پیشینۀ واژه‌پردازی در پارسی پس‌ازاسلام

دکتر مهیار دیباور: دانشمندان ایرانی در پس‌ازاسلام واژه‌هایی نو برای بازنمودن آموزه‌های دانشی در هر زمینه از رایش، پزشکی، اخترشناسی و فرزانگی پدید آورده‌اند. واژه‌های برساختۀ این دانشمندان یا از گنجینۀ واژگان زبان برگرفته می‌شدند یا از آمیختن واژه‌ها با یکدیگر، یا با پسوند و پیشوند به‌دست می‌آمدند. سه نوزند «دانشنامۀ علایی» و «رگ‌شناسی» نوشتۀ پورسینا و «التفهیم» نوشتۀ ابوریحان بیرونی از این نگر مهندی دارند.

نفوذ زبان و ادبیات فارسی در قلمرو عثمانی

زنده‌یاد دکتر محمد امین ریاحی: زبان فارسی در آسیای صغیر چندین سده زبان رسمی بود و طبقۀ مبرز بدان سخن می‌گفتند و شعر می‌سرودند و کتاب می‌نوشتند. نامه‌نویسی به فارسی بود، وعظ و تدریس به فارسی بود، و در آن دیار، هزاران نسخه از متن‌های فارسی را استنساخ کرده‌اند. این‌ها همگی اسناد گویایی از نفوذ زبان فارسی در آن سرزمین است. نفوذ فارسی منحصر به قلمرو آسیایی عثمانی نبود و در در ممالک جنوب شرقی اروپا نیز رواج داشت.

فرهنگ روایت دینی

بزرگمهر لقمان: «فرهنگ روایت دینی» نوشته‌ای پارسی از سال ۱۰۲۳ یزدگردی (۱۶۵۴ ترسایی) است. «منوچهر سنجانا» -نویسنده‌ی آن- پارسی را خوب نمی‌دانسته و گویا برای یادگیری خود این فرهنگ‌واره‌ را فراهم آورده است.
هر چند کار سنجانا پر از از بدخوانی و بدگیری است و برخی از واژه‌ها را درست نخوانده یا درست اندر نیافته، لیک فرهنگ‌هایی از این دست، نشانگر آیین فرهنگ‌نویسی در بخشی از گستره‌ی شهرآیینی ایرانی (گجرات) و نیز پیوند بهدینان آن پهنه با زبان پارسی در سه-چهار سده‌ی پیش است.

بدون فرتور

توانایی زبان پارسی در زمینه‌‌های دانشیک

پرسش: چندی‌پیش رجب طیب اردوغان گفت: «ترکی قادر به بیان فلسفه نیست!» خیلی‌ها بر او خرده گرفتند از جمله ملی‌گراها… خوب حق با این مرد بود. ترکی زبان فلسفه نبوده و نیست. فارسی هم همین‌طور!

فارسی در پاکستان؛ از سرود ملی تا شرافت فرهنگی

عبدالحی سحر: زبان فارسی در شبه‌قارۀ جنوب آسیا دستِ‌کم هشت تا نُه سده پیشینه دارد. در پاکستان هم، که در روزگار گسترش فرهنگ اسلامی در شبه‌قاره به‌وجود آمد، تا سدۀ سیزدهم هجری زبان فارسی به‌درازای هفت سده دارای پیشینۀ رسمی، علمی، ادبی، و اداری بوده‌است.