«دساتیر» جُستاری از استاد پورداود

پارسی‌انجمن:‌ امروزه که دگرباره بازارِ واژه‌سازانِ دساتیری‌روش گرم شده است بازخوانی این جُستارِ استاد پورداود برای پارسی‌گرایان و سره‌نویسان سودمند خواهد افتاد تا خود با شناختِ سره از ناسره به دامِ دساتیریان تازه‌‌ از ره رسیده، که بی شناخت ژرفِ از دستورِ زبانِ پارسی و دیگر زبانهای کهنِ ایرانی کارخانه‌ی واژه‌سازی راه انداخته‌اند، نیفتند.

هشدار دکتر شفیعی کدکنی درباره‌ی برنامه‌های زبانی دشمنان

زبانِ فارسی در همه کرۀ زمین با رباعیاتِ خیام و مثنویِ جلال‌الدین  و شاهنامه و سعدی و حافظ و نظامی و … شناخته می‌شود. شکسپیر با آن نمی‌تواند کشتی بگیرد. پوشکین با آن نمی‌تواند کشتی بگیرد. اما با آن لهجه‌ی محلی که تشویقت می‌کنند، بعد از مدتی  نوۀ تو، نبیرۀ تو، می‌گوید شکسپیر می‌خوانم، لرمنتف می‌خوانم، پوشکین می‌خوانم. من روس می‌شوم، انگلیسی می‌شوم. این را ما هیچ بهش توجه نمی‌کنیم.

بارگیریِ «زبانِ دری، فارسیِ میانه و فارسیِ باستان»

پارسی‌انجمن: دکتر خلیل‌اله اورمر ـ زبانشناسِ افغانستانی ـ در نبیگِ[=کتابِ] «زبانِ دری، فارسیِ میانه و فارسیِ باستان» به بررسیِ زبانِ پارسی، از ۲۶۰۰ سالِ پیش بدین‌سو، در سه گستره‌ی پارسیِ باستان (نامِ درست‌تر: پارسه)، پارسیِ میانه (نامِ درست‌تر: پارسیگ) و پارسیِ دری پرداخته است.

زبان پارسی و هویت ایرانی، در دورۀ میانه و باستان

کورش جنتی: پارسی کنونی فرزند پارسی میانه است و پارسی میانه فرزندِ پارسی باستان. پارسی باستان خود متعلق به دریای بزرگتر زبان‌های ایرانی است که اوستایی یکی از بزرگترین نمایندگان است و اینها همه رشته‌هایی هستند که ایرانیان را به گذشتۀ تاریخی و کیستی فرهنگی و هویّتی خود پیوند می‌دهند.

پارسی، تاجیکی یا دری؟

گفت‌وگو دربارۀ زبانِ پارسیِ تاجیکی بیست‌واندی سال است که در تاجیکستان دنبال می‌شود. امروزه کشورهایی چون ‌ایران، افغانستان و تاجیکستان هستند که سرچشمۀ فرهنگشان زبانِ پارسی است. لیک، امروز، کسانی این باور را گسترش می‌دهند که زبانِ تاجیکان چیزی دیگر است. چنین گفت‌وگوهایی درباره‌ی پارسی دری نیز هست. در این باره با استاد امید جَیهانی، زبانشناس، گفت‌وگو کرده‌ایم.

پارسی‌گویانِ باستان زبانِ خویش را چه می‌نامیده‌اند؟

بزرگمهرِ لقمان: از کهن‌ترین نبشته‌های بر جای مانده از زبانِ پارسی (از ۲۶۰۰ سالِ پیش) تا به امروز، پارسی‌گویان زبانِ خویش را «پارسی» می‌خوانده‌اند؛ چونان که در زمانِ هخامنشیان «پارسه»، به روزگارِ ساسانیان «پارسیگ» و پس از تازش «پارسی» می‌گفته‌اند.

شکوری: باید دبیره‌ی پارسی به تاجیکستان بازگردد

پارسی‌انجمن: زنده‌یاد استاد «محمدجان شکوری بخارایی» دانشمندی بنام و هموندِ پیشین فرهنگستانِ زبان و ادب فارسی بودند که پنج سالِ پیش درگذشتند. سراسرِ زندگیِ ایشان به پاسداری و پشتیبانی از زبانِ پارسیِ در ورارود گذشت. در دنباله، گفت‌وگویِ اسفندیار آدینه با وی را می‌خوانید.

سخنی با همزبانان

فردوس احمدی: من و همزبانانم جایى در تاریخِ افغانستان گُم شدیم. من از قصه‌ی پر غصه‌ی پارسی دری با شما سخن می‌گویم. از مرثیه‌اى که چشم را گریان می‌کند و دل را بریان. این سوز جگر را مگر می‌توان در پیکر واژه‌ها ریخت. واژه‌ها می‌درند و پاره می‌شوند و پیراهن بر تن خود چاک می‌کنند. واژه‌ها لب و دهانم را می‌سوزانند و گویى تکه‌هاى گداخته‌ى آتش‌اند در میان انگشتانم.

زبان ملی تاجیکان پارسی است!

داریوش رجبیان: به خاطر حفظ یکپارچگی ملّت، تداوم زبان، گسترش و بالش و شگوفایی آن، سربلندی تاجیکان، حفظ میراث معنوی هزارانساله‌ی تاجیکان، شراکت در تمام افتخارات فرهنگی پارسیگویان جهان، پیشبرد علوم و فنون تاجیکستان، رشد خودشناسی ملی مردم و ده‌ها نیت خیر دیگر باید نام راستین زبان ملی تاجیکستان را که چیزی جز پارسی نیست به رسمیت شناخت و برنامه‌ی گذار تدریجی به خط پارسی را پیاده کرد.