5 دیدگاه فرستاده شده است.

  1. ما در ایران کهنمان صنعت را داشتیم و برای صنعت و صنعتگران نیز واژه پارسی پهلوی داشته ایم. از این روی هم بایستگی ندارد که برای آن به دنبال آفرینش واژگان نوین باشیم، و هم این که اگر هم بخواهیم واژه جایگزین پارسی را جایگزین نماییم، چه بهتر که از واژگان داستانیگ (تاریخی) بهره ببریم که هم ریشه در داستان کهن میهنمان دارند و هم این که آوادَگان (نسل های) کنونی را با آوادگان گذشته خود می پیوندند و به آشنایی بیشتر آن ها با زبان پارسی پهلوی نیاکانشان رهنمون می شوند، و کیستی آن ها را به آنها یادآوری می نمایند. از این رو، واژگان پارسی پهلویگ زیر را پیشنهاد می نمایم:
    هوتوخش: صنعتگر، صنعتکار
    هوتوخشیدَن (هوتوخش-): ساختن (صنعت)
    {هوتوخشدار: قابل ساختن (صنعتی)}
    {هوتوخشین: قابل ساختن (صنعتی)}
    {هوتوخشیدار: سازنده، صنعتگر، صنعتکار}
    {هوتوخشیداری|ه: هوتوخشیداری، سازندگی، صنعتگری، صنعتکاری}
    هوتوخشاگ: صنعتگر، صنعتکار
    {هوتوخشاگی|ه: هوتوخشاگیه، هوتوخشیداری، سازندگی، صنعتگری، صنعتکاری}
    {هوتوخشان: صنعتگر، صنعتکار}
    {هوتوخشانی|ه: هوتوخشانی، هوتوخشاگی، هوتوخشیداری، سازندگی، صنعتگری، صنعتکاری}
    {هوتوخشیشن: ساختن، صنعت}
    {هوتوخشیشنیگ: صنعتی، قابل ساخت (صنعتی)}
    {هوتوخشیشنی|ه: هوتوخشیشنیه، صنعت}
    {هوتوخشَگ: صنعت، ابزاری برای ساخت (صنعتی)}
    {هوتوخشینَگ: ابزاری برای ساخت (صنعتی)}
    هوتوخشی|ه: هوتوخشیه، صنعتگری، صنعتکاری
    {هوتوخشیگ: هوتوخشیشنی، صنعت}
    هوتوخشیدَگ: ساخته شده (صنعتی)
    {هوتوخشیدَگی|ه: هوتوخشیدَگیه، ساخته شدگی (صنعتی)}
    این ها واژگان نیاکانمان هستند و اگر ما فرزندان آنان، از سخنان و واژگان آنان بپرهیزیم، خودمان را نباخته ایم؟ با سپاس، بابک

  2. شگرد: فنّ
    شگردشناسی/شگردشیناسیشنی|ه: فنّ شناسی، تکنولوژی
    شگردیگ: فنّی، تکنولوژیک
    شگردشناختی/شگردشیناسیشنیگ: تکنولوژیکی

  3. واژه “دانشگری: Technology” و “دانشگر: Technologist” و “دانشگَریها یا دانشگرانه: Technologically” را نه پیشنهاد، یادآوری می نمایم.

دیدگاهی بنویسید.


*