گفتوگو با دكتر علی اشرف صادقی
آذین آقاجانی
كمتر كسی است كه در سیر مطالعات خود به فرهنگ زبان مراجعه نكرده باشد و نام فرهیختگانی چون علامه علیاكبر دهخدا، دكتر محمد معین و حسن عمید را نشنیده باشد. دکتر علیاشرف صادقی نیز یکی دیگر از فرهیختگان زمان است. وی در سال 1341 پس از گذراندن دوره کارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی راهی فرانسه شد و در سال 1346، مدرک دکترای خود را در رشته زبانشناسی عمومی از دانشگاه سوربن فرانسه گرفت و به ایران بازگشت. پس از بازگشت به ایران، به آموزش در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران پرداخت و در سال 87 – 1386 با رتبه استادی به درخواست خود بازنشسته شد تا تمام همت خود را مصروف تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی کند. طرحی كه حدود 15 سال پیش با حمایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و زیر نظر دكتر علی اشرف صادقی آغاز شده و ماحصل آن، فرهنگنامهای بالغ بر 25 تا 30 جلد 1000 صفحهای خواهد شد.
جلد نخست این فرهنگ شامل حرف «آ» اردیبهشتماه در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی شد؛ حرف «الف» سه مجلد را دربرمیگیرد كه سال آینده جلد اول آن از سوی انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی روانه بازار نشر خواهد شد. برای اینكه وجه تمایز این اثر با دیگر فرهنگهای زبان فارسی را بشناسیم پای صحبت این استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی نشستیم. این گپوگفت را در ادامه میخوانید.
نخستین بار اسدی توسی، شاعر برجسته خراسانی، الفاظی را كه ویژه خراسان بود و در فرهنگ منطقه آذربایجان متوجه نمیشدند، بر اساس قافیه مرتب كرد و كتاب كوچكی به نام «لغت فرس» نوشت. توسی با تألیف این كتاب خدمتی درخور ستایش به زبان فارسی كرد و علاوه بر ضبط و تعریف لغات، به ذكر نام و شعرهای پیشگامان مانند ابوشكور بلخی، شهید بلخی و رودكی نیز پرداخته است.
جناب دكتر صادقی، سنت فرهنگنویسی در كشور ما از چه پیشینهای برخوردار است؟
از آنجایی كه زبان رسمی ما چند قرن زبان عربی بوده، دانشمندان ایرانی به فكر تدوین فرهنگ زبان نبودند. نخستین بار اسدی توسی، شاعر برجسته خراسانی، الفاظی را كه ویژه خراسان بود و در فرهنگ منطقه آذربایجان متوجه نمیشدند، بر اساس قافیه مرتب كرد و كتاب كوچكی به نام «لغت فرس» نوشت. توسی با تألیف این كتاب خدمتی درخور ستایش به زبان فارسی كرد و علاوه بر ضبط و تعریف لغات، به ذكر نام و شعرهای پیشگامان مانند ابوشكور بلخی، شهید بلخی و رودكی نیز پرداخته است. شاعران معاصر اسدی توسی در آذربایجان كه با واژههای بومی خراسان آشنایی نداشتند از این لغتنامه بسیار استفاده بردند.
اسدی همانگونه که خود در کتاب لغت فرس گفته است، این کتاب را برای آن نوشت تا شاعران و نویسندگان پارسیزبان سرزمینهای غربی ایران که با برخی از واژهها به کار رفته در خراسان و فرارود آشنایی نداشتند بتوانند مشکلات لغوی خود را به یاری این کتاب رفع کنند. بعد در هندوستان تعدادی فرهنگ فارسی نوشته شد. پس از آن، در عثمانی (تركیه امروز) فرهنگهایی نوشته شد برای كسانی كه قصد یادگیری زبان فارسی را داشتند. سپس شخصی ایرانی ملقب به داعیالاسلام كه ساكن هند بود و برای تبلیغ اسلام به آنجا رفته بود زمانی كه متوجه شد هندیهایی كه قصد دارند زبان فارسی را یاد بگیرند هیچ فرهنگ لغتی ندارند در سال ۱۳۰۵ خورشیدی واژهنامهای فارسی به فارسی در پنج جلد به نام «فرهنگ نظام» تألیف كرد كه در حیدرآباد منتشر شد.
سنت فرهنگنویسی چنین ادامه پیدا كرد تا اینكه مرحوم دهخدا متوجه شد در این فرهنگنامهها جای بسیاری از واژهها و تركیبات خالی است و بر آن شد تا فرهنگ زبان كاملتری بنویسد. 17 جزوه از آن در زمان خود دهخدا به چاپ رسید؛ اما ادامه این لغتنامه تألیف وی نیست.
شما هم در فرهنگ لغت دهخدا سهمی داشتهاید؟
مدت دو سال (42_1340) در دوره دانشجویی در مؤسسه لغتنامه دهخدا حرف گاف را نوشتهام. پس از آن دكتر معین آمد و فرهنگ دهخدا را خلاصه كرد و تا اندازهای واژهها و تركیبات جدید به آن اضافه كرد، اما فرهنگ جامعتری كه پس از همه این فرهنگها آمد فرهنگ بزرگ سخن است كه خاص فارسی معاصر است و در آن دكتر حسن انوری نگاهی هم به گذشته داشته است.
