهای حوزه فرهنگ ایرانی قرار دهیم. اگر از دیدِ منافع ملی به این مسأله نگاه شود، این کار میتواند گام بلندی در راستای آشنایی با تاریخ و فرهنگ مشترک و گسترش زبان فارسی در کشورهای «جهانِ نوروز» و از همه مهمتر، ژرفتر کردن حوزه فرهنگ ایرانی گردد. با دید تنگ به این مسأله نگاه نکنیم، که این مسأله با منافع ملی ما ارتباط تنگاتنگ دارد تا جایی که حتی برای فعالسازی آن میتوان از اعتبارات صندوق ملی نیز بهره گرفت. اجرای این طرح نسبت به ساخت یک قطعه راه، یک سد انحرافی یا چند کیلومتر خطآهن، برتری و اولویت دارد. اجرای این طرح میتواند نفوذ فرهنگی ایران در سرزمینهای این حوزه را گستردهتر و ژرفتر کند و راه را بر اختلافهای آتیِ مردمان این خطه ــ که سالهای سال است از سوی بازیگران فرامنطقهای بر روی آن سرمایهگذاری میشود ــ ببندد.»
دیدگاهی بنویسید.