پارسیانجمن: «جاماسپی» (گزارشِ پارسیگِ (پهلویِ) یادگارِ جاماسپ/ جاماسپنامه)، یادگاری بازمانده از هزارهها، با گردانش و گزارشِ «بزرگمهر لقمان»، به پارسیِ سره، به چاپِ سوم رسید.
بزرگمهر لقمان، خود، دربارهی جاماسپی نوشته است: «جاماسپی (یا «یادگارِ جاماسپ»، یا «جاماسپنامه») به دیروز و امروز و فردای ایران پردازد، و گذشته و کنون و آیندهی آریاییان را برنماید.
جاماسپی از خون گذشته تا به ما رسیده است، چه دانیم که شاه عباس به بهانهی جاماسپنامه دستنبشتهایی پرشمار از اوستایی و پارسیگ نابود کرد. «منوچهر سیاوخش»، ۲۲ سال پس از کشتارِ شاه عباس، ازبهرِ یافتن و نابود کردنِ جاماسپی، در نامهای به «بُرزو کامدین» نوشته است: «در زمانِ … شاه عباس، آن قدر آزار و جفا و زیان به دستورانِ ایران رسید که شرحِ آن به قلم و به زبان بیان نمیتوان کرد و کار به جایی رسید که دو نفر از مایان کشته و ضایع شدند و از جهتِ طلبِ کتابهای دین چند و نسخهی چند که از جاماسپنامه بود گرفتند و باز طلبجویِ زیادتی میکردند و نبود.»
جاماسپی نمایانگرِ پاسخهای جاماسپِ بِدَخش به گشتاسپشاه است و به ساختارِ کنونیاش به روزگارِ پس از ساسانیان بازگردد؛ هر چند پارههایی از آن به روشنی از جاماسپیِ ساسانی رونویسی شدهاند، و پارههایی دگر نیز به زمانهایی بس کهنتر و شاید به بُنِ گفتارِ جاماسپ (همان که «پیشگوییهای گشتاسپ» (Χρήσεις Ὑστάσπου) نیز برگرفته از آن بوده است) بازگردند، که گردآورنده یا گردآورندگانِ جاماسپی این پارهها را با رخدادهای تازهی برآمده از تازشِ تازیان سازگار کرده است یا کردهاند.
مُدی تا جایی که توانست نوشتههای پارسیگ و پازند و پارسی گرد آورد و نامهای کرد و به درستی «جاماسپی» خواند. مسینا که دستنبشتِ مونیخ به دستش افتاد، کاری کرد به زبانِ ایتالیایی، و آن کار «ایادگارِ جاماسپیگ» خواند، خوانشی نادرست. به زبانِ پارسی «ایادگارِ جاماسپ» درست است، چه دستنبشتها گویند که این ایادگار را که جاماسپیگ نام است. پس، به پارسی «جاماسپی» باید خواندن.
بَوندهترین پژوهشی که بر جاماسپی انجام شده ازآنِ رَهامِ اشه است. به سالِ ۱۳۸۲ یزدگری (۲۰۱۳ ترسایی)، او بر پایهی هر آن دستنبشتِ پارسیگ، پازند، پارسیپازند، پارسی و گجراتی که در دستاند، به همراهِ دستنبشتهایی چند که خود برایِ نخستینبار یافته بود، ویرایشی سنجشگرانه از جاماسپی به دست داد: بخشهای پارسیگِ جاماسپی را که زِ دست رفته بودند بازسازی و همهی جاماسپی را آوانویسی کرد و واژههایی بسیار، واژههایی که تا پیش از وی درست خوانده یا اندریافته نشده بودند، برنمود و جاماسپی را به همراهِ پیشگفتار و پانوشتهایی روشنگرانه به انگلیسی گزارد. کارِ من نیز بر پایهی کارِ اشه و به دنبالهی آن است. نیز بدین جای، برایِ نخستینبار، دو دستنبشتِ پارسیگ و پارسیپازند از جاماسپی یافتهام که اندر این کار شناسانده، ازشان بهره بردهام.