«فرهنگ جامع زبان فارسی» به واقع نخستین فرهنگی است كه مبتنی بر پیكره واژگان و شواهد است. بانك واژگان این فرهنگ از 1200 جلد متن فارسی انتخاب شده و طبعاً واژههای بسیاری در آن مدنظر قرار گرفته كه تا به حال در هیچ فرهنگ زبان فارسی نیامده است. این كتاب همچنین، یك «فرهنگ جامع تاریخی» است. ویژگی دیگر فرهنگ جامع زبان فارسی این است كه همانند فرهنگهای جدید غربی، برای هر واژه تعریفی ارائه شده است و یكی از دیگر ویژگیهای مهم این فرهنگ این است كه در مقابل هر فعلی كه با حرف اضافهای به كار میرود یك قلاب باز كرده و آن حرف یا حروف اضافه را مشخص كردهایم و …
«فرهنگ جامع زبان فارسی» كه حاصل تلاش 15 ساله شما و همكارانتان است چه وجه تمایزی با سایر فرهنگهایی كه تاكنون نوشته شده است، دارد؟ در واقع چه خلأیی شما را به چنین تلاشی رهنمون كرد؟
میتوان گفت «فرهنگ جامع زبان فارسی» به واقع نخستین فرهنگی است كه مبتنی بر پیكره واژگان و شواهد است. بانك واژگان این فرهنگ از 1200 جلد متن فارسی انتخاب شده و طبعاً واژههای بسیاری در آن مدنظر قرار گرفته كه تا به حال در هیچ فرهنگ زبان فارسی نیامده است.
این كتاب همچنین، یك «فرهنگ جامع تاریخی» است؛ به این معنا كه واژهها از قدیمترین ایام تاكنون، از روزنامهها، متون و كتابهای پر واژه استخراج و انتخاب شدهاند؛ به گونهای كه هر واژه، ریشهشناسی شده و برای نشان دادن تحولات زبانی در گذر زمان، برای هر واژه و معنای آن یك شاهد از هر قرن آوردهایم؛ در این صورت مشخص میشود كه پیدایش این معانی از چه زمانی بوده، از كجا ناشی شده، چگونه تحول پیدا كرده و اكنون واژه مورد نظر چند معنا دارد؛ بهویژه از دوره تیموری به بعد؛ چراكه لغتنامه دهخدا تنها تا قرن هشتم را پوشش میداد و مرحوم دهخدا معتقد بود زبان فارسی از دوران حافظ به بعد منحط شده است! اما همانطور كه در یك آلبوم عكس، علاوه بر عكسهای دوره جوانی، عكسهای دوره پیری را هم میگذاریم، دلیلی وجود ندارد كه دورههایی از زبان را حذف كنیم؛ ما معتقدیم زبان دوران پیری ندارد؛ در نتیجه تمام مقاطع را همچون یك عكاس ضبط كرده و در این كتاب منعكس میكنیم؛ از همین رو میتوان گفت این فرهنگ دو برابر لغتنامه دهخدا و شاید هم بیشتر واژه دارد. به علاوه هیچ حشو و زوائدی در این فرهنگ وجود ندارد و برخلاف فرهنگهای گذشته، تعاریف، همه با زبان ساده امروز و بر مبنای واژههای پایه زبان فارسی است كه تمام افراد متوجه آن میشوند.
ویژگی دیگر فرهنگ جامع زبان فارسی این است كه همانند فرهنگهای جدید غربی، برای هر واژه تعریفی ارائه شده است و واژه را با مترادف آن معنی نكردهایم؛ نكته دیگر این كه اعلام اشخاص و نامهای جغرافیایی و تاریخی در این فرهنگ آورده نشده است؛ واژههای گویشی و محلی نیز همینطور، مگر اینكه در متون فارسی به كار رفته باشند. در این فرهنگ برای واژههایی كه احساس نیاز میشد، تصویر واژه در مقابل آن آورده شده است.
یكی از دیگر ویژگیهای مهم این فرهنگ این است كه در مقابل هر فعلی كه با حرف اضافهای به كار میرود یك قلاب باز كرده و آن حرف یا حروف اضافه را مشخص كردهایم. در هیچ فرهنگ زبان فارسی نمیبینیم كه حروف اضافه را قید كرده باشند و این در حالی است كه میدانیم با حرف اضافههای متفاوت، معنای واژه عوض میشود. در این فرهنگ واژههایی مانند «مردمسالاری» و «همهپرسی» كه بر اساس قواعد صرف زبان ساخته شدهاند، مدخل اصلی شدهاند، اما اصطلاحات و عبارات و تركیبات نحوی زیرمدخل شدهاند.
این طرح حداقل به 100 پژوهشگر نیاز دارد. در حال حاضر 25 پژوهشگر داریم كه از میان آنان هم 15 نفرشان مؤثرند! راه دشواری در پیش است و حتی اگر عمر نوح هم داشته باشم، شاید نتوانم جلد آخر این كار را ببینم.
