واژه‌نامک فیسبوکی

فرشته مولوی: هرکس که اهل قلم است و زبان را ابزار کار خود می‌داند (از نویسنده و مترجم گرفته تا دستورشناس و زبان‌شناس) بایستی به اندازه‌ی توان خود برای پایداری و استواری زبان فارسی گامی بردارد، واژه‌نامک زیر فراهم شده تا شاید راهگشا باشد.

فرهنگستان به چه درد می‌خورد؟

نصرالله پورجوادی (هموند پیوسته‌ فرهنگستان زبان و ادب فارسی): «بعضی وقتها من واقعا از فرهنگستان ناامید می‌شوم. یعنی خیلی وقتها. آخر این هم شد فرهنگستان؟ شما باشید از این که می‌بینید آقائی که اسم خودش را ایرانی گذاشته ولی از شنیدن ایران و شکوه تمدن ایرانی اخم می‌کند، از فرهنگستانی که کاری به افتخارات فرهنگی ایران نداشته باشد و از آن دفاع نکند، ناراحت نمی‌شوید و از خودتان نمی‌پرسید: اصلا این فرهنگستان به چه درد می‌خورد؟»

بارگیریِ «زبانهایِ ایرانی» ویندفور

پارسی‌انجمن: نبیگِ زبانهایِ ایرانی (The Iranian Languages) به سرویراستاریِ گِرنُت ویندفور به سالِ ۲۰۰۹ ترسایی به زبان انگلیسی چاپخش شده و دربرندارنده‌یِ بخشهایِ گویش‌شناسی، زبانهای ایرانیِ باستان، پارتی و پارسیگ، سُغدی، خوارزمی، خُتَنی، پارسی، زازا، کردی، بلوچی، پَراچی، پشتو، زبانهای پامیر، شُغنی و وَخی است.

ریشه‌یابی تبار و زبان کردی

پارسی‌انجمن: در این جُستار، عباس جوادی برپایه‌یِ دیدگاههایِ مادشناسان و زبانشناسان نامداری چون دیاکونوف، مینورسکی، مکنزی و ویندفور نشان می‌دهد که زبان کردی، که در گروه زبانهای ایرانی جای دارد، به تنهایی بازمانده‌ی زبانِ مادیِ باستان نیست و چنین نگرشی به دور از هرگونه پژوهشِ دانشی است. همچنین، از نگر تباری، این تنها کردها نیستند که تبار از مادها می‌برند که ایشان به همان اندازه نوادگانِ مادها هستند که دیگر مردمانِ پشته‌ی ایران در آذربایجان، اردبیل، گیلان، مازندران، تهران، زنجان، همدان، سپاهان، لرستان، ایلام و… تبار از مادها دارند.

بارگیریِ «مقدماتِ زبانشناسیِ» باقری

پارسی‌انجمن: «مقدماتِ زبانشناسی» نوشته‌یِ مهریِ باقری برای آشنایی با بنیادهایِ زبانشناسی نوشته شده تا خواننده از پیش‌درآمدهایِ دانشِ زبانشناسی، که دانشِ شناخت و بررسیِ زبان به شیوه‌یِ دانشی است، آگاه شود.

«صفت» و همتای پارسی‌اش*

بزرگمهر لقمان: آذرکیوان تخمی افشاند که تا امروز بار داده است. سخن درباره‌ی واژه‌های «دساتیری» نیست که تنها بار و برِ این درخت‌اند، سخن درباره‌ی تخم یا بُن است که بیرون شدن از دستورِ زبانِ پارسی است.

بسیاری پس از آذرکیوان واژه‌هایی که او برساخت به کار بردند و برخی واژه‌ها نیز، مانندِ تیمسار، جا افتادند و بسیاری نیز چون آذرکیوان نیازی ندیدند زبانهای ایرانی و دستورِ زبانِ پارسی درست بشناسند و دست به واژه‌سازی به راهِ او زدند. چونان «زابه» که اگر چه ساخته‌ی آذرکیوان نیست با همه‌ی این کیوانی است، چه از دستورِ پارسی پیروی نمی‌کند.

«زاب» برایِ نامِ کس و نامِ شهر و نامِ روستا و نامِ رود به کار رفته است و شاید تا ایرانیِ باستان هم بتوان آن را دنبال کرد، لیک از زاب/ زابه به جایِ صفت جز آذرکیوان و تنی چند بهره نبرده‌اند.

برایِ در پیش نهادن واژه‌ای پارسی به همتاییِ صفت، چند زبانِ کهن همچون سوریگ، هلنی، ارمنی و سنسکریت می‌توانند نمونه‌ای از چگونگیِ واژه‌سازی در این زمینه باشند.

بارگیری «نامنامه‌ی ایرانی» یوستی

پارسی‌انجمن: فردیناند یوستی (Ferdinand Justi) ایرانشناس و زبانشناس آلمانی است که در سال ۱۸۳۷ ترسایی در شهر ماربورگ آلمان زاده شد و در سال ۱۹۰۷ چشم از جهان فروبست. از یوستی کارهایی ارزنده‌ به یادگار مانده که ارزنده‌ترینِ آنها نامنامه‌ی ایرانی (Iranisches Namenbuch) است که به سالِ ۱۸۹۵ چاپخش شده است.

وام‌واژه‌های روسی در ایران

شهربراز: پیوندِ نزدیک ایرانیان با مردمان روسی‌زبان به ویژه از روزگار قاجاریان آغاز شد و از همان روزگار واژه‌هایی به زبان پارسی راه یافته است. جست‌وجو در فرهنگ دهخدا برای وام‌واژه‌های روسی ۷۷ واژه را به دست می‌دهد. هم چنین با نگر به واژگان روان در زبان روزانه این شمار به نزدیک ۱۲۰ واژه می‌رسد. با همه‌ی این، بسیاری از وام‌واژه‌های یاد شده در فرهنگ دهخدا دیگر در زبان امروزی کاربردی ندارند، مانند نچالنک.