جاماسپی دربردارندهی این ۱۹ فرگرد است:
۱. سرآغاز
۲. بنِ بیکران
۳. آفریدگانِ نخستین در مینو و گیتی
۴. نخستین پهلوانان و شهریاران و داد و رایِ ایشان
۵. شش سرزمینِ دیگر، مردمان و شهریارانشان، دادها و آیینهاشان
۶. البرز و مردمانش
۷. کَنگدژ، وَرِ جمگِرد، ایرانویج
۸. هندوان، چینستان، تازیان، ترکستان و بربرستان
۹. مردمانِ سیلان و آنان که در دریاها مانند
۱۰. سرزمینهای بَرچشمان، بَرگوشان، بِدستیان، دَوالپایان و سگساران
۱۱. سرزمینهای مَزَندَران
۱۲. اندر آفرینشِ هرمزد مردمان را
۱۳. کُندایی و آگاهیِ جاماسپ، روانش پس از مرگ و راستگوییاش
۱۴. سوگِ گشتاسپ
۱۵. سالشماریِ شاهانِ ایرانیِ پس از گشتاسپ
۱۷. سختیها و رنجهای هزارهی زردشت
۱۸. نشانههای آمدنِ اُشیدر
۱۹. هزارههای اُشیدر و اُشیدرماه و سوشیانس
افزون بر پیشگفتار و آوانویسی و گزارش و گردانشِ جاماسپی، در پیوستِ جاماسپی «دربارهی رستاخیز و تنِ پسین»، «جاماسپنامهی سرودین» و «واژهنامهی بسامدیِ جاماسپی» هم آمده است.
گفتنی است که «جاماسپی»، پس از «گویاییِ ارستو» از پاولِ پارسی (فیلسوفِ ایرانِ باستان)، «دیباچهای بر فلسفهی تاریخِ ایران» و «زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژهسازی و واجشناسی»، چهارمین نامه از گردآوردِ «خردنامگ» است.
چاپِ سومِ جاماسپی در اندازهی وزیری، در ۳۳۶ رویه و با پوشینهی سخت در دسترسِ استادان، پژوهندگان، دانشجویان و دوستدارانِ فرهنگ و زبانهای ایرانی نهاده شده است.
***
نبیگشناخت: بزرگمهرِ لقمان، جاماسپی (گزارشِ پارسیگِ (پهلویِ) یادگارِ جاماسپ/ جاماسپنامه)، بر پایهی گزارشِ رَهامِ اشه، خردنامگ ۴، ۳۳۶ رویه، چاپِ نخست، شورآفرین، بهارِ ۱۳۹۹، شابک ۴-۰۰۲-۲۵۹-۶۲۲-۹۷۸، چاپِ دوم، سده، تابستانِ ۱۴۰۱، شابک ۰-۶۱-۸۹۶۸-۶۰۰-۹۷۸، چاپِ سوم، شورآفرین، زمستانِ ۱۴۰۱. نگاره و پیرنگِ پوشینه: مزدا تاجبخش.
***
«جاماسپی» پارسی را از «این جای» توان خریدن.
برایِ خریدِ ویرایشِ دومِ جاماسپیِ انگلیسی هم «بدین جای» و برایِ ازدِ بیشتر در این باره هم «بدین جای» درنگرید.
درود
در ویکی پدیا بخشی برای زبان “لاتین” وجود دارد، آیا ساخت و پشتیبانی بخشی برای زبان پارسیگ با دین دبیره از سوی پارسی انجمن و همیاران آن در ویکی پدیا وجود دارد؟
درود بر شما.
تا جایی که میدانیم، چند سالِ پیش، بخشِ پارسیگِ ویکیپدیا راهاندازی شده است. زینرو، نیک است که آن را پربارتر کرد.
درخواستی در سال ۲۰۱۸ برای پارسیگ بوده که پذیرفته نشده است.