با توجه به اینكه فرهنگ جامع زبان فارسی بالغ بر 25 تا 30 جلد خواهد شد، برای آن چند مدخل پیشبینی كردهاید؟
تعدادی مدخل اصلی داریم و تعدادی هم زیرمدخل. هیچ زبانی نمیتواند برآورد كند كه چند واژه دارد؛ زیرا تعدادی از واژهها و تركیبات بهطور دائم و در شرایط زمانی مختلف میآیند و میروند. حدوداً میتوان گفت كه 100 هزار مدخل اصلی و نزدیك به 400 تا 500 هزار زیرمدخل برای این فرهنگ پیشبینی میشود. البته لازم است بدانیم واژهها و تركیبات نویی كه در اشعار شاعران به چشم میخورد برای ما واژه محسوب نمیشود، و اگر واژه یا تركیبی در شعر اخوان یا فروغ به كار رفته باشد كه در این فرهنگ آورده نشده است مشكل از فرهنگ نیست؛ چراكه آن واژه یا تركیب متعلق به خود شاعر است؛ آفریده ذهن و هنر خود اوست و زمانی جزو زبان فارسی میشود كه عدهای از آن پیروی كنند.
روش مدخلنویسی در این فرهنگ چه تفاوتی با مدخلنویسی در دیگر فرهنگنامهها دارد؟
فرهنگنویسان گذشته ما هیچ شیوه معینی برای این كار نداشتند؛ از طرفی به علت اینكه در گذشته كار به شكل دستی انجام شده در برخی از موارد پیش آمده كه واژهای را به واژه دیگر رجوع دادهاند اما فراموش كردهاند فیش تهیه كنند و سپس آن را مدخل كنند!
در اكثر فرهنگهایی كه تا به امروز داشتهایم تركیبات هر معنی را ذیل آن معنی آوردهاند. در این صورت فرض كنید به تركیبی میرسید كه معنای آن را نمیدانید؛ چگونه معنی اصلی كلمه كلیدی را پیدا میكنید تا ذیل آن، معنی آن تركیب را بیابید؛ بنابراین باید زمان زیادی را صرف كنید تا تمام آن مدخل و تركیبات آن را بخوانید و ذیل یكی از آنها معنای آن تركیبی را كه میخواهید پیدا كنید! اما در «فرهنگ جامع زبان فارسی» پس از آن كه آخرین معنی مدخل ذكر شد، فهرست الفبایی ارائه شده و همه تركیبات معنی میشوند؛ در نتیجه زمان كمتری از كاربر گرفته میشود.
چه تعداد متخصص و پژوهشگر در تدوین این فرهنگ سهم داشتهاند؟ آیا از پژوهشگران خارجی هم در این پروژه بهره بردهاید؟
این طرح حداقل به 100 پژوهشگر نیاز دارد. در حال حاضر 25 پژوهشگر داریم كه از میان آنان هم 15 نفرشان مؤثرند! راه دشواری در پیش است و حتی اگر عمر نوح هم داشته باشم، شاید نتوانم جلد آخر این كار را ببینم. پژوهشگران حاضر در این طرح ایرانی هستند و نیازی به استفاده از پژوهشگران خارجی نداریم؛ كسی میتواند از عهده این كار برآید كه متون قدیم چه نظم و چه نثر را درك كند و طبیعی است كه هیچ پژوهشگر خارجی این مرحله از درك را ندارد.
علاوه بر مشكلات محتوایی كه به آنها اشاره كردید، در كشور ما چه آسیبهایی متوجه فرهنگنامهنویسی است؟
بیشتر آسیبها از مشكلات مالی نشأت میگیرد؛ به عنوان مثال در همین پروژه اگر دغدغه مسائل مالی نبود پژوهشگران بیشتری برای تدوین آن مشغول به كار میشدند و زودتر به سرانجام میرسید. در كشور انگلیس برای تحریر فرهنگ آكسفورد كه 15 جلد قطور است 100 نفر استاد متخصص در دانشگاه آكسفورد كار میكنند، 2000 نفر از بیرون دانشگاه و 60 هزار نفر هم از جاهای گوناگون دنیا مواردی را كه به نظرشان میرسد، جمعآوری میكنند و برای آنها میفرستند؛ به گونهای كه تحریر سوم این فرهنگ كه جامعترین تحریر آن است و قرار است در سال 2020 منتشر شود، تمام جزئیات اطلاعات درباره زبان انگلیسی را در بر دارد؛ در حالی كه ما امكانات را نداریم كه تمام متون را بررسی كنیم و برای این كار علاوه بر زمان، نیروی بسیاری هم مورد نیاز است.
از نظر شما فرایند فرهنگنویسی ما با تحولات فرهنگنویسی در جهان همگام بوده است؟
تا به حال همگام نبوده، اما با فرهنگ جامع زبان فارسی نخستین گام برداشته شده و این كتاب با شیوههای فرهنگنویسی جدید همگام است.
دیدگاهی بنویسید.