
پارسیانجمن: «فرهنگِ ریشهشناختیِ زبانِ فارسی» گردآوریِ دکتر محمد حسندوست است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سالِ ۱۳۹۳ در پنج پوشینه چاپخش کرد.
خردهگیریهای دکتر احمدرضا قائممقامی از این فرهنگ را در «اینجا» بخوانید.
از «اینجا» و «اینجا» هم دربارهی این فرهنگ بخوانید و نیز خردهای بدین خردهگیریها را از «اینجا».
آگاهی: برای پیوند با ما میتوانید به رایانشانی azdaa@parsianjoman.org نامه بفرستید. همچنین برای آگاهی از بهروزرسانیهای تارنما میتوانید هموندِ رویدادنامه پارسیانجمن شوید و نیز میتوانید به تاربرگِ ما در فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام بپیوندید.
جستارهای وابسته
سرگذشت کمشناخته واژههای زبان فارسی مهدی جامی: نویسنده میگوید که کوشیده است «در حد امکان همه لغات فارسی اصیل را که مطلبی قابل توجه درباره وجه اشتقاق آنها به دست آمده است» در این فرهنگ گرد آورد. بنابرین اصل کار او پژوهش و گردآوری نوشتههای ریشهشناسان و سپس تنظیم روشمند آنها و افزودن پژوهشهای خود بر این مجموعه […]
دربارهی واژههای «فراوان»، «سخن»، «قهرمان» و… پارسیانجمن: جستار زیر دربردارندهی چهار یادداشت جداگانه دربارهی چند واژه و گزارهی پارسیگ[=پهلوی] است. یادداشت نخست به واژهی «فراوان» میپردازد. یادداشت دوم گردانش و گزارش بندی از نوشتارگان مانوی است. یادداشت سوم دربارهی چمهای[=معنی] گوناگون «سخن» است و اینکه چگونه سخن از «گفتار» به «کار» در شاهنامه دگرش چمی یافته است. […]
ریشهشناسی و زبان فارسی پارسیانجمن: دانش ریشهشناسی با واژه سروکار دارد و شاخهای از زبانشناسی تاریخی به شمار میآید. در جستار «ریشهشناسی و زبان فارسی» دکتر احمدرضا قائممقامی به ابزارهای ریشهشناسی میپردازد و اینکه ریشهشناس به چه چیزهایی باید ابزارمند باشد و چگونه باید آواشناسی و دگرگونیهای آوایی و همچنین دگرگونیهای معنایی و پیکرهی زبانی را در نگر آورد […]
چاپخشِ «پنج رساله»ی بیژن غیبی در آلمان پارسیانجمن: «پنج رساله» نوشتهی «بیژن غیبی» در آلمان به زبانِ پارسی و پیشگفتاری به زبانِ انگلیسی در ۳۳۰ رویه و با ۱۷۵ نگاره چاپخش شد.
آماجِ بیژن غیبی از نوشتنِ «پنج رساله»، آنهم در زمانهای که دشمنانِ ریز و درشت ایران در کمیناند که بدان گزند رسانند، آشناسازیِ خوانندگان با تاریخِ این سرزمینِ کهن به گونهای تازه و نو […]
پارسی را پاس میداریم ساربانا بار محمل بند سوى قلعه تاریخ | سوى کاجستان سبز چامههاى پارسى | باز بگشا «نامههاى پارسى» | ما همان چاووشخوانان خراسانیم | مِهترى را گر به کام شیر باشد | باز بستانیم | «یا بزرگى بعد ازین یا مرگ رویاروى» | این سرود کهنه را با کاروان پیوسته مىخوانیم | عاشق آن سیستانى زاده عیار صفّاریم | پارسى را پاس […]
سرگذشت کمشناخته واژههای زبان فارسی مهدی جامی: نویسنده میگوید که کوشیده است «در حد امکان همه لغات فارسی اصیل را که مطلبی قابل توجه درباره وجه اشتقاق آنها به دست آمده است» در این فرهنگ گرد آورد. بنابرین اصل کار او پژوهش و گردآوری نوشتههای ریشهشناسان و سپس تنظیم روشمند آنها و افزودن پژوهشهای خود بر این مجموعه […]
ایشان چنان بیادبانه و برمنشانه آن فرهنگِ ریشهشناختی را نقد کرده که آدمی انگشت به دهان میماند؛ مردکِ دُنکیشوت گویا خود را در کارزاری دیده که نه تنها باید هماوردش را از میدان به در کند که چشموچالش را نیز باید از جا درآورد. چنین، هر چند، شاید برخی از خردهگیریهایش درست باشد؛ لیک به دل نمینشیند.
من هر هفته نوشته های شما را می خوانم و از شما برای انتشار چنین نوشته ای گله مندم و به ظنم با کرد و کار این مدعی نقد آشنا نیستید.
این به نوشته خودش «دکتر سید» با رانت در جایگاه بزرگی چون ابراهیم پورداود نشسته است و کاش، مانند دیگر دست نشاندگان، فقط بر همین صندلی که برای قامت او دوخته نشده است می نشست و هیچ کاری نمی کرد ولی او تیغ بر رشته فرهنگ و زبانهای باستانی که مدیر گروهی اش را دارد برکشید و نام رشته را به مدد دوستانش در وزارت علوم عوض کرد و سپس هم مانع آن شد شایستگان در این گروه استخدام شوند. در عمق دانش او هم همین بس که او نه از خود کتابی منتشر کرده است و نه اندک آشنایی با زبان خارجی دارد. کافی است به اتاق او در دانشگاه تهران بروید و چهار کلمه با او انگلیسی حرف بزنید و ببینید که چگونه هاج و واج به شما نگاه می کند! خداوند از سر تقصیر استادانی مثل ژ. آ. که به او بال و پر دادند نگذرد.