![](https://parsianjoman.org/wp-content/uploads/2023/01/زبان-فارسی-هویت-ملی.jpg)
نقش زبان فارسی در گسترش هویت ملی و فرهنگی ایران
در این جستار دکتر مرتضی فلاح به نقش چامهسرایانِ بزرگِ زبانِ پارسی در پاسداری و نگهداشتِ پارسی، این میراثِ پرارج و ماندگار، و کوششِ آنان برایِ پاسداشتِ هویتِ ایرانی پرداخته است.
در این جستار دکتر مرتضی فلاح به نقش چامهسرایانِ بزرگِ زبانِ پارسی در پاسداری و نگهداشتِ پارسی، این میراثِ پرارج و ماندگار، و کوششِ آنان برایِ پاسداشتِ هویتِ ایرانی پرداخته است.
امیر هاشمی مقدم: فرض این یادداشت این است که حتی اگر قاجار هم روی کار مانده بود یا حکومتی دیگر به جز پهلوی روی کار میآمد، باز هم تقویت زبان فارسی در پیش گرفته میشد. برای اثبات این فرضیه، یک راهش نگاه به زبان فارسی و باستانگرایی در دوره قاجار و بهویژه سالیان پایانی این دوره است.
پارسیانجمن: جستارِ پیشِ رو، به انگیزههای جداسازیِ دروغین و به سه نام خواندن زبانِ پارسی در سه کشورِ ایران، افغانستان و تاجیکستان پرداخته است.
پارسیانجمن: جستارِ پیشِ رو، به انگیزههای جداسازیِ دروغین و به سه نام خواندن زبانِ پارسی در سه کشورِ ایران، افغانستان و تاجیکستان پرداخته است. این نوشته به زبانِ انگلیسی در «تاجیکستانوب» بازتاب یافته و «شهربراز» آن را به پارسی گردانده است.
مصطفی نصیری: تمام کسانی که برای تحریف تبار نظامی، به هر احتمالی دست میآویزند، یک واقعیت را باید آویزه گوش کنند: به تاریخ و ادب دزدی نمیتوان تکیه داد.
مصطفی نصیری: اصولا بافت بسیار محکم شعرهای نظامیگنجوی، چه از حیث آرایههای لفظی و معنوی، چه از حیث پیوندهای وثیق مضامین و مفاهیم علمی، حِکَمی، عرفانی، اخلاقی، پند و اندرزهای سیاسی، فرهنگی، موسیقایی، هنری، زیباشناختی، توصیف و تسمیه پدیدههای طبیعی، نجوم، انواع مناسبات سیاسی، اجتماعی، جشنها و مناسبتها، کاربرد ضربالمثلها، قصههای مردمی، اسطورهها و …، همگی از تاریخ ایران گرفته شده و جز با ارجاعی به تاریخ و تمدن ایرانی قابل خواندن و فهم نیست. و مهمتر از آن داستانها، مضامین ادبی، پند و اندرزها و ….، و بهصورت کلی مجموعه دانشی که نظامی را براساس آن یک «حکیم» بهشمار میآورند، نه تنها از ترکی عصر نظامیگنجوی قابل استحصال نیست، که قابل ترجمه به یکی از زبانهای ترکی عصر نظامی و حتی ترکیهای امروزی هم نیست.
سلیمان قیامت: پس از چیرگی دوبارهی طالبان بر افغانستان، این گروه تندرو مذهبی و قومی هر روز در برابر زبان پارسی و گویندگان آن ستیزه و خشونتی نو در پیش میگیرند. طالبان در کارکرد ستیزهگرانهشان در برابر زبان پارسی و گویندگان آن در افغانستان به راستی میراثدار روند پیوستهی تاریخی و سیاسی پارسیستیزی حکومتهای مرکزی افغانستان در صد و چهل سال پسین استند.
پارسیانجمن: آذرکیوان، در سدهی شانزدهمِ ترسایی، همراه با شماری از پیروانِ خود از ایران به هند رفت و در پتنه جاگیر شد. او و پیروانش نبیگهایی (کتبی) به زبانی ساختگی که آن را زبانِ آسمانی میپنداشتند، با واژههایی مندرآوردی، نوشتند که یکی از آنها دساتیر نام دارد و دربردارندهی ۱۶ نامه است که به پیامبرانی ساختگی از مهاباد و جیافرام تا ساسانِ پنجم بازبسته شده است.
عباس سلیمی آنگیل: به سبب نگرشهای ایدئولوژیک، بسیاری از متنهای ادبی مهم زبان فارسی هیچگاه وارد کتابهای درسی نمیشود. جای هزاران قصه کوتاه و بلند و حکایت خواندنی متنهای مهم و مادر زبان فارسی، چه اصل حکایت و چه به صورت بازنویسیشده، در کتابهای درسی خالی است؛ از شاهنامه تا مثنوی معنوی، از کلیله و دمنه تا جوامع الحکایات، از گلستان سعدی تا بهارستان جامی و… .
پارسیانجمن: غفرانِ بدخشانی زادهی ۲۶ شهریورِ ۱۳۶۱ در بهارستانِ بدخشان است. او آموزشهای نخستین را تا ۱۳ سالگی در بدخشان گرفت و سپس راهی هلند شد و در آن جای دستوری (دکتری) فلسفه گرفت.
آن چه در پی میآید بخشی از گفتوگویی است با اوی دربارهی روزگار پارسی در افغانستان.