هشدار دکتر شفیعی کدکنی درباره‌ی برنامه‌های زبانی دشمنان

زبانِ فارسی در همه کرۀ زمین با رباعیاتِ خیام و مثنویِ جلال‌الدین  و شاهنامه و سعدی و حافظ و نظامی و … شناخته می‌شود. شکسپیر با آن نمی‌تواند کشتی بگیرد. پوشکین با آن نمی‌تواند کشتی بگیرد. اما با آن لهجه‌ی محلی که تشویقت می‌کنند، بعد از مدتی  نوۀ تو، نبیرۀ تو، می‌گوید شکسپیر می‌خوانم، لرمنتف می‌خوانم، پوشکین می‌خوانم. من روس می‌شوم، انگلیسی می‌شوم. این را ما هیچ بهش توجه نمی‌کنیم.

دوگانگی «دانش» و «آیین» در زبانشناسی نوین (۳)

زنده‌یاد ارسلان پوریا: در زبان‌شناسی نوین میان «دانش» زبان و «آیین» زبان هنوز یگانگی‌ای بی‌چون‌وچرا پیدا نشده‌است. دانش زبان چیزی دیگر است، آیین و روح زبان چیزی دیگر و حتی این دو جستار آخشیج یکدیگرند، درحالی‌که در زبا‌ن‌شناسی جهان باستان این دو جستار در یگانگی جدایی‌ناپذیر می‌زیستند.

دبیره‌ی اوستایی درپرتوِ فلسفه‌ی تاریخ (۲)

زنده‌یاد ارسلان پوریا: آیا سرودهای اوستا از زمان سروده‌شدنِ آن به نوشته درآمده‌بودند یا تنها زبان‌به‌زبان خوانده و سینه‌به‌سینه نگه‌داری می‌شده‌اند؟ این پرسش را می‌توان ساده‌تر چنین نگاشت: آیا گروهگان اوستایی دبیره‌ای برایِ نوشتن می‌داشته‌است؟

چرایی پالایش پارسی از وام‌واژه‌های عربی

کورش جنتی: دلیل‌های بسیاری در پشتیبانی و پدافند از پالایش زبان پارسی از واژه‌های عربی وجود دارد. در این نوشتار می‌کوشیم به سه دلیل و انگیزۀ برجسته در این زمینه اشاره کنیم و هر یک را به کوتاهی بازنماییم.

بارگیریِ «زبانِ دری، فارسیِ میانه و فارسیِ باستان»

پارسی‌انجمن: دکتر خلیل‌اله اورمر ـ زبانشناسِ افغانستانی ـ در نبیگِ[=کتابِ] «زبانِ دری، فارسیِ میانه و فارسیِ باستان» به بررسیِ زبانِ پارسی، از ۲۶۰۰ سالِ پیش بدین‌سو، در سه گستره‌ی پارسیِ باستان (نامِ درست‌تر: پارسه)، پارسیِ میانه (نامِ درست‌تر: پارسیگ) و پارسیِ دری پرداخته است.

زبان پارسی و هویت ایرانی، در دورۀ میانه و باستان

کورش جنتی: پارسی کنونی فرزند پارسی میانه است و پارسی میانه فرزندِ پارسی باستان. پارسی باستان خود متعلق به دریای بزرگتر زبان‌های ایرانی است که اوستایی یکی از بزرگترین نمایندگان است و اینها همه رشته‌هایی هستند که ایرانیان را به گذشتۀ تاریخی و کیستی فرهنگی و هویّتی خود پیوند می‌دهند.

پژوهشهای ریشه‌شناختیِ هرن و هوبشمان

پارسی‌انجمن: «اساسِ اشتقاقِ فارسی» گردانشِ دو پژوهشِ هرن و هوبشمان درباره‌ی ریشه‌شناسیِ زبانِ پارسی است.
بدین کار تنها می‌توان چونان پژوهشی آغازین درنگریست، بی آنکه آن را یکسره درست انگاشت؛ چه بیش از یکسدوبیست سال از چاپخش این دو کار می‌گذرد و دانشِ زبانشناسی در این درازا به پیشرفتهایی چشمگیر دست یافته است، و نیز این دو پژوهش پیش از یافتنِ نوشته‌های پارسیِ ترفان نوشته شده‌اند.

روشن است از من نشانِ پارسی

پارسی‌انجمن: «اسفندیار نظر» چامه‌سرا، پژوهشگر و روزنامه‌نگارِ سرشناس تاجیک است.
چامه‌ی «روشن است از من نشانِ پارسی» برای آشناییِ خوانندگانِ پارسی‌انجمن با کارهای اسفندیار نظر از دبیره‌ی سیرلیک به دبیره‌ی پارسی گردانده شده است.

دبیره در ایران‌زمین

پارسی‌انجمن: حسن رضائی باغ‌بیدی در این نوشته پیشینه‌ی دبیره در ایران‌زمین را از شش هزار سالِ پیش بدین‌سو نشان داده است. وی از دبیره‌های فرتورنگار و میخیِ ایلامی آغازیده و سپس دبیره‌‌های گوناگونِ زبانِ پارسی ـ پارسه (پارسیِ باستان)، پارسیگ (پهلوی) و پارسیِ دری ـ و نیز دیگر زبانهای ایرانی همچون اوستایی، پارتی، بلخی، خوارزمی، سُغدی، خُتَنی و تُمشُقی و … را یک به یک بررسیده و نمونه‌هایی از آنها به دست داده است.